پشت پرده قضایا و طرفداریها از کاندیداهای احتمالی
مباحث انتخاباتهای مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری و شورای شهر و روستا، حقیقتاً مهم و سرنوشتساز است و در تمام شئونات کشور، و ریز و درشت زندگی روزمرهی حدود ۸۰ میلیون ایرانی مسلمان و غیرمسلمان دخالت دارد. کافی است که یک توجه ساده به وضعیت ادارات و سازمانها و نهادهای سه قوهی جمهوری اسلامی انداخته شود تا تأثیر حیاتی انتخابات در مسائل مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، امنیتی، هنجارها و بزهکاری، صلاح و فساد جامعه و زندگی روزمره فرد فرد مردم حس و لمس شود.
بنده به عنوان کسی که ۱۲ سال از بهترین فصل زندگانی خود را در مجلس شورای اسلامی گذراندم و ناظر عملکرد قوای مجریه، مقننه و قضائیه بودهام، با صراحت تمام مدعی هستم که درصد بالای از مشکلات و نابسامانیهای کشور در دو قوهی دیگر، از رؤسای آنها تا آبدارچیها و مأموران نظافت، به مجلس شورای اسلامی مربوط میشود. به گمانم دلیل این ادعا نیز خیلی واضح و گویاست که همانا عمل نکردن برخی از نمایندگان منتخب مردم به وظایف اصلی خودشان است که مصرح در قانون اساسی و آییننامهی داخلی مجلس شورای اسلامی میباشد.
معنی پاراگراف فوق این است که پارهای از مردم محترم کشور در انتخابات مجلس شورای اسلامی، و …، معیارهای دینی، عرفی، قانونی و الهی را مراعات نمیکنند و به جای نامزد اصلح، کاندیدای دیگری را انتخاب کرده و نمایندهی غیر اصلح را به قدرت میرسانند، به قدرت رسیدهی غیراصلح، در اولین ماههای اقتدار، سیاست زده، تشریفات خورده و گرفتار جو، و احتراماتی که نه برای اوست بلکه به خاطر مقامش میباشد، میشود و خودش را گم میکند و طی چهارسال یا بیشتر به جای اینکه حق نمایندگی مردم را، ادا کند، دنبال زندگی، ماشین، سفر، و امکانات خوب برای خانواده، اقوام، عشیره میرود، و آنگاه اگر چیزی ماند، خرج دوستان سیاسی خود میکند. نتیجهی انتخاب مثلاً چنین نمایندهای این خواهد بود که وی با پارتیبازی، نورچشمیگرایی، قومخویشسالاری، زمینخواری، گرانی و دیگر نابسامانیها، نمیتواند برخورد کند، زیرا فوراً مدارک عملکرد نامطلوب او، در شمارگان دهها و میلونها رسانهی دیداری و شنیداری در منطقه، استان و کشور منتشر میشود و آبروی وی بر باد خواهد رفت، لاجرم سکوت میکند و میگوید: «انشاءالله بز است و سگ نیست.» احتمالاً داستان بز و سگ را، همگان شنیدهاند.
نکته؛ اگر کسی بگوید من مدرک کذا و تحصیلات کذا دارم، زمینی هم دارم که مثلاً ارزش آن چندصد میلیون تومان است، آن را میفروشم و خرج انتخابات میکنم. پیشاپیش به شما مردم میفهماند که اگر به مجلس بروم، باید چند برابر این پول را به دست بیاورم. پس اول تأمین پولی که خرج کردهام و دوم نمایندگی شما مردم در مجلس. مطمئناً کسی که بخواهد از طریق قدرت و امکانات نمایندگی مجلس شورای اسلامی، به ثروت نیز برسد، هرگز نمیتواند بدون آلوده شدن به پولهای بادآورده برسد. بدیهی است که نمایندهی آلوده، نمایندگی نخواهد کرد، بلکه زندگی خواهد کرد.
نکته؛ اگر شخصی با استفاده از موقعیت سیاسی، امکانات دولتی یا سوءاستفاده از مقام قضایی، افراد خاصی را دور خود جمع کند و آنان برای رسیدن به مقاصد دنیایی، خود را ناگزیر ببیند که از یک نامزد مسألهدار حمایت کنند یا تبلیغ نمایند، بر مردم است که با دقتنظر و تیزبینی، افسون حیلهگری، و شیادی آنها نشوند. باید دقت کرد که فلان شخص چرا پول میدهد! آنهم مبالغ کلان، آنگاه به دست خواهد آورد که فلان کس را ستاد مبارزه با مواد مخدر، با قاچاق دهها و صدها کیلو از انواع مواد افیونی در بم، مرصاد، کرمان، نائین و قم و …، دستگیر کرده و زندانی ساخته است، اقوام و همدستان او میآیند و با این مقام کذایی، وارد معامله میشوند. آقای مقام قرار میگذارد که تو برای من در منزل شخصیات جلسه بگذار و این تعداد رأی را به من تعهد بده، و این مبلغ پول را نیز فراهم بگردان، و من نیز تعهد میدهم که از طرق مختلف تلاش کنم که زندانی تو را آزاد گردد و پروندهی وی را مختومه سازم. چنانچه با دقت مسائل را عنایت بفرمایید، به اصطلاح پشتپردهی قضایا و طرفداریها را، واقف خواهید شد و مطمئناً دیگر سرتان کلاه نمیرود و رأیتان را هدر نخواهید داد.
نکته؛ اگر کسی این دروغ بزرگ را بگوید یا بنویسد که نماینده مجلس باید از نظر سیاسی و جناحی همسو با دولت حاکم باشد، بدانید که او خائن و وطنفروشی است که میخواهد شریک و همدست برخی پیمانکاران نااهل بشود تا مال و منال کارفرما را به یغما ببرند. مردم مسلمان ایران اسلامی، در منطق جمهوری اسلامی ایران، ملت مسلمان ایران اسلامی، نقش کارفرما را دارد و دولت جمهوری اسلامی پیمانکار ملت است تا اموال عمومی و بیتالمال را مطابق خواست و نظر ملت به مصرف برساند و نمایندهی مجلس شورای اسلامی هم، ناظر کارفرما (ملت) بر کار و هزینهکرد پیمانکار میباشد که (دولت) است. پر واضح است که اگر ناظر و پیمانکار یکی باشند، کارفرما بیچاره است و روزگارش تباه خواهد شد. آن موقع فرماندار و نماینده و … با خیال راحت هرکار دلشان بخواهد میکنند و شما هم باید نوکر آنها بشوید. اتفاقاً قضیه بر عکس است. ناظر و پیمانکار رقیب هم باشند، کارفرما برنده است.
نکته؛ چنانچه با کسانی مواجه گردیدید که برای نماینده شدن غیر اصلح، از هر جفنگی، مزخرفی، قمپزی، دروغی و مکر و فریبی ابایی ندارند و به راحتی در مجالس، محافل، هفتهنامهها، سایتها، وبلاگها، ایمیلها، جیمیلها، فضای مجازی و دهها یا صدها گروه مجازی و اینترنتی هرچه میخواهند مینویسند و منتشر میسازند و سرسختانه میکوشند تا رقیب اصلح را با لطایفالحیل از میدان بدر کنند و نظر مردم را از او برگردانند، بدانید و شک نکنید که اینان پیروان شیاطینند و نامزد مورد نظرشان از خناسان مورد نفرت قرآن است. هر وقت در چنین مهلکهای گرفتار آمدید فوراً بخوانید:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ * مَلِکِ النَّاسِ * إِلَٰهِ النَّاسِ * مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ * الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ * مِنَ الْجِنَّهِ وَالنَّاسِ *
نکته؛ اگر با چنین اشخاصی روبرو شدید بدانید که آنان در صورت نماینده شدن، نماینده شما ملت و مردم عزیز نخواهند بود، بلکه باید در خدمت اطرافیان خود باشد زیرا اگر چنین نکند همان به اصطلاح طرفدارانش، مدارکی از او را افشا خواهند کرد که حیثیت وی را ملکوک خواهند کرد. مسلم است که او مجبور است خواستههای افراد مورد بحث را برآورده بسازد و منافع نامشروع آنان را تأمین نماید. تازه این با فرض با عرضه بودن او، متصور است، حالا تصور بکنید اگر بلد نباشد که حرف بزند، یا قلم نداشته باشد که بنویسد، و یا خدای ناکرده دیگران برایش سخنرانی کنند، مطلب بنویسند و به نامش مصاحبه کنند.
این رشته سر دراز، و ادامه دارد
نویسنده: علی زادسرجیرفتی ۱۳۹۴/۰۸/۲۷