. چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

کد خبر: 6241 تاریخ انتشار : یکشنبه 8 آذر 1394 | 18:11 ب.ظ

گپی خودمانی با نامزدهای انتخابات مجلس در جیرفت و عنبرآباد / به قلم مهندس مهرداد دلیری

  این روزها هر چه دمای هوا سردتر میشود , گرمی هوای انتخابات در جیرفت و عنبرآباد نیز بیشتر احساس میشود … رقابتی تنگاتنگ که خیلی از شرکت کنندگان آن حاضرند به هر قیمتی که شده کاپ پیروزی را بالای سر ببرند و برنده ی این بازی حساس  شوند.آنهم به هر قیمتی! بعضی ها با […]

 

این روزها هر چه دمای هوا سردتر میشود , گرمی هوای انتخابات در جیرفت و عنبرآباد نیز بیشتر احساس میشود …

رقابتی تنگاتنگ که خیلی از شرکت کنندگان آن حاضرند به هر قیمتی که شده کاپ پیروزی را بالای سر ببرند و برنده ی این بازی حساس  شوند.آنهم به هر قیمتی!

بعضی ها با پای خود میدوند و بعضی ها با پای دیگران.

بعضی ها هم انگار از همان دوران شیرین دبستان یاد گرفته اند که اطرافیان برایشان  جایزه بخرند , چه تنبل باشند و چه زرنگ , همینکه دیگران فکر کنند آنها برترند برایشان کافیست و برای همین قبل از صحبتهایشان یکی از افراد همراهشان به تعریف و تمجید از آنها میپردازد و از دیدارهایی که با فلان و فلان داشته اند و هزار حدیث دیگر سخن به میان می آورند امایادشان رفته که: 

مُشک آنست که خود ببوید

نه آنکه عطار بگوید

 

بعضی ها هم حاضرند با ولخرجی های سازماندهی شده رأی بخرند , همفکر بخرند , قلم بخرند و…

و در این راه از هیچ چیز فروگذاری نمیکنند و مردم هم نمیدانند که دنبال روی از این افراد جامعه را به نابودی میکشد .

رقابتی که همیشه برای عده ای خوشایند و برای عده ای ناخوشایند بوده است , برای آنهایی که صورت می بینند و  سیرت را نمی بینند.

اگر برای خدمت بخلق خدا قدم در راه میگذارید و نیت شما رضای خداوند باشد که زهی سعادت , چه برنده شوید و چه نشوید , از برندگان این مسابقه هستید ولی اگر نیت غیر از این باشد و هدف خانه ی مجانی و کت شلوار شیک و حقوق و مزایای خوب برای خود و پست ها و صندلی ها برای اطرافیانمان باشد که حسابمان با کسی است که خیرالماکرین است.

چرا که بزرگان دین گفته اند در نیت باطل دو گناه جای گرفته است:

۱_ گناه کردار باطل

۲_خشنودی به کردار باطل

 

متاسفانه خیلی ها گناه را بالا رفتن از دیوار مردم و بردن اموال دیگران میدانند , اما بالا رفتن از شعور مردم و بردن امیدهایی که زندگی مردم به آنها گره خورده را ناچیز میدانند.

این روزها خیلی از کاندیداها وعده هایی میدهند که نشان از زندگی ایده آلیسم (خیال پرستی) آنهاست , وعده هایی که در حیطه ی کاریشان نیست و اگر مجال یابند تا جابجایی سازمان ملل از مقر فعلی آن به جیرفت هم سخن میگویند. عجبا!!

متاسفانه برخی از ما هنوز نه گفتن های بیجا و حتی بله گفتن های بی موقع را نتوانسته ایم از عادتهایمان دور کنیم .

گاهی وعده هایی میدهیم که از انجامشان عاجزیم و بقول قدیمی ها سنگی برمیداریم که بزرگ است و نشانه  نزدن, غافل از اینکه وفای به عهد از سفارشات بیشتر بزرگان دین و مذهب است .

 

اینروزها شاهد حضور کاندیداهایی هستیم که دوره های قبل هیچ کاری جز چند سخنرانی برای مردم در کارنامه ندارند .

دوست دارم بدانم آنها چه کارها و طرح های ناتمامی دارند که برای احقاق آنها آمده اند ؟

نمایندگانی که شاید ۲۰ سال پیش کار استان شدن جیرفت را تمام کرده بودند و فقط منتظر یک امضا بودند که کار را به انجام برسانند .

شاید برای گرفتن همین امضاآمده اند ؟!

امضایی که تاکنون کسی موفق به گرفتنش نشده است.

شاید آمده اند که جیرفت را به کشوری مستقل تبدیل کنند؟!! .

 

کجایند نمایندگانی که یک کارتن خرمای پیاروم در دست داشتند و قرار بود مضافتی جیرفت ما را به قیمت بالایی برساند و محصولاتمان را تا خود آمریکا ببرند و بفروشند؟

و حالا کجایند تا ببینند کسی حتی نگاهی به خرمای جیرفت هم نمیکند؟

کجایند آنهایی که خودشان را چون رودخانه ای میدیدند که تمام زمینهای خشک را سیراب میکنند و خود را میراب میدیدند ولی جرعه ای آب هم به گلوی خشک این مردم نریختند و امروز دوباره  با همان حرف ها پا به عرصه گذاشته اند و بهانه شان گرم نبودن خودرو حرکتشان هست و در این چهار سال ماشین فعالیتشان را رموت کرده اند و منتظر استارت دوباره مردم اند .

(کاش میدانستند که مردم از این حرف ها خسته شده اند و بدنبال یک کلمه حرف راست و حق هستند حتی اگر حرفشان یک نمیتوانیم واقعی باشد).

 

مردم کاری خارج از توان نمایندگان و قانون توقع ندارند, اما حوصله ی شنیدن وعده های پوشالی را هم دیگر ندارند .

واقعا چرا امروزه باید سیرجان قطب تجاری استان باشد و رفسنجان با مس جولان دهد و بم به خودروسازیها و ارگ خود بنازد و زرند جولانگاه معادن کک سازی و زغال سنگ و سنگ آهن باشد و ما در جیرفت بزرگترین تولیدی ضرر رسان بخش کشاورزی باشیم آن هم با اینکه جنوب کرمان بهشت معادن است و سرزمین زر خیز محصولات زراعی و باغی است؟جایی که این روزها جهنمی شده است و خطه ای ضرر خیز؟؟ 

 

بقول استاد خاوند:

بهر یک لقمه ی نانی توی این ملک غنی

سر هر گردنه چون گرگ کمین باید کرد.

 

آقایان وعده و طرح های روی کاغذ برای مردم آب و نان نمیشود .

بخدا قسم کاغذ بازی ها و بروکراسی ها سیب و خیار و گوجه را صادر نمیکند .

اعتباراتی که هرگز آزاد نشده اند ریل قطار نمیسازند.

به قول شاعر:  دو صد گفته, چون نیم کردار نیست .

نمایندگانی که حس می کنند در این دولت حرفشان خریدار ندارد , خود و مردم را به زحمت نیندازند .

ما جیرفتیها همیشه چوب این موجهای مخالف دولت و مجلس را خورده ایم .

گاهی وقتها نمایندگانی که سوار بر اسب مجلس میشوند بازی شطرنجی را که نفر قبلی شروع کرده و فقط یک حرکت دیگر تا پیروزی را باید طی کند را به هم می ریزند و مهره ها را به سلیقه خودشان می چینند و جالب اینجاست که حتی بازی هم بلد نیستند و اینجاست که حریفان دست به دست هم میدهند و گوی را از میدان میبرند و ما جیرفتی ها مثل همیشه مات میشویم .

کاش در بازی هایشان از استعداد دیگران هم استفاده میکردند که متاسفانه کمتر چنین همکاری هایی را شاهدیم .

این روزها دیگر شایسته سالاری در کار نیست و فقط حزب سالاری و فامیل سالاری حرف اول را میزند.

و در این میان باز هم گروهی هستند که متعلق به حزب بادند و ما نیز تکیه بر باد داده ایم. باید از ظرفیتها استفاده شود حتی اگر آن افراد همفکر ما نباشند , 

هدف باید پیشبرد شهرستان و بهبود اوضاع اقتصادی مردم باشد و نمایندگان در دوره های مختلف باید تکه های پازل پیشرفت را کنار هم بچینند از هر قشری و گروهی که باشند و از دیگران هم کمک بخواهند چرا که همه چیز را همگان دانند و نباید استبداد در رأی داشته باشند.

چند وقت پیش به محل سخنرانی یکی از کاندیداها رفتم که نماینده ی یکی از دوره ها بوده است, با کمال خونسردی میگفت: در کشورهای  پیشرفته اگر حزبی برنده شود , تمامی کارگزارانی که متعلق به گروه و حزب مقابل بوده اند به احترام مردم استعفا میدهند که همه کشور با هم , همسو شود و این در حالیست که ایشان در دوره نمایندگیشان , خود از مخالفان اصلی دولت بودند و هرگز استعفا ندادند و براحتی حقوقش را میگرفت و روزگار میگذراند تا اینکه دوره اش به پایان رسید.

ایشان از آن گروهی هستند که لالایی هایشان برای خواب رفتن خودشان هم اثر ندارد و بدنبال خواب کردن مردم هستند .

 

برخی نمایندگان پیشوند دکتر و مهندسشان را چماق کرده اند و نمیدانند که  دانشمندانی بودند که جهلشان آنها را نابود کرد.

گاهی ما سواد مکتبی داریم اما سواد زندگی و عملی نداریم .

هستند نمایندگانی که نژاد پرستی در حرفهایشان موج میزند و اصالتشان را ( سردسیری و گرمسیری)  سوخت حرکتشان کرده اند و نمیدانند کسی که کردارش او را به جایی نرساند گذشته و اصالتش هم کاری برایش انجام نمیدهد .

 

کاش بیشتر به این مقوله میپرداختم

کاش بیشتر تفکر میکردیم

کاش بیشتر با کلمه مسئول اشنا میشدیم!!!

آه !!!

جیرفت من

بشکند دست بی نمکت..!

وزیر میسازی

معاون رییس جمهور میسازی

و

حالا همان هایی که از نردبان تو بالا رفته اند خودشان را جیرفتی نمیداند.

آه!

جیرفت من

شهری که دوستت دارم .

آه !

هلیل رود من

برخیز و همه آنهایی که بنام مادری مهربان حقت را خورده اند با خود ببر …

آه ! جیرفت من …

آه …

 

 

 

فرزند کوچک جیرفت / مهندس مهرداد دلیری

نظرات بینندگان:

  1. ناشناس گفت:

    عالی بود مهرداد جان وواقعی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوزده − هجده =