. جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

کد خبر: 7373 تاریخ انتشار : دوشنبه 7 دی 1394 | 08:05 ق.ظ

دکترسعید امیرحاجلو در نمایشگاه کتاب جنوب کرمان:

فراز و فرود جوامع انسانی در حوزه فرهنگی جیرفت (هلیل رود)

به گزارش سایت کنارصندل ،شب گذشته در نمایشگاه بزرگ کتاب استانی جنوب کرمان ، استادسعید امیرحاجلو دکتری باستان شناسی و عضو هیأت علمی دانشگاه جیرفت ، نشست تخصصی ای داشتند که چکیده ای از بیانات وی در اختیار علاقه مندان به فرهنگ قرار می دهیم.         فراز و فرود جوامع انسانی در حوزه فرهنگی جیرفت […]

به گزارش سایت کنارصندل ،شب گذشته در نمایشگاه بزرگ کتاب استانی جنوب کرمان ، استادسعید امیرحاجلو دکتری باستان شناسی و عضو هیأت علمی دانشگاه جیرفت ، نشست تخصصی ای داشتند که چکیده ای از بیانات وی در اختیار علاقه مندان به فرهنگ قرار می دهیم. 

 IMG_7542

 

  
فراز و فرود جوامع انسانی در حوزه فرهنگی جیرفت (هلیل رود)

براساس بررسی های پیمایشی باستان شناسی با هدف شناسایی محوطه های باستانی که توسط سر اورل استین، دکتر یوسف مجیدزاده، مهدی رهبر، دکتر حمیده چوبک، دکتر حسین توفیقیان، دکتر هالی پیتمن، نادر علیدادی سلیمانی، میثم شهسواری، علی دانشی و برخی از دیگر باستان شناسان در حوزه فرهنگی جیرفت به انجام رسیده، شواهدی از استقرارها و سکونت جوامع انسانی از عصر نوسنگی تا دوران متأخر اسلامی شناسایی شده است.

 

مهم ترین عامل در شکل گیری این سکونت ها و جوامع انسانی، رودخانه هلیل رود بود. با وجود این، ویژگی های جغرافیایی دشت و کوهپایه های جیرفت، شیب طبیعی زمین، بارش های سیل آسا و جریانات آبرفتی فراوان از دامنه کوه ها به سمت دشت سبب شده بسیاری از محوطه های کوچکتر و کم ارتفاع تر، زیر لایه های آبرفتی مدفون شوند و این موضوع، شناسایی و مطالعه برخی از محوطه های تاریخی در این حوزه فرهنگی را دشوار می نماید.

 

با این همه، بر پایه دستاوردهای بررسی های پیمایشی در برخی نواحی حوزه فرهنگی جیرفت و کاوش در برخی از محوطه های باستانی، فراز و فرود جوامع انسانی در این حوزه فرهنگی را می توان در نمودار زیر تبیین کرد. باید توجه داشت که نمودار زیر، بر پایه یافته های فعلی و بر اساس اطلاعاتی است که تاکنون به دست آمده است و احتمالاً با بررسی ها و کاوش های آینده در این حوزه فرهنگی، اصلاحات یا تغییراتی در آن رخ دهد.

 

 

در این نمودار، دو فاز شهرنشینی (تمدّن) مشهود است. مرحله اول شکل گیری تمدّن در هزاره سوم قبل از میلاد (پنج هزار سال قبل) و مرحله دوم آن از ۱۵۰۰ قبل از میلاد تا سده های میانی اسلامی بوده است.

با وجود این و بر اساس کاوش های باستان شناسی ـ و نه بررسی های پیمایشی ـ کهن ترین شواهد سکونت جوامع انسانی در این حوزه فرهنگی (احتمالاً به صورت روستاهای اولیه یا دوران قبل از تمدّن)، به عصر نوسنگی در هزاره ششم قبل از میلاد (هشت هزار سال قبل) تعلّق دارد.

 

عصر نوسنگی در حوزه فرهنگی جیرفت: از نظر زمانی به ۸ هزار سال قبل (هزاره ششم ق.م) باز می گردد. در کاوش های سال های ۱۳۹۳ و ۱۳۹۴ به سرپرستی آقای علیدادی سلیمانی در اسفندقه جیرفت شواهدی از معماری مربوط به عصر نوسنگی و برخی قطعات سفالی قابل مقایسه با سفال های فارس به دست آمده است. از چشمگیرترین یافته های این کاوش ها، کشف شواهدی از پسته و پسته کاری در عصر نوسنگی در اسفندقه است.

 

هفت هزار سال قبل (هزاره پنجم قبل از میلاد): از این دوره تاکنون شواهد باستان شناسی علمی از کاوش ها به دست نیامده است و اطلاعات چندانی در اختیار نیست. 

 

شش هزار سال قبل (هزاره چهارم قبل از میلاد): گورستان مطوط آباد در حاشیه شرقی محوطه باستانی کنارصندل دارای برخی گونه های سفالی متعلق به هزاره چهارم قبل از میلاد است. یکی از این گونه های سفالی، سفال های منقوش هندسی و مخروطی شکل متعلق به اواخر هزاره چهارم قبل از میلاد است. همچنین نوع دیگری از سفال که در ادبیات باستان شناسی به نام سفال «لبه واریخته» شناخته می شود و دامنه کاربرد آن تا نواحی بین النهرین نیز می رسد، از گونه های سفال شاخص اوایل هزاره چهارم قبل از میلاد است که در کاوش های آقای ویداله و علیدادی سلیمانی در مطوط آباد به دست آمده است.

همچنین، کشف داس گلی از مطوط آباد نشان دهنده ارتباط میان جیرفت و بین النهرین در آن دوران است. زیرا در بین النهرین به دلیل کمبود منابع فلزی، ساخت داس های سفالی رایج بود و در جیرفت با منابع فلزی فراوان، چنین داس هایی ضروری نبود. کشف این داس های گلی بین النهرینی در جیرفت نشان-دهنده نوعی ارتباط میان ساکنان جیرفت و بین النهرین است. بدین معنا که این داس ها احتمالاً از بین النهرین به جیرفت وارد شده اند و یا اینکه توسط ساکنان جیرفت، از نمونه های بین النهرینی تقلید شده اند.

 

دوره آغاز تمّدن یا شهرنشینی در حوزه فرهنگی جیرفت: پنج هزار سال قبل (هزاره سوم قبل از میلاد): شاخص ترین آثار آغاز تمدّن در حوزه فرهنگی جیرفت در جریان کاوش های دکتر مجیدزاده در تپه جنوبی محوطه کنارصندل به دست آمده است. همچنین کاوش های ایشان در گورستان قلعه کوچک نیز منجر به پیدایش شواهدی از هزاره سوم قبل از میلاد شد.

 

چهار هزار سال قبل (هزاره دوم قبل از میلاد): به دلیل نقصان و یا عدم وجود شواهد باستان شناسی از این دوره، احتمالاً شهرهای متمدّن این حوزه فرهنگی در این دوره متروک شده اند و دوران رکود یا افول جوامع آغاز شده است.

 

سه تا دو هزار سال قبل (هزاره اول قبل از میلاد تا سده های نخست میلادی): شواهدی از این دوره که در ادبیات باستان¬شناسی با نام «دوران تاریخی» شناخته می شود، در تپه شمالی کنارصندل، تپه قلعه کوچک، تمب خرگ رودبار و بسیاری محوطه های دیگر در حوزه جیرفت به دست آمده است. این شواهد اغلب از بررسی های پیمایشی و سطحی به دست آمده و تاکنون کاوش های علمی و دامنه داری در محوطه های هزاره اول قبل از میلاد و سده های نخست میلادی صورت نگرفته و گاهنگاری دقیقی از این محوطه ها در دست نیست.

 

آغاز دوران اسلامی:
شهر قدیم جیرفت (موسوم به دقیانوس با ۱۲۰۰ هکتار وسعت)، محوطه حسین آباد دهدار، محوطه کهن بلوک، شهر قدیم منوجان و بسیاری از محوطه های کوچک و بزرگ دیگر، از جمله محوطه¬های دوران اسلامی در حوزه فرهنگی جیرفت هستند. به دلیل نزدیک تر بودن به زمان حال، بسیاری از شواهد محوطه ها یا شهرهای دوران اسلامی در این حوزه کمتر دستخوش تغییر شده اند و شمار محوطه های دوران اسلامی در مقایسه با ادوار پیش از تاریخی و تاریخی بیشتر است.

در متون و کتب تاریخی به هلیل رودِ خروشان و پرآب که گاه ۲۰ آسیاب، گاه ۵۰، گاه ۶۰ و گاه ۱۶۰ آسیاب را می چرخانده و همچنین کاریزهای جیرفت اشاره شده است (مقدسی، ۱۳۸۵؛ حدودالعالم، ۱۳۷۲؛ مستوفی، ۱۳۳۶).

بنابراین یکی از عوامل شکل گیری و رشد شهر در دوران اسلامی، منابع آب کافی بوده است. همچنین در برخی از کتب تاریخی و جغرافیایی دوران صدراسلام، به استخراج و فرآوری کانی ها از کوهستان های جیرفت و تولیدات صنعتی در این شهر اشاره شده است.

از جمله: معادن آهن و نقره (اصطخری، ۱۳۴۷؛ ابن¬حوقل، ۱۳۴۵؛ مقدسی، ۱۳۸۵؛ حدودالعالم، ۱۳۷۲)، سنگ توتیا (مقدسی، ۱۳۸۵)، سرب و مس و سنگ مغناطیسی و زر (حدودالعالم، ۱۳۷۲)، پنبه کوهی (آفتابی و انوری، ۱۳۷۱)، فیروزه و عقیق (رازانی و دیگران، ۱۳۸۸)، روی و سرمه و فیروزه (مؤمن زاده و فرجاد، ۱۳۶۹). از سوی دیگر نام جای هایی همچون زارچو، دو زرک کوه، جو زرگان، زرّین خون، مسکون (مِس کان؟) در نواحی کوهستانی جیرفت احتمالاً با فلزات زر و مس در ارتباط بوده و فعالیت های معدنکاوی در این نواحی صورت می گرفته است.

عامل دیگری که در شکل گیری و رشد شهر در دوران اسلامی اثرگذار بود، تولید محصولات پرشمار و گوناگونِ گرمسیری و سردسیری در نواحی میانکوهی، پایکوهی و دشت جیرفت است، از جمله: خربزه، خرما، جوز، نرگس، نارنج (یعقوبی، ۱۳۴۲)، گردو، سیب، میوه های تازه و خشک، زیره، نیل (مقدسی، ۱۳۸۵)، ذرّت (ابن-حوقل، ۱۳۴۵)، صیفی جات، انار، پسته، گندم، علوفه فراوان (مارکوپولو، ۱۳۶۳).

افزون بر موارد فوق، راه های ارتباطی نقش بسیار مهمی در شکل گیری، رشد و ترک شهر قدیم جیرفت داشته اند. چراکه رونق شهر جیرفت در دوران اسلامی به سده چهارم هجری باز می گردد.

تا قبل از سده چهارم هجری، سیرجان کرسی (مرکز) ایالت کرمان بود (لسترنج، ۱۳۸۳) و بندرگاه های اصلی خلیج فارس کیش و سیراف بودند و بسیاری از بازرگانان از مسیر سیراف و کیش به سیرجان آمده و از آنجا به نواحی شمالی کشور می رفتند.

بنابراین شاهراه ارتباطی جنوب به شمال کشور تا قبل از قرن چهارم هجری، از سیرجان عبور می کرد (عباسی و امیری، ۱۳۹۰). اما از سده چهارم هجری، کرسیِ ایالت کرمان به بردسیر (شهر فعلی کرمان) منتقل شد (لسترنج، ۱۳۸۳).

از طرف دیگر در این زمان درگیری هایی میان حکام فارس و کرمان و شبانکاره روی داد و باعث تصرف راه های منتهی به سیراف و تضعیف این بندر شد و به تدریج سیراف و کیش جای خود را به هرمز دادند.

بنابراین از سده  چهارم هجری، شاهراه جنوب به شمال کشور، میان هرمز و بردسیر شکل گرفت که جیرفت در میانه این مسیر جدید قرار داشت و رونق این شاهراه ارتباطی به رونق جیرفت منجر شد. بدین ترتیب، جیرفت به «واسطه تجاری» و به گفته ابن حوقل به «تجارتخانه خراسان و سیستان» تبدیل شد.

توجه ملک قاوورد سلجوقی و بازسازی راه ها و احداث بناهای میان راهی در این مسیر، سبب توسعه و رونق بیش از پیش این راه شد.

در پی آن، با گسترش رفت و آمد به شهر قدیم جیرفت، بسیاری از فضاهای شهری پاسخگوی نیاز مردمان و مسافران نبود و شهرک جدیدی در حاشیه شمالی شهر قدیم جیرفت شکل گرفت که به قمادین معروف شد. این شهرک، محل سکونت بازرگانان هندی، رومی، یونانی و انبار کالاهای گران قیمت چین، ماوراءالنهر، هندوستان، خراسان، زنگبار، حبشه، مصر، یونان، ارمنیه، عراق، آذربایجان، روم، خراسان و فارس بود (افضل الدین کرمانی، ۱۳۲۶).

استقرار اقوام مهاجم و راهزن و حملات آنها به کاروانها (عباسی و امیری، ۱۳۹۰)، قدرت گیری اقوام قُفِص (افضل الدین کرمانی، ۱۳۲۶)، حملات نکوداریان به جیرفت، رودبار، هرمز و غارت اموال کاروانها (باستانی پاریزی، ۲۵۳۵) به ویژه پس از مرگ طغرل سلجوقی و همزمان با درگیری پسران طغرل برای تصاحب قدرت، سبب آشفتگی و هرج و مرج بیشتر و کاهش رونق جیرفت شد تا اینکه به دوره قراختایی به صورت کوتاه مدت، آرامش به این شهر بازگشت.

در اوایل سده هفتم هجری، در پی هجوم غزها، قدرت گیری ملوک ایگ در جیرفت و بم، تسلط ملک زوزن بر کرمان (حافظ ابرو، ۱۳۷۸) و قطع شدن مسیر کاروان ها از هرمز به جیرفت و کرمان و رونق دوباره قشم، کیش و سیراف (محمد ابن ابراهیم، ۱۳۴۳)، اقتدار و شکوه شهر قدیم جیرفت رو به کاهش گذاشت و با حمله سپاهیان امیرتیمور به شهرهای هرمز و رودبار و تخریب قلعه مینا، قلعه تنگ زندان، قلعه کشکک، قلعه حصار شامل، قلعه منوجان، قلعه ترزک و قلعه تازیان (لسترنج، ۱۳۸۳) و خرابی و ویرانی راههای ارتباطی، تیر آخر بر پیکره این شهر وارد آمد.

از این زمان (سده هشتم هجری) تا اوایل دوره پهلوی (سده اخیر) شواهدی از وجود شهر یا مراکز شهری بزرگ و پررونق در حوزه فرهنگی جیرفت برجای نمانده است و منابع و کتب تاریخی جیرفت را در این دوره به صورت «بلوکی خوش آب و هوا» یا «ناحیتی دلپذیر» معرفی کرده اند و به آن به عنوان یک شهر اشاره نکرده اند. پس از آن، شهر فعلی جیرفت در یکصد سال اخیر شکل گرفته است.

 

سعید امیرحاجلو
دکتری باستان شناسی و عضو هیأت علمی دانشگاه جیرفت

 

IMG_7543

نظرات بینندگان:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه × 3 =