سرمایه گذاری در جنوب از نگاه یک سرمایه گذار غیربومی:
هر کس مخالف نظر ما بود، دشمن ما نیست
به گزارش سایت کنارصندل خانم پوران ناظمی بانوی سرمایه گذاری است که در استانهای تهران, آذربایجان و اردبیل چند واحد تولیدی را اداره میکند. وی در صدد بود که در جنوب کرمان یک واحد تولید سرم حیوانی و بسته بندی به ارزش ۳۰۰میلیون یورو راه اندازی کند که بنا به گفته خودش حمایت لازم از وی صورت نگرفت.
وی درباره سرمایه گذاری و دلایل محرومیت جنوب کرمان
به خبرنگار ما گفت:
جهت بررسی عمده مسایل و مخصوصا دلایل محرومیت جنوب کرمان که به راحتی ممکن هم امکان پذیر نمیباشد باید در ابتدا نگاهی به ضعف مدیریت کلان، ملاحظات سیاسی و فرهنگی و.. در سطح بالا داشته و سپس منبع و دلیل محرومیتها در خود شهرستانها مورد توجه و بررسی قرارگیرد.
در مورد عمده دلایل محرومیت و مظلومیت مردم جنوب کرمان تفاوت نگرشهای فرهنگی و احساسی با سایر نقاط مملکت است خیلی افراد از کلمات سخیف فقر فرهنگی در مورد مردم آنجا صحبت میکنند که صحیح نیست اول باید تعریف درستی از فرهنگ داشته باشیم و بعد بگوییم چه کسی فقیر و چه کسانی بهره مند هستند پس مردم آنجا فقر فرهنگی ندارند تفاوت فرهنگی و احساسی دارند.
تفاوتهایی که اگر در ۳۸ سال گذشته مسیر درستی به آن داده شده بود میتوانستیم چهره دیگری را اکنون شاهد باشیم از نظر سرمایه گذاران غیر بومی شهرهای جیرفت کهنوج و رودبار مرکز شرارت قاچاق و ناامنی هستند.
این اولین دلیلی ست که کسی حاضر به سرمایه گذاری نمیشود که البته من ایمان دارم پشت سر بزرگنمایی کردن این موارد هم دلایل شومی وجود دارد که نمیخواهند این منطقه تغییری بکند وگر نه من همه جا گفته و میگویم من ساعت ۲ نصفه شب در جاده های خاکی اینجا تردد میکنم و تاکنون کسی مزاحمم نشده ولی در شهرهای بزرگ و حتی پایتخت چنین جراتی ندارم .
مورد دیگر نا آشنایی مردم با حقوق شان، به دلیل زندگی سخت در سالیان گذشته و حفظ روحیه جنگجویی در آنان است.
باید به مردم و حتی مدیران آموزش دهیم هر کس مخالف نظر ما بود دشمن ما نیست و تنها راه دفع دشمنی هم جنگیدن، آن هم با دست خالی و بدون برنامه نیست.
مردم در اینجا خیلی پر انرژی شروع میکنند اما خودشان را دچار یک مبارزه بی نتیجه میکنند که قدرتشان را تضعیف میکند و این خستگی باعث میشود درست زمانی که لازم است تاب حضور نداشته باشند .
شما مردمی هستید که ملاحظات خانوادگی و دوستی را مقدم بر تدبیر وصلاح میدانید شاید در ۳۰۰ سال پیش این روش زیبا و جوانمردانه بود اما الان قرن محاسبه و استدلال است .
در مورد جوانانتان مثل همه ایران فرزند سالاری بطور عبث در خانواده رسوخ پیدا کرده است جوانانتان همه اسیر مدرک گرایی هستند و حاضر هستند تمام هستی خانواده را برای گرفتن یک مدرک از دانشگاه دارقوز آباد بدهند اما حاضر نیستند در ماه یک کتاب مطالعه کنند.
در جیرفت و کهنوج من کتابفروشی ندیدم، کتابخانه عمومی ندیدم تعدادی علاقمند هم اگر بود به ادبیات وشعر بود .
باید اطلاعات عمومی همه با مطالعه بالا برود.
متاسفانه مدیران در همه بخشهایی که من دیدم تابع همین خلق و خو بودند فقط دنبال حاشیه سازی و دشمنی با مخالفان, مدیریتها را بر اساس دوستی و فامیلی با نماینده و رانت و… تقسیم میکنید نه براساس لیاقت ودانش.
بی رو در بایستی در این سالها در آنجا مدرک داشتیم ،تا تحصیلات.
من خودم بیش از چندبار واسطه گرفتن نمره برای مدیران ارشد از دانشگاههای شهرستانها شدم اما همین مدیر در حوزه فعالیتش نام دو کتاب برای حفظ آبرو نمیدانست.
مدیرهایتان یا دلسوز هستند یا در جایی نامناسب به کار گرفته شده اند و به قول انگلیسها انسانی اشتباه در جایی اشتباه صد برابر بدتر هست.
نسبت به غیر بومیها تسهیلات تبلیغات و امکانات مناسبی آماده نکرده اید پایه های پیشرفت و دگرگونی هر منطقه با ورود ثروت ایجاد میشود.
روزی به یکی فرماندارانتان گفتم حتی اگر سرزمینی معدن طلا باشد به بیل و پول برای استخراج احتیاج است و اگر این طلا سالها استخراج نشده یعنی مردم توانایی نداشتند و باید نسبت به سرمایه گزاران مهربانتر باشید.
متاسفانه مدیران شما حتی اولین نیازهای رفاهی برای علاقمندان را ایجاد نمیکنند. تبلیغات علیه امنیت آنجا زیاد است. محرومیت بالا، رفاه کم, پس چه دلیلی میتواند باعث ایجاد انگیزه و سرمایه گذاری بشود؟
من از زبان یکی فرمانداران شنیدم که درحضور تعدادی مردم کشاورز که الفبای اولیه اقتصاد را نمیدانستند گفتند : تجربه ثابت کرده هر کس در اینجا سرمایه گذاری کرده مغرض و به دنبال سواستفاده بوده.
باور کنید من از این تفکر به گریه افتادم و از ایشان پرسیدم، میشود از فاصله ۱۰۰کیلومتری قبل از جیرفت تا ایرانشهر وبندرعباس چند کارخانه بمن نشان بدهید؟
آیا اینکه وام خرید ۲۰راس بزغاله داده اید این به معنای کار آفرینی است؟
مردم را با این افکارن امناسب و مغرضانه نسبت به کسانی که میتوانند منشا تحول شوند بدبین میکنید.
مسلم است که همه(سرمایه گذاران) تنها بخاطر کار خیر به منطقه ای محروم نخواهند آمد بلکه منافع اقتصادی نیز مطرح است.
از دیگر موارد خیلی مهم ،ضعف دستگاه قضایی وکمبود امکانات تجهیزات و نیرو در بخش انتظامی است.
همیشه بی تجربه ترین دادیارها به مناطق محروم فرستاده میشوند و زمانی که تجربه پیدا کردند از آنجا انتقال داده میشوند.
نیروی امنیتی و انتظامی امکانات و بودجه ندارد.
مثلا پاسگاه نهضت آباد را هیچوقت دیده اید؟ شاهراه قاچاق منطقه از قاچاق دام اسلحه انسان گازوییل و… آنجاست.
روزانه ده ها پرونده به سبب شرارت و قتل و دعوای ملکی و… دارند من یکروز به فرمانده منطقه گفتم اگر فقط ۲نفر اشرار به اینجا حمله کنند تمام این نیروها شهید میشوند. هرچند الان هم باید گفت شهید زنده. پاسگاه بیسیم سالم، دوربین ماهواره،ت جهیزات دفاع و حتی بنزین برای دوعدد ماشین قدیمی ندارد.
اینگونه است که بواسطه ضعف در امکانات و نبود نیروی باتجربه، دلسوز و از جان گذشته و… امنیت کم رنگ و از بین میرود.
کارمندان دولتی نیز اکثریت بی هیچ اعتراضی به حقوق ظالمانه ای که میگیرند قانع هستند و از ترس اینکه عوض نشوند هیچ اعتراض نمیکنند.
برای مثال در تهران؛ با اینهمه امکانات تفاوت حقوق در شرایط مساوی باور کردنی نیست.
با اینکه چندین بار من شرایط جلسه در تهران با مسولین را فراهم کردم کسی از اینجا حاضر به حضور در این جلسات نشد.
کنارصندل : امیدواریم گوش سنگین مسئولین هفت شهرستان جنوبی با شنیدن این سخنان سنگین تر نگردیده و این، یک نمونه از هزاران علل عدم پیشرفت جنوب را با برنامه ریزی صحیح در دستور کار قرار داده و شرایط و فضا را برای حضور و فعالیت سرمایه گذاران بومی و غیربومی فراهم آورند.
آینده؛پیشرفت و نابودی سرزمین مان در گروی اقدامات و تدابیر امروز ماست.