. پنج شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

کد خبر: 12285 تاریخ انتشار : پنجشنبه 3 تیر 1395 | 13:07 ب.ظ

هلیل رود نابود شد, بزرگترین اختلاس حق حیات در جهان !

به گزارش سایت کنارصندل, هلیل رود در جنوب استان کرمان که چندین سال به دلایل مختلف دچار خشکسالی شده بود، با افکار خشکیده مردمانش به سوی نابودی رفت. این رود که منشأ پیدایش تمدن هفت هزار ساله جنوب شرق، منبع حیات، کشاورزی و زندگی بود و امید میرفت که به همین دلایل خروش و آبادانی […]

به گزارش سایت کنارصندل, هلیل رود در جنوب استان کرمان که چندین سال به دلایل مختلف دچار خشکسالی شده بود، با افکار خشکیده مردمانش به سوی نابودی رفت.

این رود که منشأ پیدایش تمدن هفت هزار ساله جنوب شرق، منبع حیات، کشاورزی و زندگی بود و امید میرفت که به همین دلایل خروش و آبادانی به آن بازگردانده شود اما اکنون در کمال ناباوری، در اوج ظلم، همان منبع و منشأ بودنش، تیری از جانب کماندارانِ بی توجه به جنوب استان کرمان برای نابودی آن شلیک شده است.

از کجای این تراژدی دردناک، این بزرگترین اختلاس حق حیات باید نوشت؛ از سکوت مسئولین جنوبی، از سکوت و نا آگاهی مردم، از سکوت و ملاحظات سردمداران، از ناتوانی جوانان و نخبگان جنوبی؟ از کدامین؟

در حالی که در شمال و غرب استان، مثلث توسعه تشکیل میدهند و روز به روز تحت عناوین مختلف طرح های اقتصادی اجرا میکنند، ثبت ملی و جهانی میکنند، ما، اینجا در جنوب استان کرمان، همان دیار سبزواران، مثلث دشمنی و نفاق تشکیل داده ایم(همان خواسته دشمنان) و به جای پیگیری حقوق و مطالبات مردم، مردمی که در قبالشان مسئولیم، به جنگ و فحاشی و تخریب یکدیگر مشغولیم
و دلمان را به این پیروزی های پوچ و بیخودی خوش کرده ایم.

وقتی با طرح برنامه های مدون، امام جمعه به یک سو، فرماندار به یک سو، سران امنیتی به یک سو میروند و راهشان را از هم سوا میدانند، بی شک فرصت طلبان از این شرایط، از این آشفتگی، از این نابسامانی ها کمال استفاده را برده و در جهل و ترس و سکوت مسئولین هفت شهرستان جنوبی داشته های ما، حقوق ما، حق حیات و زندگی ما را به تاراج میبرند.

آغاز طرح دوم انتقال آب، آبی که حق ماست، حق جیرفت، کهنوج، عنبرآباد، فاریاب، قلعه گنج و رودبار به مرکز و شمال استان میرود, تیرخلاص نابودی جنوب و مردمان آن بود.
طرحی که هزینه ای نزدیک به هزارمیلیارد در مدت چهار سال برای آن در نظر گرفته شده است.

آیا کسی میداند که جنوب استان با نصف این هزینه میتواند گامهای بزرگی به سمت استقلال و آبادانی و پیشرفت ایران اسلامی بردارد؟
اما اکنون این مبلغ برای نابودی جنوب، نابودی نام دیارسبزواران، نابودی قطب کشاورزی ایران، نابودی تمدن هفت هزارساله، نابودی مبدأ تمدن بشریت به کار گرفته شده است و کک کسی هم نمی گزد.؟

کک اشخاص و مقاماتی کشوری، استانی و شهرستانی که کمر همت در ره نابودی یک سرزمین بسته اند تا به منافع و جاه طلبی های خویش برسند هرگز نخواهد گزید.

بیچاره کودکانی که بواسطه خشکسالی و کم آبی های اخیر و پیدا شدن انواع جانداران، دچار عقرب گزیدگی و مارگزیدگی شده و جانشان را از دست میدهند.!
بیچاره جوانانی که با هزار امید و آرزو برای پیشرفت سرزمین شان جان میکنند.!

افسوس، آنها باید بدانند که بواسطه ی نام و آوازه بلند و بزرگ سرزمین شان باید شاهد نابودی آن باشند. چرا که دشمنان بومی و غیر بومی به قیمت نابودی جنوب و جنوبی های مظلوم باید به مقاصد غیرانسانی و غیراخلاقی شان برسند.

باید کمی اندیشید، نابودی هلیل رود یعنی نابودی جنوب، یعنی وابستگی جنوب، یعنی عدم استقلال جنوب.

کشاورزی که یکی از اصلی ترین داشته های جنوب بوده و این سرزمین که به عنوان یکی از قطب های کشاورزی ایران بزرگ شناخته شده، در تیر رس اصلی دشمنان قرار گرفته و نابودی و مرگ آن را به خوبی با انتقال آخرین سرشاخه آب هلیل رود هدف گرفته اند.
و چه خالیست جای مسئولین از خود گذشته ای که خود را سپر حفظ حیات مردمان و سرزمین شان قرار دهند.

چندی پیش اعلام شد که کرمان، رفسنجان و سیرجان شهرهای کم آب و رو به خشکسالی استان شناخته شده اند.
کدام نهاد، کدام سازمان آنچنان چشمان نابینا و مغرض و ناتوانی داشته که زمینهای بایر، زندگی سخت و مشقت بار مردمان شهرها و روستاهای جنوبی که حتی از نعمت آب آشامیدنی سالم هم محروم هستند، وضعیت جوی بسیار گرم و داغ و نیاز شدید مردم به آب را ندیده و شمال و غرب استان را با آن همه امکانات، با آن همه هزینه و سرمایه (طرحهای عمرانی)، با آن آب و هوای خنک و معتدل بعنوان شهرهای کم آب معرفی کرده است؟؟؟

پس کجاست آن حق حیات، آن حق زندگی و آن رفاه که باید بطور منصفانه تقسیم شود؟
بودجه های هفت شهرستان جنوبی در سکوت و ناتوانی مسئولین و جلوگیری از استان شدن و مستقل شدن آن کافی نبود که امروز به جان زندگی و حیات و نفس کشیدن مردمان مظلوم جنوب افتاده اند؟؟

و سخت تر از همه اینها، سکوت تلخ فرمانداران، ائمه جمعه جنوب استان کرمان، سازمان جهاد کشاورزی، نمایندگان مجلس و… در مقابله با اختلاس حق حیات جمعیتی یک میلیونی است.

این سکوت و مصلحت اندیشی ها نشان از چیست؟؟ ترس؟؟! ناتوانی ؟؟! ابقای پست؟؟!
از ماست که بر ماست و تا زمانی که یک شخص مسئول به این درک و باور نرسد که خودش نیز جزئی از مردم است، ما هرگز توان دفاع از حقوق خویش را نخواهیم یافت.
و در آخر، حرف بسیار است ناگفته بسیار است.
یک تلنگر میتواند راه گشای پیشرفت و دفاع از حقوق باشد.
آن چه که دور از انتظار نیست، مرگ هفت شهرستان جنوبی، مرگ داشته هایمان، مرگ میراث مان، مرگ فرهنگ و افکار و آداب و رسوم مان، و مرگ نسلهای آینده مان و….هست.

کاش اینها انگیزه ای شوند برای آنهایی که میتوانند، برای آنهایی که در قدرتند، برای جلوگیری از اختلاس حق حیات مان.

امضا : دولاخ

نظرات بینندگان:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

17 − 10 =