تکنولوژی دلیل ایجاد پدیده های نوظهور در جوامع سنتی جنوب کرمان
به گزارش سایت کنارصندل, خدامراد میرآبادی مدرس دانشگاههای جنوب کرمان نوشت: بی شک وجود رود خانه ی هلیل و زمینهای حاصل خیز اطراف آن، باعث پیدایش یکی از کهن ترین تمدنهای بشری در جنوب کرمان شده است که قدمتی به اندازه ی یافته های مکشوفه ی آن از سرشاخه های هلیل تا جاز دارد! نا گفته پیداست که کهن ترین تمدنهای بشری در حواشی رودخانه ها شکل گرفته اند نظیر آن چه در بین النهرین و رود نیل به وجود آمد.
با عنایت به دوری جنوب کرمان از مراکز علمی، عدم دسترسی به رسانه های جمعی، زندگی قبیله ای و عشیره ای در اطراف هلیل رود در گذشته، باعث شده بود که فرهنگ و گویش و پوشش مردم این ناحیه ریشه و بن مایه ی اوستایی خود را حفظ کند.به طوری که هنوز هم رگه هایی از گستره ی واژه ها و فرهنگ اوستایی را در گویش مردم این نواحی تحت عنوان " لهجه ی رودباری" می توان یافت. نگاهی به کاربرد واژه هایی همچو " خسرک khovserk " ، " خوسوگkhovsog" به ترتیب به معنای پدر زن و مادر زن و همچنین سوگند " چار " یا " چال" که برگرفته از گذر سیاوش از آتش است و شرح آن مفصل در شاهنامه آمده خود موید این امر است! که هنوز هم در نواحی پایین دست هلیل کاربرد دارد.( نگاهی به بررسی واژه ها و لغات به جا مانده ی تاریخ بیهقی در گویش مردم جنوب کرمان پایان نامه کارشناسی ارشد نگارنده).
لیکن با ورود تکنولوژی و تلویزیون به این مناطق و باز شدن پای مردم به مراکز علمی ضمن اینکه مزیت هایی داشته، رفته، رفته نه تنها گویش مردم این نواحی تغییر یافت بلکه پوشش این مردم را نیز تحت الشعاع قرار داد. به طوری که شاید نسل جوان ما الان دیگر اصلا با اصطلاحاتی همچو " لچکlachak" ( نوعی پوشش که زنان قدیمی به سر می کردند) ، " چاروکcharook" ایضا همان توضیح، " مریهmoryeh و مودیmoodi" نوعی زیورآلات زنان قدیم در جنوب کرمان بیگانه باشند!
حال دیگر خبری از مراسم های سنتی در جشن ها و عروسی های جنوب کرمان نیست یا به ندرت دیده می شود و با الگو پذیری از فیلم ها و سریال های تلویزیون در حجله های عروس و داماد با صرف مبالغ هنگفت مبل و کلبه و سفره ی عقد انباشته به چیزهای گران قیمت و غیر ضرور دیده می شود که در فرهنگ اوستایی و آبا و اجدادی ما محلی از اعراب ندارد!
ساز و دهل و چنگ و راه خوانی ها و پهلوان پروری ها و چوب بازی ها و چاپ دستی جای خود را به ارگ و تیر اندازی داد. عروس کشی ها همراه با کارناوال ماشین و موتور و تک چرخ مد و باعث سلب آسایش مردم شد و مهریه های سنگین و تامین جهیزیه های سنگین مانع از ازدواج آسان جوانان گردید.
به قولا شروع زندگی با دروغهای واضحی همچو " عروس رفته گل بچینه! ، عروس رفته گلاب بیاره" همراه شد.
شش گون ها( نوعی مراسم و جشن تولد در ششمین شب تولد نوزاد) که همراه با شاهنامه خوانی و داستان سرایی و… همراه بود از پا افتاد و " چت" تلفن همراه جای آن را گرفت. ا ارتباطات رو در رو از میان رفت و در میان جمع هم هر کسی به کار خود مشغول شد. بازی ها و تحرکات جوانان از بین رفت و بازی های رایانه ای جای آن را گرفت.استفاده از ظروف لاستیکی در مراسم که حتی در دراز مدت در چرخه ی طبیعت دیر از بین می روند مد شد و به چهره ی کریه شهر و روستا تبدیل شد.
این در حالی است که وجود سنگهای مرمر منقوش به تمثال مردگان مد و هزینه های هنگفتی را به خانواده ها تحمیل می کند که با توجه به شمه ای از فرهنگ وارداتی که به آن اشاره شد باید توجه داشت که؛ اقوام و ملیت هایی که فاقد نظام حمایتی از نوع احیای زبان، پوشش، فرهنگ و فرهنگستان باشند احتمال بلعیده شدنشان از طرف فرهنگ های وارداتی وجود دارد مگر این که افراد آن جوامع به فرهنگ و لباس و زبان خود مفتخر باشند.
با توجه به غنای فرهنگی مردم جنوب کرمان، احیای سنت های پسندیده ی آبا و اجدادی از طرف مردم و دستگاههای متولی نظیر میراث فرهنگی و ارشاد مورد استدعاست و پرهیز از فرهنگ های وارداتی و نوظهور توصیه می شود.
خدامراد میرآبادی