نگاهی به نمایش “دوشیزگان باغ لیمو به کارگردانی فاطمه رادمنش بانوی جیرفتی
?به گزارش سایت کنارصندل, کانون ملی منتقدان تئاتر ایران در نگاهی به نمایش “دوشیزگان باغ لیمو” نوشته علیمحمد رادمنش و به کارگردانی فاطمه رادمنش، عنوان کرد: این نمایش نگاهی دارد به نمایشنامه “خانه برنارد آلبا” و میتوان این اثر را اقتباسی از نمایشنامه لورکا دانست.
رادمنش بر اساس شخصیتهای اصلی و خط سراسری نمایشنامهی لورکا نمایش “دوشیزگان باغ لیمو” را در فرهنگ و جغرافیای ایران نوشته و در این مسیر سعی کرده است تا محتوای اثر برای مخاطب ایرانی به خوبی قابل لمس و درک باشد.
چرا که جامعهی ایران خصوصا در روستاها و مناطق غیر شهری هنوز درگیر یک نگاه مردسالارانه و همراه با محدودیت برای زنان است. “خانه برنارد آلبا” از جمله آثاری است که آن را در دستهی درامهای روستایی- شبانی (پاستورال) طبقه بندی میکنند و لورکا را پدر درام پاستورال اسپانیا میدانند. نویسندهای که در بیشتر آثارش به روستا و روستائیان پرداخته است.
? رادمنش در تبدیل این اثر به نمایشی در جغرافیای ایران نیز به این مهم توجه کرده و داستان نمایش در یک محیط روستایی و در جنوب ایران میگذرد.
در این اثر، مسائلی همچون مشکل ترنسها و یا دختری که به هنر و خوانندگی علاقهمند است ولی محدودیتها اجازه دنبال کردن رویاهایش را به او نمیدهد و حالا ازدواج برای او راهی است که میتواند از این محدودیت فرار کند و… مورد توجه نویسنده بوده و سعی کرده است تا در کنار سوژه اصلی اثر به آنها نیز بپردازد. البته باید گفت از آنجایی که بضاعت نمایش به لحاظ بسط و پرداخت محدود است، این مسائل که هر کدام میتوانند به یک نمایشنامه مستقل تبدیل شوند، در حد اشاره باقی مانده تا فقط نمونهای باشد از مشکلاتی که نسل جوان و خانوادههایشان خصوصا در یک فرهنگ سنتی با آن درگیر هستند.
? در مجموع میتوان گفت رادمنش در نگارش نمایشنامه “دختران باغ لیمو” و با بهرهگیری از شخصیتهای اصلی نمایشنامه لورکا موفق بوده است.
بازیگران این نمایش اکثرا جوانانی هستند که برخی از آنان نیز برای اولین بار است که بروی صحنه میآیند و باید گفت در مجموع تلاش قابل قبولی دارند.
هر چند اگر تجربه بیشتری داشتند میتوانستند در خلق بهتر شخصیتها، ارتباط و حضور صحنهای موفقتر باشند. از جمله نکات منفی در بازیها حضور خود فاطمه رادمنش به عنوان کارگردان، در نقش مادر بزرگ است. با وجود اینکه او تجربهی صحنهای و بازیهای خوبی دارد ولی فاصلهی سنی او از نقش باعث شده تا ارائهای تیپیکال از نقش مادر بزرگ داشته باشد که در نهایت تصویری کاریکاتورگونه ارائه و تاثیر پذیری نقش را کمرنگ کرده است، او در مقام کارگردان، نگاهی مینیمال به اثر دارد. نگاهی که در وهلهی اول خود را در طراحی صحنه نشان میدهد.
? صحنه از شش بشکهی بزرگ پلاستیکی، یک قاب چوبی، چند ریسمان لیموی خشک و همچنین چند بالش آویزان و مقداری لوازم صحنه مثل پارچه سفید، کلاه، تفنگ، ضبط صوت و….. تشکیل شده است.
تلاشی برای تصویر کردن یک خانه با جزئیات وجود ندارد و همه چیز به شکلی قراردادی و ساده ارائه شده و رادمنش به خوبی توانسته است در این سادگی، تصاویر زیبا و خلاقهای مثل صحنهی غذا خوردن و یا خوابیدن دختران به شکل ایستاده ایجاد کند.
بشکهها نیز جای میز، صندلی و… را میگیرند. پارچه سفید عروسی تبدیل به کفن میشود و…. تلفن همراه وسیلهای است که نشان از عصر مدرنیته دارد و استفاده از آن در این نمایش به خوبی با فضای سنتی حاکم بر اثر هماهنگ شده است.
وقتی همهی پنجرهها بسته است و دیوارهای بلند، خانه را احاطه کرده، تلفن همراه تنها وسیلهای است برای ارتباط با دنیای بیرون که آن هم توسط مادر ممنوع و جمعآوری میشود.
در چنین فضایی، لوازم محدود صحنه به شدت کاربردی و دارای معنا میشوند و رادمنش به خوبی از آن بهره گرفته است. نورپردازی نیز به شکلی ساده ولی در خدمت اثر به کارگرفته شده است و کارگردان به خوبی از امکانات محدود خانه نمایش استفاده کرده است.
مثل زمانی که خاموش شدن هر یک از نورهای رنگیروی دیوار، نشان از بسته شدن پنجرههاست. شاید در این میان آنچه بیشتر از هر چیز به اجرا لطمه میزند، خود تالار اجراست.
علیرغم تلاش کارگردان برای بهره گرفتن درست و هماهنگی با امکانات موجود سالن، ولی ابعاد کوچک تالار و نداشتن عمق مناسب برای اجرای نمایشی با این تعداد بازیگر که در خیلی از اوقات اکثر آنها روی صحنه حاضر هستند، باعث ایجاد محدودیت و فشردگی میشود که به طراحی میزانسن و زیبایی شناسی اجرا لطمه زده و مجالی برای ایدهپردازی بیشتر باقی نمیماند.
موسیقیهای انتخابی نیز با فضای اثر هماهنگ و در خدمت کار است.
?نمایش ریتم و ضرباهنگ خوبی دارد و در مجموع میتوان گفت تماشاگر را راضی از سالن خارج میکند.
? سید جواد روشن، عضو کانون ملی منتقدان تئاتر ایران