مروری بر پروندهی کهنترین تمدن جهان در جیرفت
اساطیر فراموش شدهی شرق از گور برمیخیزند
واژه ی تمدن، شهرگرایی یا به عبارت دیگر مدنیت، عبارتی است که در مفوم کلی و عام اشاره به زندگی و جامعه ی بشری دارد. واژهی «Civilization» در زبان انگلیسی که برای اشاره به مفهوم «تمدن» به کار میرود، ماخوذ از ریشهی «Civilis» لاتینی به معنای «شهروندان» و «شهرنشینی» است.
ولی اگر بخواهیم با دیدگاه انسانشناسها و مردمشناسها به مفهوم تمدن توجه کنیم، «شهرنشینی» فقط یک حالت از زندگی اجتماع بشری است که بخشی از مفهوم تمدن را شامل می شود.
با توجه به مفاهیم فوق، تعریفی را که به طور کلی از تمدن ایراد کردهاند شرح می دهم: «تمدن اشاره به شیوه و سبک زندگی گروهی از انسانها در یک بازهی زمانی مشخص و منطقهی جغرافیایی خاص دارد که دارای دستاوردها و آثار فرهنگی و انسانی (ولو ساده) بوده و اهداف و غایات مشترک و مشخصی را دنبال می کند.»
با توجه به تعریف کلی فوق مشخص میشود که هر تمدنی دست کم باید شامل «سبک زندگی» ویژهی خود با گروههایی از انسانها باشد تا بتواند موجودیت پیدا کند. تمدن مفهومی پیچیده، کلی و تا حدودی گسترده است و مشخص است که تعاریف متفاوت و شاید متضاد از سوی علمای علوم اجتماعی و انسانی میتواند بر آن ایراد شود.
در دیدگاهی که تمدن را مساوی با زندگی شهرنشینی در محیطهای جغرافیایی مشخص میداند، مهمترین ملاک و معیار تعریف تمدن، روند شهرگرایی است.
بهطور کلی:در حدود ۸۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح، جامعهی انسانی متشکل از گروههای انسانی کوچرو بود. این گروههای کوچرو بیشتر در نواحی گرم جنب حاره پراکنده بودند. در این دوره دو واقعه رخ داد که منجر به تحول زندگی آدمیان و شکلگیری شکلی نوین از زندگی شد: الف: آدمیان توانستند حیواناتی مانند بز و گوسفند را اهلی کنند. ب: آدمیان موفق به کشت گیاهانی مانند غلات، جو و گندم شدند.
این دو واقعهی مهم، منجر به تغییر شیوهی زندگی آدمیان و روی آوردن تدریجی ایشان به زندگی یکجانشینی شد.
با روی آوردن آدمیان به زندگی یکجانشینی، اصلاح سیستمهای آبیاری و کشت و در نهایت کشف و ذوب فلزات به همراه اختراع چرخ، زندگی، کشاورزی و کار زراعت بهبود پیدا کرد. مازاد غذا پدید آمد و این مازاد غذا باعث روی آوردن گروهی از آدمیان به فعالیتهای غیر زراعی از جمله صنعت شد.
این طبقه از مردم، با مبادلهی کالاهای مصنوع خود با تولیدات کشاورزان، نیازهای خود را تامین میکردند. نخستین تمدنهای بشری در کنار رودهای پرآب با ابداعات حوزهی کار زراعت و تقسیم کار در میان مردم شکل گرفتند.
عواملی مانند: وجود آب کافی برای زراعت، خاک حاصلخیز، آب و هوای معتدل و مناسب با فعالیتهای زراعی، زمین مسطح نه با شیب تند و بسیار، وجود کوهپایههای مناسب برای چهارپایان و در نهایت وجود گونههای متنوع حیوانی و گیاهی برای تهیهی غذا، باعث شکلگیری و پیشرفت نخستین تمدنها در کنار رودها شد.
نخستین شهرهای به وجود آمده در واقع از قلب نخستین روستاها ایجاد شدند. این شهرها وسعت بسیاری نداشته، بدون نظم شکل میگرفتند و محلی برای مبادله و انبار کالاهای مختلف بودند. به تدریج برای ادارهی این امور و ذخیرهی کالاها و انبار کردن محصولات کشاورزی، گروهها و طبقههای نوینی در محدودهی شهرها پدید آمدند که تا پیش از آن سابقهی این گروهها در محیطهای یکجانشین روستایی بیسابقه بود؛ از جمله روحانیون، کاهنان، صنعتگران، معماران و…
یکی از حوزههای تمدنی جهان، حوزهی خاور نزدیک است. تا مدتها برای مورخان و اندیشمندان سوال بود که در شرق تمدنهای بینالنهرین و ایران تا حد فاصل تمدن هند، آیا تمدنی وجود دارد؟
در سالهای اخیر تحقیقات و یافتههای باستانشناسی در کنارههای هلیلرود در شهرستان جیرفت، ما را با یکی از باشکوه و در عین حال مبهمترین تمدنهای بشری روبهرو کرده است. با اینکه تا مدتها پس از تحقیقات و شواهد باستانشناختی، تمدن سومر در بینالنهرین به عنوان کهنترین تمدن بشری شناخته میشد، ولی کشفیات باستانشناختی در شهرستان جیرفت در استان کرمان کنونی، نشان میدهد که این تمدن به مراتب کهنتر از تمدن سومر در بینالنهرین است.
کشف زیگوراتی عظیم در این حوزه و دیگر آثار باستانشناختی از جمله مجسمههایی از جنس صابون، حاکی از قدمت و شکوه این حوزهی تمدنی است. این منطقه در دوران باستان شکوه و اقتداری فرامنطقهای داشته و به عنوان منطقهای تجاری بین مناطق مختلف فلات ایران، هند و بینالنهرین شناخته میشده است.
کشف آثار باستانی در حوزهی جیرفت:
در سال ۲۰۰۱ با وقوع سیلی در بستر هلیلرود تعداد بسیار زیادی از ظروف تراشیده شده با موضوعات مشخص حیوانات، از جمله مار و پلنگ و گیاهان و درختان مختلف نمایان شد.
با وجود اینکه به سرعت آثار پدیدار شده مورد سرقت مردم محلی قرار گرفت و گنجینهی عظیمی از آثار این تمدن از دسترس اهل تحقیق خارج شد، پیگیریهای رسانهها و افراد متعهد در پایان همان سال منجر به اعزام گروههای تحقیقاتی و باستانشناختی از سازمان های معتبر کشور از جمله سازمان میراث فرهنگی شد.
نتیجهی این کاوشها کشف ساختار قدیمی این سایت بودکه جزء زیگوراتها دستهبندی شد. کشف شش گور، یک مرکز صنعتی باستانی و تعداد زیادی مهر و یک لوح گلی که نشان دهندهی نخستین خط نوشتاری فلات ایران است، از نتایج مهم این تحقیقات بود.
از شهر جیرفت با نامهای مختلفی مانند، ارت، جاروفت، کمادی و… یاد شده است.
بر اساس دیدگاه مورخین و جهانگردان این شهر پس از سیل بنیانکنی نابود شده است و شهر سبزواران یا جیرفت کنونی در یک کیلومتری خرابههای شهر کهن بنا نهاده شده است.
در کتیبههای به دست آمده در شهر اوروک از تمدن سومر به داستان افسانهای جنگ شاه سومر و فرمانروای سرزمین ثروتمند ارت برمیخوریم که در هزارهی دوم قبل از میلاد و به صورت داستانی حماسی به خط میخی سومری نگاشته شده است.
به احتمال بسیار زیاد این شهر باستانی و کهن ارت در شرق تمدن ایلام در واقع همان تمدن گمشدهی جیرفت است. تفاهم نامهی انمکار (شاه باستانی اوروک) با پادشاه ارت که در آن انمکار برای ساختن معبد اوروک، سنگهای زینتی و هنرمندان معمار ارت را درخواست کرده است، نشان دیگری از تمدن کهن جیرفت است.
این تفاهمنامه موضوعات جالبی را مشخص میکند:
الف: وجود تمدنی قدرتمند و شکوفا به نام ارت که در واقع خلا سیاسی فلات مرکزی ایران را در محدودهی استان کرمان امروزی و… پوشش میداده است.
ب: پیشرفت و شکوفایی هنری و صنعتی این تمدن به خصوص در زمینهی حکاکی و سنگتراشی در هزارهی سوم قبل از میلاد.
بررسی این کتیبهها وجود شهری افسانهای در جنوبشرق ایران را که بدون شک همان جیرفت است، به اثبات میرساند. تمدنی که حایل تجاری و صنعتی بین حوزهی تمدن بینالنهرین، هند، ایلام و… است و در زمینهی هنر و صنعت به درجهی بی نظیری از شکوفایی رسیده بوده است.
در زمینهی خط و کتابت نمونههایی از خط بر روی گل رس در بستر هلیل رود پیدا شده است. این لوحها که مطالبی با خطی هندسی بر روی آنها نوشته شده، هنوز رمزگشایی نشدهاند و محتوای مطالب آنها هنوز برای ما نامفهوم است.
با اینحال این لوحها حقایقی را در مورد تمدن مذکور آشکار می کنند:
الف: این مردمان برای خود خط ویژهای داشتهاند.
ب: به احتمال قوی سابقهی کتابت و خط در این حوزهی تمدنی کهنتر از سومر بینالنهرین است.
در مورد آثار کشف شده:
از بین آثار کشف شده در این حوزهی تمدن، آثار و ظروفی که از جنس گل، سنگ و سنگ صابون هستند، چشمنوازترند.
این موضوع نشان میدهد که صنعت و فن در این حوزهی تمدنی پیشرفت شایانی داشته است، چرا که برای ساخت چنین آثاری بایستی ابزار کار پیشرفتهای داشت.
این آثار منقش به جلوهای از باورهای اساطیری مردمان این حوزهی تمدنی است.
با اینحال با قطعیت نمی توان در مورد اندیشههای جاری در این آثار اظهار نظر کرد ولی به احتمال قوی این نقوش اندیشههایی اساطیری پشت سر خود دارند.
علیرضا براهام
دانشجوی رشته فلسفه دانشگاه تهران
منبع: نشریه صبحدم