مظلوم ترین قشر هنرمندان، نویسنده ها ، شاعران، داستان نویس ها، مترجمان و پژوهشگرها هستند


Warning: Use of undefined constant has_post_thumbnail - assumed 'has_post_thumbnail' (this will throw an Error in a future version of PHP) in /home2/konarsan/public_html/wp-content/themes/shoraa/tabnakweb/print.php on line 27

چاپ

به گزارش سایت کنارصندل، مهرداد بهزادی داستان نویس جنوب کرمان نوشت: بدون شک، مظلوم ترین قشر هنرمندان، نویسنده ها- شاعران، داستان نویس ها، مترجمان و پژوهشگرها – هستند. چرا که آنان سال ها برای نوشتن وقت و انرژی می گذارند که بدون شک، بخشی از آن، صرف بالقوه ای از انرژی روحی و روانی شان می شود.حال این موجود زنده ی اجتماعیِ ایرانی، چه گونه امرار معاش می نماید، بماند. این هایش به کنار… اثر تولیدی خود را چه گونه به طبع چاپ بسپارد؟ چنانچه چاپ گردید، چه گونه سهم خود از ناشر را به فروش برساند؟… این ها و این ها همه، دغدغه هایی ست که هر نویسنده ای؛ چه شاعر، چه داستان نویس، چه پژوهشگر و چه مترجم، برای همیشه با خود به همراه دارند. درست انگار همه چیز شبیه دور تسلسل سنگِ گرانِ سیزیُفیِ کامویی ست.

اما…

در این همه وانفسا، گاهی کسی یا کسانی کاری می کنند و یا اتفاقی می افتد که همگان را به وجد می آورد. بدون شک، برگزاری چهارمین دوره ینمایشگاه کتاب جنوب کرمان، چندین سر و گردن از نمایشگاه های پیشین خود بالاتر بوده و این همه رامردم جنوب، مدیون تیم فرهنگی قدرتمند اداره کل جنوب کرمان، از مدیرکل پرجنبه، جناب اسحاقیگرفته تا معاونین خستگی ناپذیرش که با تمامی توان خویش، انجام داده اند. الحق والانصاف در اندازه ی شایستگی مردمان جنوب هم.

و اما کار بعد…

این که هر روز در بخش جنبی، اجرای نمایش باشد… و سخنرانی باشد… و مهم تر از این ها رونمایی کتاب… رونمایی کتاب… رونمایی کتاب باشد… این که مدیرکل محترم، شخصا در جلسات رونمایی کتاب نیز حضور عینی می یابد و از نویسندگان و تالیفات ایشان، تجلیلی در خور شایسته انجام میدهد؛ حرکتی نیست که نباید از آن گفت… این که علاقمندان بدانند چه اندازه نویسنده در منطقه ی خود دارند، همان وظیفه ای ست که دیگران به فراموشی اش سپرده بودند – اسبق ها ببخشند؛ واقعیت تلخ است خدا وکیلی.

و اما بعدتر… چه خوب اتفاقی!!!

در بخش های جنبی این نمایشگاه، برای قشر داستان نویس ها، اتفاقی بس خرسند و خوش رخ داد.همایش دو روزه ی تمامی داستان نویس های استان کرمان، در منطقه ی دلفارد، در دو روز پایانی نمایشگاه کتاب. چه حسن ختامی! آن هم به همت فرهیختگانی به مانند آقایان: حسین سبزه صادقی، مدیر نشر فرهنگ عامه و رستم سلطانی، منتقد ادبی و داستان نویس صاحب قلم و سرکار خانم لیلا راهدار، بانوی رزنامه نگاری و استان کرمان و دبیر انجمن داستان کرمان.

دعوت از نویسندگان شمالی و جنوبی استان، کار چندان آسانی نبوده و نخواهد بود؛ که انجامش به همت این عزیزان، شکل گرفت. اما همان گونه که از عنوان مطلب پیداست، همیشه کار بزرگ، آدم های بزرگ می خواهد…

حسین اسحاقی، مدیرکل محترم، در سخنرانی اختتامیه بیان داشتند: «قصه به عنوان یکی از عناصر مهم فرهنگی در زندگی بشر، عمری هم پای شکل گیری زبان و گفتگو دارد…»

البته در جمع دوستان داستان نویس، حضور فرهیختگانی به مانند استاد محبی کرمانی، خالق اثر به یادماندنی مجموعه داستان طنز کُت زوک و جناب رضا شمسی، از منتقدین سرشناس ادبی واکبر خدادادی، شاعر و داستان نویس صاحب مقامدر جشنواره های داستان نویسی مختلف، و منصور علیمرادی، خالق رمان تاریک ماه، اثر برگزیده یکشوری در جشتنواره هفت اقلیم و محمدرضا ذوالعلی خالق رمان بولوار پارادیس، رمان برگزیدهی سال استان کرمان؛ و همه ی عزیزانی که به اندازه ی توان قلمی خود، و سهم استانی شان، برای فرهنگ کشور عزیزمان ایران، تلاش ارزنده ای داشته اند؛ همه و همه حضوری مبارک داشته اند. تا جایی که مدیرکل اظهار می دارند: «… حضور پر رنگ نویسندگان و صاحب نظران حوزه ی ادبیات داستانی در منطقه، بی شک؛ علاوه بر ایجاد بحث های تخصصی، فواید فرهنگی خاص خود را نیز دارد… »

و اما گزارش نشست داستان نویسان استان کرمان…

این نشست با داستان خوانی آقای علی ببربیان، منتقد ادبی و داستان نویس شایسته ی کهنوجی ادامه آغاز و سپس آقای عسکری از کرمان داستان خواندند و بعد از آن، ساسان شیبانی از جیرفت، داستان خوان سوم این جمع بودند. خوانش چهارم داستانی را مهرداد بهزادی از کهنوج انجام دادند. و در پایان مرحله ی اول این نشست، آقای خداداد اکبری در بررسی تطبیقی داستان های نویسنده ی مطرح کرمانی، آقای شریف آبادی، با داستان های دیگر نویسنده ی پر آوازه ی کشورمان، بیژن نجدی؛نگاه یکسان هر دو نویسنده را به انسان و اشیاء پیرامونش، ارزیابی نمودند. سپس بررسی ادبیات بومی و ضرورت انجام آن در منطقه ی استان کرماندر شاخه های مختلف شعر، داستان، ترجمه و پژوهش. آقای محبی کرمانی و شمسی و علیمرادی و سلطانی از ارزیابان این مبحث بودند که تبادل اندیشه ای بود و چه بسیار داغ… و نیز نظر مترجم ارزشمند استان کرمان، جناب گنجوی در خصوص اهمیت زبان و کاربرد آن در برگردان های ادبی.

مرحله ی دوم نشست داستان نویسان…

در اختتامیه صورت پذیرفت که با سخنرانی استاد محبی کرمانی و داستان خوانی بانو راهدار، ادامه یافت…

آقای اسحاقی در ادامه ی سخنرانی شان، دلیل انتخاب مجتمع فرهنگی گردشگری آرمین دلفارد را برای برگزاری همایش داستان نویس ها، این گونه بیان داشتند: «لازم است همایش های علمی،فرهنگی و هنری را علاوه بر مراکز شهرستان ها، در مناطق گردشگری و فضاهای تاریخی و باستانی نیز برگزار کنیم …»

این ها همه و همه و همه؛ دستاوردی ست پر مغز، ازتلاش تمامی کسانی که از جان و دل برای فرهنگ و هنر زادبوم خویش، مایه گذاشته اند و آمده اند تاسهم خویش را هر چند اندک، در امور فرهنگی، به سرانجامی نیک برسانند.

و آخر…

دست مریزاد… دست مریزاد… دست مریزاد…

و اما هنوز…

پنجمین! از هم اکنون…

مهرداد بهزادی (کهنوج)