پروژه انتقال آب سرشاخه های هلیل رود در جنوب کرمان بدون مطالعه و پایانی بر تمدن ۷۰۰۰ساله کنارصندل است


Warning: Use of undefined constant has_post_thumbnail - assumed 'has_post_thumbnail' (this will throw an Error in a future version of PHP) in /home2/konarsan/public_html/wp-content/themes/shoraa/tabnakweb/print.php on line 27

چاپ

به گزارش سایت کنارصندل، با توجه به مصاحبه مورخه ۱۸/ ۳/ ۹۴ مدیر کل آب منطقه ای کرمان و اینکه در این مصاحبه هیچ اشاره ای به (((نیاز شهر کرمان به انتقال آب آشامیدنی))) از سرچشمه های هلیل رود نشده است، بنابراین چندین پرسش از طرف مردم جنوب کشور در این زمینه طرح شده است که امید وارند نمایندگان استانهای کرمان ، هرمزگان و سیستان و بلوچستان پاسخ آنها را از وزیر نیرو جویا شده و به اطلاع مردم این استانها برسانند تا کارشناسان بی طرف و اساتید برجسه دانشگاهها و مراکز علمی در این خصوص اظهار نظر نمایند:

۱- اینکه گفته اند بخش مرکزی کرمان منابع خوبی دارد کاملا درست است.

چون آنقدر سطح آبهای زیر زمینی کرمان بالاست که آب فاضلاب شهر کرمان به دل زمین فرو نمیرود و بسیاری از بخش تاریخی کرمان از جمله مسجد جامع کرمان نیاز به زهکشی پیدا نموده است! و بسیاری از اساتید رشته آب از جمله دکتر خانجانی استاد دانشگاه باهنر کرمان نیز بر این باورند که شهر کرمان بر روی بزرگترین منابع زیر زمینی آب قرار دارد.
{(دومین کنگره مهندسی و مدیریت آب و خاک ایران: ۶و۷مهر۱۳۹۵– کرج،پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران) }
در این صورت پس چه نیازی به انتقال آب نیمه جنوبی کرمان (که به اقرار ایشان تراز آن منفی هم بوده )، به شمال استان وجود دارد؟! آیا ایشان هم به جغرافیای کرمان و حوزه های آبریز آن تسلط ندارد؟!
۲ -این مطلب هم کاملا درست است که مصرف آب کشاورزی استان کشور به اندازه کل آب آشامیدنی کشور است! چون اولا” ۲۵ درصد باغهای کشور در استان کرمان هستند و حدود ۵/۴ ملیون تن محصولات خارج از فصل تنها در جنوب استان تولید و تعادل بازار مصرف را بر قرار می سازد وگرنه در فصل زمستان قیمت هر کیلو گوجه ، پیاز ، سیب زمینی و ….به بیشتر از ۵۰ هزار تومان می رسید!
اولا ایشان که دغدغه نسلهای آینده را دارد چگونه به خود اجازه می دهد آب آشامیدنی و ذخیره نسلهای آینده جنوب استان را که بیلان منفی هم داشته است را به شمال استان که وضعیت مطلوبی دارد منتقل نماید؟!

آیا دیدن فقر و فلاکت مردم جنوب عرق شرم بر پیشانی مسئولین نمی نشاند؟! آیا ایشان پیامدهای قاچاق مواد مخدر ، نا امنی و خطر نفوذ گروههای تکفیری را که در میان تهیدستان رخنه می نمایند را در نظر گرفته است؟
دوما اینکه اظهار نموده اند که در زمینه صنعت هیچگونه پیشرفتی نداشته ایم کاملا بجاست و نشان دهنده این است که هدف از انتقال آب سرشاخه های هلیل رود فقط به منظور جبران عقب ماندگی در بخش صنعت است نه آشامیدن.
ولی باید این را هم در نظر بگیریم که اولا آب شیرین جنوب کرمان ثروتی خدادادی است که می بایست برای آشامیدن مردم این منطقه مصرف شود و استفاده از آن دربخش صنعت هدر دادن ثروت خدادادی و کفران نعمت است.از طرفی چنانچه در زمینه صنعتی به بالا ترین درجه هم برسیم ولی توان تولید محصولات کشاورزی و استراتژیک ماند گندم و ذرت و سیب زمینی و …را نداشته باشیم و در صورت تحریمهای جهانی، امکان فروش محصولات صنعتی خود وجود نداشته باشد، در این صورت به اهداف اقتصاد مقاومتی دست نخواهیم یافت و مردم از گرسنگی تلف خواهند شد .چون هیچ معده ای قابلیت هضم و جذب لاستیک خودرو و فولاد و مس و محصولات پتروشیمی و … را ندارد!و عملا بر خلاف آیه «لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا» عمل نموده و تحت سلطه اقتصادی کفار قرار خواهیم گرفت! از طرف دیگر استفاده از آب شیرین در صنعت، مانند استفاده از بیل و کلنگ طلا برای کار ساختمانی است.!
از آن گذشته با جستجوی ساده در گوگل یا…هر دانش آموزی می تواند این را دریابد که: «صنایع پتروشیمی، فولاد و مس از صنایع پر مصرف آب می باشند» و در تمام دنیا در کنار دریاها و مناطق پر آب ساخته می شوند نه در منطقه کویری کرمان!!!

از آن مهمتر جناب مدیر کل چه تحصیلات و تخصصی در زمینه اقتصاد دارند که برای نسلهای آینده نسخه اقتصادی می پیچند و می خواهند حرفه آبا و اجدادی و تخصصی خود را رها کنند و روی به بخش صنعت بیاورند؟!

مگر نشنیده اند که فردوسی پاکزاد فرموده است زمینه تباهی ایران زمانیست که:

پیاده شود مردم جنگجوی
سوار آنک لاف آرد و گفت وگوی
کشاورز جنگی شود بی‌هنر
نژاد و هنر کمتر آید ببر
رباید همی این ازآن آن ازین
ز نفرین ندانند باز آفرین
نهان بدتر از آشکارا شود
دل شاهشان سنگ خارا شود
بداندیش گردد پدر بر پسر
پسر بر پدر هم چنین چاره‌گر
شود بندهٔ بی‌هنر شهریار
نژاد و بزرگی نیاید به کار
به گیتی کسی رانماند وفا
روان و زبانها شود پر جفا

 

آیا تبعات اجتماعی و امنیتی این اقدام نا بخردانه را سنجیده اید؟ آیا فکر نمیکنید که کشاورز را داس و بیل بکار می آید نه آچار و چکش؟

 

۳- به یاد داشته باشید اگر چه گندم و ذرت و … جزو محصولات استراتژیک هستند، ولی خیار سبز ، گوجه فرنگی ، فلفل و توت فرنگی و …هم برای سالاد سفره آنان که یک شبه به نان و نوایی رسیده اند لازم و ضروری است و نمی توانند بجای میوه و سالاد، با پیچ و مهره از میهمانان خود پذیرایی نمایند!، پس چه بهتر است که از تولیدات ارگانیک داخلی و خارج از فصل جنوب بهره ببرند که سود آن هم نصیب کشاورز جنوبی گردد و هم اعیان و اشراف راضی باشند!
۴- بفرمایید مدیرکل محترم که اینقدر دغدغه نسل آینده را دارند چقدر در زمینه زیر ساختهای ایجاد آبیاری قطره ای که لازمه خروج از آبیاری غرقابی و سنتی است، مردم جنوب کرمان را حمایت نموده و چه میزان از بودجه دریافتی را به آنان اختصاص داده اند ؟ بدون شک کشاورزان جنوب به دلیل کاهش نیروی کار و زمان آبیاری مکانیزه، از طرحهای آبیاری قطره ای و … استقبال می نمایند، ولی به دلیل فقر اقتصادی ناشی از سیاستهای غلط و نخریدن محصولات کشاورزی در چند سال گذشته، بدون حمایت آب منطقه ای ، بانکها و … امکان انجام این کار را نخواهند داشت .
۵- وحتی اطلاع دارم که بانک کشاورزی برای تعدادی از کشاورزان روستای … که برای احداث کانال آبرسانی وام دریافت نموده بودند، اجرائیه صادر، و یارانه آنها را توقیف نموده است، بدون آنکه قطره آبی در کانال جاری شده باشد و کشت و زرعی نموده باشند! .
۶- بفرمائید شما که بیشترین اعتبار را در کشور جذب نموده اید چقدر از آن را به ۷ شهرستان جنوبی استان اختصاص داده اید؟ آیا بهتر نیست که جنوب کرمان همچنان تولید کننده محصولات کشاورزی و صنایع تبدیلی آن و بعنوان انبار غله و هند ایران باقی بماند ؟!
۷- نکته آخر و مهمترین گاف جناب آقای مدیر کل در بخش پایانی آنست که می فرماید: ((( نکته جالب این است که این پروژه، یعنی پروژه انتقال آب سرشاخه های هلیل رود ( صفا رود ) می تواند در بحث انتقال آب از دریای عمان نیز موثر باشد و مورد استفاده قرار گیرد!))))مفهوم مخالف این جمله چنین است که»: هدف انتقال آب سرشاخه های هلیل رود است» ولی می تواند برای انتقال آب دریای عمان هم (اگر بشود و بگذارند! )استفاده کرد!
بنابر این هدف اصلی، انتقال آب سرشاخه های هلیل رود است.چه برای صنعت باشد چه برای کشاورزی و… . ، و تاکید بر طرح بلند پروازانه و غیر کارشناسی انتقال آب دریای عمان به منظور انحراف افکار عمومی و توهمی بیش نمی باشد.
۸- اینکه می توان برای انتقال آب دریای عمان استفاده شود نظر شخصی جناب مدیر کل است و هیچ کار گروه تخصصی آنرا مطالعه و بررسی ننموده است. اگر غیر از این است نتیجه پژوهش کار گروهها ارائه شود!
۹- نظام حقوق بین المللی اجازه انتقال آب دریای عمان را به ایران نخواهد داد.
۱۰- با توجه به دیپلماسی ضعیف چند سال گذشته ،کشورهای حاشیه دریای عمان به دلایل زیست محیطی و استراتژیک اجازه استفاده از آب دریای عمان را به ما نخواهند داد.
۱۱- خطر املاح و نمک تصقیه شده دریای عمان بیش از هر کشوری به محیط زیست ایران آسیب می رساند، بنابراین سازمان محیط زیست و گروههای مردم نهاد در مقابل آن خواهند ایستاد.
۱۲- از نظر کارشناسان اقتصادی هزینه انتقال آب دریای عمان توجیه اقتصادی ندارد و حتی بارور کردن ابرها به مراتب ارزان تر و اقتصادی تر از انتقال آب است. و به گفته یکی از مشاورین وزیر نیرو ، هزینه شیرین کردن هر متر مکعب آب دریا ۱۵ هزار تومان است، در حالی که دولت آب آشامیدنی را با قیمت هر متر مکعب ۴۰ تومان در اختیار مصرف کننده گان می گذارد. و این خود نشان دهنده این است که هدف از انتقال آب،استفاده بخش صنعت است که با تولید محصول ، ارزش افزوده پیدا می کند، وگرنه هیچ عقل سلیمی آب ۱۵ هزار تومانی را ۴۰ تومان نمی فروشد!
۱۳- عاقلانه ترین و ارزان ترین مسیر انتقال آب دریای عمان به کرمان، از طریق خط مستقیم فرضی (بم به کرمان )می باشد که هم هموار و کویری است ، و هم نیاز به حفر تونل و عبور از منطقه کوهستانی ندارد .، نه مسیر کوهستانی و سخت رابر که نیاز به حفر ۳۸ کیلومتر تونل باشد! ( مگر آنکه هدف از انتخاب سخت ترین مسیر، ایجاد اشتغال برای اشخاص خاصی باشد که در اینصورت هم خیانت به بیت المال و مالیات دهندگان است!).
۱۴- خرید آب و زمین ششدانگ روستاهایی ماند سیرچ و سکنچ و… با چند برابر قیمت واقعی، به مراتب ارزان تر و دارای تبعات اقتصادی اجتماعی و… کمتری نسبت به پروژه انتقال آب آشامیدنی سرشاخه های هلیل رود به کرمان است.
راهکار دوم خریداری ۸۳ حلقه چاه عمیق بین ماهان ، جوپار، باغین و کرمان ، بمنظور جلوگیری از برداشت بی رویه از آب دشت کرمان و اختصاص دادن آن به آب آشامیدنی کرمان است.( همانگونه که دولت با خرید آب چاهها و باغهای سیب در ارومیه موجب احیای دریاچه ارومیه گردید! )

 

۱۵- انتقال آب اشامیدنی نیاز به لوله های قطور دارد، نه تونل به اندازه مترو!. ( مردم نمونه آنرا در انتقال آب سد میناب به شهر یک ملیونی بندرعباس که از کناره پل حسن لنگی می گذرد دیده اند!).

 

سخن پایانی آنکه : شک نیست که پروژه انتقال آب سرشاخه های هلیل بدون مطالعات زیست محیطی ، اقتصادی اجتماعی امنیتی و … ، و به منظور پروژه های صنعتی و گردشگری و …می باشد و طرحیست که جنوب کرمان و تالاب جاز موریان را به کلی خشک نموده و به کانون ریز گردهای نیمه جنوبی کشور تبدیل خواهد نمود و نقطه پایانی بر تمدن و فرهنگ ۷۰۰۰ساله ایران ، و مغایر با بند ۴ سند چشم انداز توسعه ایران در سال ۱۴۰۴ در زمینه داشتن”” محیط زیست مطلوب “”می باشد.
هرگونه اصرار وتوجیه مبنی بر ((تامین آب آشامیدنی شهر کرمان))) توهین به شعور مردم تلقی می گردد. و بنظر می رسد چشم انداز این طرح ، تولید ملیونها کارگر با دستمزد پایین است که به دلیل از دست دادن اقتصاد کشاورزی ناگزیر به کوچ بسوی کرمان و حاشیه نشینی در کناره شهرها باشند!

برای مقایسه و آگاهی بیشتر خوانندگان ، لینک مصاحبه ۱۸/۳/ ۹۴ آقای بختیاری مدیر کل آب منطقه ای کرمان در پایین متن گذاشته شده است.

باسپاس  فرود رفعتی
http://krrw.ir/SC.php?type=component_sections&id=116&t2=ARL&sid=&y=1394&m=03