طنز
مصاحبه ابوفرهاد با یک عضو شورای شهر در جیرفت
از بابت اینکه اخیرا یکی از اعضای شورای شهر در افاضاتی گهر بار فرموده اند که : « … با وجود کم کاریهای صورت گرفته ، اقبال مردم باز هم به سوی اعضای فعلی شورای شهر بیشتر از سایرین است و تازه نفسها زیاد خود را به زحمت نیندازند … » ، ما بعنوان مدعی العموم ، مصمم شدیم تا گفتگویی با یکی از اعضای فعلی شورای شهر به نمایندگی از سایر اعضا انجام دهیم تا بدانیم دلیل این همه اعتماد به نفس اعضای فعلی در اطمینان از اقبال جامعه به سمت خودشان چیست ؟
متن کامل گفتگو را با هم میخوانیم
ابوفرهاد : حاج اقا ، ضمن تشکر از شرکت شما در این مصاحیه ، لطف کنید بفرمایید علیرغم اینکه میدانید مردم از شما دل خوشی ندارند ، چرا اصرار دارید که دوباره هم در این دوره کاندیدای شورای شهر بشوید ؟ آیا با درک شرایط حاضر در عدم اقبال عمومی از کاندیداتوری جنابعالی باز هم تصمیم به حضور در عرصه انتخابات شوراها را دارید ؟
عضو شورای شهر : ممنونم از ابراز ارادت شما و همه خبرنگاران خطه خونگرم جنوب به خودم و همکارانم که الحق هم جای تشکر را دارد ، چرا که در سخت ترین شرایط ، شماها در کنار ما بوده و سکوت کرده اید ، از بابت ااقبال عمومی هم باید به اطلاع برسانم که : میلیونها میلیون نفر از مردم سبزواران در این سی چهل سال اخیر مجتمع گشته و از ما درخواست کرده اند که ما برای چندمین بار بر سر آنها منت گذاشته و حال که چندین دوره عضو شورای شهر بوده ایم همینطور باقیمانده عمر را هم عضو شورا بمانیم و از بابت اینکه بعضی از این ملت شریف تهدید فرموده اند که اگر ما ( یعنی من و دوستانم ) کاندیدای این دوره شورای شهر نشویم آنها بلا استثناء سکته می کنند و با توجه به اینکه هزینه ی سکته مخصوصاً اگر از نوع قلبی باشد خیلی بالاست و در ثانی همه که نمی توانند در بیمارستان قلب «شهید رجائی» پایتخت بستری شوند پس می میرند و احتمال می رود آنها که نمیرند از مصیبت کاندیدا نشدن ما چه بسا نفت بخورند و یا خودشان را آتش بزنند. ما تصمیم گرفتیم و عزم خود را جزم کردیم که ضمن اعلام کاندیداتوری خود در این دوره شوراها ، همچنین در این مصاحبه به صورت خودجوش شرکت نموده و مواضع انتخاباتی خودمان را شفاف بیان نمائیم.
ابوفرهاد : حاج آقا ! با این حساب میشه لطف بفرمایید و دلیل و انگیزه اصلی خودتان را از شرکت در انتخابات توضیح بدهید ؟
عضو شورای شهر : همه مردم شریف حوزه جیرفت و سبزواران می دانند که من بالشخصه از کاندیدا شدن متنفرم و حالم از آن به هم می خورد، من خداییش این آخر عمری باید بنشینم و فکری برای توشه آخرتم بکنم و باقیات الصالحاتی از خودم به جا بگذارم اما مگر خواهش و التماس های مردم کوچه و بازار به من امان می دهد. هر روز میلیونها نفر از این ملت شریف سبزواران از من می خواهند که در انتخابات شورای شهر شرکت کنم. خوب ، من چقدر می توانم در مقابل خواست آنان مقاومت کنم ؟
ابوفرهاد : ولی نظرسنجی ها و عملکرد شما در ادوار قبلی متاسفانه طوری است که اگر کاندیدا نشوید به صلاحتان است.
عضو شورای شهر : این همه اش لطف خداست، ببینید نظرسنجی ها در سطح منطقه چه کولاکی کرده ! این از یک طرف و عملکرد شفاف و قابل قبول ما همانطور که شما هم اشاره داشتید از طرفی دیگر باعث شده که ما دیگر متعلق به خودمان نباشیم و این صلاحیت تایید شده مادام العمرما هم دیگر حجت را بر ما تمام کرده است .
ابوفرهاد : اما دوستان نزدیکتان و حتی خود شهردار ، احتمال می دهند که شما در این دور اصلاً رأی قابلی نیاورید و این برای وجهه و شخصیت سیاسی شما لطمات جبران ناپذیری در پی خواهد داشت .
عضو شورای شهر : دوستان نزدیک و حتی شخص شهردار ، همانطور که شما اشاره کردید حسابی ما را شرمنده الطافشان کرده اند و برای موفقیت و پیروزی ما شب و روز نمی شناسند ، البته حق هم دارند چون پیروزی ما در حقیقت پیروزی دوستانمان و شخص آقای شهردار است ، به قول یکی از دوستان شورا که همیشه به شوخی میگفت که : « … ما شورای شهرداریم نه شورای شهر… » ، خدا پاداش این کارهایشان را بدهد البته ما هم اینطور نبوده که همه چیز را به خدا و قیامت حواله بدهیم ، دستمان رسیده ، دستشان را گرفته ایم ، خودشان می دانند که من چه می گویم . گاها شده با وجود چه همه نقص در اسناد شهرداری ، ما و سایر دوستان با چشم پوشی انها را امضا کرده ایم ، خوب ما هم نمک نشناس نیستیم ، یا در خصوص همین زیر گذر حجربن عدی ، خدا میداند که ما و دوستان چه کارها کردیم ، ( الهی العفو العفو … ) در کل می خواهم بگویم کلوخ انداز نبوده ایم که پاداشمان سنگ باشد .
ابوفرهاد : اگر انتخابات را به رقیبتان باختید چه کار می کنید؟!
عضو شورای شهر : اگر رقیب انتخابات را به ما باخت ما کاری به کارش نداریم ، در ذات ما بدجنسی وجود ندارد ، بهتر است رقیب اصلا کاندیدا نشود ، چون در
آنجا یا همان شورای شهر ما هنوز خیلی کار داریم ، دائم جلسه ، کمیسیون ،استیضاح ، بحث و جدل با بعضی دوستان سر مثلا نامگذاری یک کوچه و جابجایی دور برگردان و نصب سرعت گیر و تعویض قطعات بعضی ماشینهای نقلیه ، درخواست های اقساط نمودن بدهی اقوام و دوستان خود یک سر درازی دارد ، شاید باورتان نشود وقتی بازرسها می خواهند بیایند ، ما چه حال و روزی داریم ، بعضی مواقع تا یکی از کار خرابی های مالی را بخواهی راست و ریس کنی ، چه همه باید مدرک جور کنی و آخرتت را خراب کنی تا بتوانی خدمتی به شهردار بکنی، در کنار اینها انجام کار افراد سفارشی را هم اضافه کن ، یکی زمین میخواد پول نداره ، یکی شب میاد درب منزل پروانه ساخت میخواد ، خوب طرف رای داده و حقم داره ، ولی کار ما هم خیلی سخته ، حالا در کنار این همه کار طاقت فرسا باید به فکر سرسبزی و آبادانی جیرفت هم باشیم که اگر وقت بشود ما که حرفی نداریم ، ناچاریم برای خواسته های مردم از قبیل جمع آوری زباله و ایجاد فضای سبز و اسفالت و اینجور چیزها هم یه وقتی کنار بگذاریم، بالاخره دردسرتان ندهم خدا توفیق خدمت بدهد کار زیاد داریم.
ز طرفی ۸ سال من و این دوستان در شورا بوده ایم و به در و دیوار آنجا عادت کرده ایم به قول شاعر :
بدین شوقی که من دارم در کعبه مقصود دلی از سنگ می باید که گردد سنگ راه من
ابوفرهاد : اما شواهد ، حکایت از چیز دیگری دارد، می گویند شما و دوستانتان با عملکرد نه چندان خوبتان ، دیگر اعتبار سابق را نه که در بین رقیبانتان که حتی در بین دوستانتان هم ندارید و این ، کار را برای شما در این دور بسیار مشکل خواهد کرد.
عضو شورای شهر : همه این اعتبار و محبوبیت که شما اشاره کردید لطف خداست ، مردم به ما بعنوان خدمتگزار خودشان همیشه لطف دارند ، وظیفه من خدمت به مردم است، من همانطور که بارها گفته ام خاک پای مردم جیرفتم. مردم هر توقعی از ما داشته باشند درست است. مردم ولی نعمت ما هستند، . عضو شورای شهر حق ندارد بر خلاف مصالح عمومی گامی بردارد همانطور که من برنداشتم ، دیگران هر کار کرده اند به خودشان مربوط است ولی من اگر اشتباه گامی برداشته ام دیگر برنخواهم داشت. من شنیده ام که بعضی از این همکاران خبرنگار بی انصاف شما در جایی گفته اند که : هر کدام اعضای شورای شهر ، بیست میلیون تومان بابت حق جلسه از شهرداری پول گرفته اند که من همینجا شدیدا تکذیب میکنم و قسم میخورم که مبلغش بیست میلیون تومان نبوده است و در مورد واگذاری زمین هم اعلام میکنم که واگذاری دو قطعه به هر عضو اصلا صحت ندارد.
ابوفرهاد : حاج آقا ! در مورد این زیر گذر خیلی حرف ها بین مردم هست ، از اسمش گرفته تا بودجه اش و آرموتور و سیمانش و … چه کسی یا کسانی مقصر هستند ؟ چرا شفاف سازی نمیکنید ؟
عضو شورای شهر : من خودم ناراحتی قلبی دارم ، چربی هم دارم و دکتر گفته علاج درد تو شفاف سازی است ، بهتر از من هیچکس بلد نیست شفاف سازی کند ، اما بعضی از شما خبرنگاران خیلی به ناحق حرف میزنید و انصاف ندارید ، ببینید ، زیر گذر اشتباه محاسباتی داشته ، درست – هشت میلیارد تومان هزینه برای این زیر گذر خیلی زیاد بوده ، درست – ما اعضای شورا سر از زیر گذر در نمی آوردیم و نظارت جدی نداشتیم ، درست – مردم و کسبه ناراضی اند ، درست – بعضی اعضای شورا به قول شما خبرنگاران ، تا قبل از این اصلا زیر گذر ندیده بودند ، درست – عرضش کمه ، درست – اصلا اینکه یکی از اعضای شورا که سر متر دستش بوده ، شش و نه انگلیسی را از هم تشخیص نداده و باعث شده عرض زیر گذر با همون تونل وحشت که شما میگین کم بشه هم ، درست – اسم زیر گذر هم که میگین مادر خانم یکی از اعضای شورا خواب دیده و بعدش هم مارو قسم داده که روی حرفش حرف نزنیم ، درست – ولی انصاف هم چیز خوبی است ، قرار نیست که همه زحمات اعضای محترم شورا بخاطر این چند مورد جزئی زیر سوال برده بشه ، البته اینطور نیست که در ساخت این زیر گذر با اهل فن مشورت نشده باشه ، شما که نبودین اما خدای شما شاهده که اینجانب با هزینه خودم ، یک معمار افغانی که شناژ خانه ما را از اول تا اخر خودش ریخت ، همان اوایل بردم و جای زیر گذر را نشانش دادم ، بنده خدا با حوصله همه جاش رو دقیق ، با قدم متر کرد و دست آخر هم سیمان و شن و آرموتورش را حساب کرد که اگر گذاشته بودند به مخ همون معمار افغانی امروز اینطور چیز “چپر چالی” بعنوان زیر گذر ساخته نمی شد ، شما باید حق را بنویسید و نباید زحمات ما را نادیده بگیرید
ابوفرهاد : حتما خودتان هم در جریانید که مردم شهر جیرفت بخاطر موضع انفعالی شما در خصوص این زیر گذر و همچنین وضعیت نابسامان خیابانها و فروش بی حساب و کتاب زمین ها و املاک و … ، حسابی از دست شما دلخورند. آیا در این فرصت کم به دست آوردن دل آنها مقدور است؟
عضو شورای شهر : اتفاقاً دل آنها در دستان من است. همین
یک ساعت پیش آقایی با من تماس گرفت وگفت: مردم ” شهرک فجر ” گفته اند که اگر حاجی ( یعنی من ) کاندیدا نشود خودمان را دسته جمعی می اندازیم توی هلیل، حالا خودتان بفرمائید که با کاندید نشدن من در شورای شهر ، چه فاجعه هایی رخ خواهد داد، این تازه یک نمونه اش بود که گفتم ، از صنف دندانپزشک شنیدم که یک نفر به همکار ما زنگ زده و بهش گفته که باید کاندیدا بشوی ، یک مورد هم یکی از خواهران به همکار ما که خواهر هم هست تماس گرفته اند و گفته اند که باید آن همکار ما کاندیدا بشود ، خوب ، شما اسم این اقدامات خودجوش را از طرف مردم چه میگذارید ؟ بد نیست بدانید که اگر خواست مردمی و اقبال عمومی از ماها نباشد ، اصلا وارد این عرصه پر مسئولیت نخواهیم شد ، من و همکارانم مجبوریم کاندیدا بشویم ، چون برای ما یک نکلیف است .
ابوفرهاد : آگاهان سیاسی معتقدند که سران جناح های سیاسی و حتی مسوولین شهر با روی خوش نشان ندادن به شما ، از طریق مثلا عیادت نکردن از بعضی از شما که مریض و گاها بستری هم بوده اید ، ظاهراً با زبان بی زبانی می خواهند بگویند که با حضور شما در انتخابات شوراها مخالفند. در این مورد چه فکر می کنید؟
عضو شورای شهر : اولاً: آگاهان سیاسی …… خوردند که چنین اظهار نظری کردند، دوماً: مریضی مال همه است و اصولگرا و اصلاح طلب نمی شناسد . سوماً: بندگان خدا احتمالاً سرشان شلوغ بوده. البته یکی از دوستانم در جایی نقل کرده که یکی از همان سران حزب یواشکی در مراسم پرسه ای از کنار دستی اش حال ما را با این عبارت پرسیده،« به نظرت حاجی دیگه خوب می شه؟» (العهده علی الراوی) این نگرانی ، همهاش ناشی از لطف دوستان است و آنهایی که دستی در عالم سیاست دارند ، یا همان آگاهان سیاسی که شما می گویید می دانند که این ، نوعی اصرار به کاندیدا شدن هم می تواند تلقی بشود.
ابوفرهاد : حاج آقا ! ما از باب ارادت خاصی که خدمت شما و سایر دوستان شورای شهر داریم عرض میکنیم که این دفعه اوضاع خراب است ، به صلاح است که دیگر کاندیدای شورای شهر نشوید ، شیخوخیت خودتان را در بین هم جناحی هایتان حفظ کنید و اینچنین ریسک خطرناکی نکنید .
عضو شورای شهر : از اصرار شما هم متشکریم. همه مثل شما از همین حرفها میزنند و با خواهش و التماس از ما می خواهند که در صحنه باشیم. مطمئن باشید که ما صحنه را خالی نخواهیم کرد .