به گزارش سایت کنارصندل، رئیس جمهور آمریکا در سخنرانی اخیر خود بر علیه ایران برای تحقیر ایرانیان اقدام به تحریف واژه مستند و تاریخی خلیج فارس نمود و آن را خلیج ع‌ر‌ب‌ی خواند ،این خوشامدگویی رئیس جمهور بی تجربه و ماجراجوی آمریکا از دوستان سعودی‌اش واکنش تند ایرانیان از مقامات بالای کشوری تا هنرمندان،سیاستمداران و کاربران شبکه های مجازی را در پی داشت و همگی همصدا برای یک بار دیگر نام خلیج همیشه فارس را به ترامپ و همه جهانیان یادآوری کردند.البته این دست اهانت ها و ظلم ها به تاریخ و فرهنگ ایرانیان بی سابقه نبوده و همیشه با واکنش فوری از سمت مردم ایران مواجه شده است،اما برای مدتی کوتاه و پس از آن داستان به کلی به دست فراموشی سپرده شده است.
اما اکنون وقت آن رسیده تا کمی به خود آییم و بیش از پیش پاسدار فرهنگ و هویت ملی و دینی خود باشیم،چرا که حقیقت این است تا زمانی که ما خودمان چنین بی توجه و غافل باشیم از دشمنان و اغیار توقعی بیش از این نیست و حتی کسانی هم که تا حدی به تاریخ و میراث ملی‌مان توجه دارند به بیراهه میروند؛ گروه اول کسانی هستند که با تعصبات ملی فریب تعریفی غیر واقع بینانه از هویت خود را خورده‌اند و چنان تصویر مقدسی از گذشته باستانی خود ترسیم کرده اند و با نگاهی نژاد پرستانه و آمیخته با یک جانبه نگری به گذشته تاریخی خود نگریسته و تا آنجا پیش میروند که دست به تحریف تاریخ میزنند و با نگاهی غیر منصفانه به نقد تاریخ ایران پس از اسلام میپردازند و آن را جلوه ای از عرب خواهی و عرب پرستی ایرانیان میدانند و حتی از خود نمیپرسند آخر حکمت اشراقی سهروردی و فلسفه عقلگرای بوعلی کجا و اسلام خشک و به بیراهه رفته وهابیان کجا؟ هنرهای اسلیمی و نقوش زیبای نقاشی و معماری ایرانی – اسلامی کجا و شهرهای مدرن و بی اصالت تازه سر بر آورده جهان عرب کجا ؟
و نیز با بی انصافی تمام به کلی اسلامی را که چنان تفسیری انسانی و معنوی از دین ارائه می‌کند که توان آن را دارد که توحش و ددمنشی مغول را در خود هضم کند و انسان هایی دانش دوست همچون محمد خدابنده و یا از نسل تیمور امیر حسین بایقرا را تحویل جامعه ایران نماید را با تفسیر تحریف شده و غیرانسانی تکفیری ها در یک کفه ترازو می‌گذارند و به یک چشم نگاه میکنند و یا نیز برخی از منورالفکر ها بخش اعظمی از فلسفه و حکمت و عرفان ایرانی از قبیل فلسفه اشراقی،متعالیه و مشایی و گنجینه بزرگ ادبی شاعرانی همچون حافظ و سعدی و مولانا و هزاران هزار نمونه دیگر که امروز ایرانیان به آن می‌بالند و وام‌گرفته از قران و مکتب اسلام است را نادیده می‌گیرند .
و اما روی دیگر سکه گروهی از متهجرین مذهبی هستند که با تعصب شروع تاریخ و هویت ایرانی را به تاریخ ورود اسلام به ایران پیوند زده و بخش بزرگی از تمدن قبل از آن را نادیده می‌گیرند و با دیده دشمنی و تحقیر به آن نگاه میکنند و آن تمدن عظیم را جلوه های کفر میدانند و تمام قد به نفی و تخریب آن میپردازند و منصفانه با خود نمی‌گویند که اگر نبود آن سابقه مدنیت و یکتا پرستی ایرانیان مذهب تشیع علوی در کجا می‌توانست راه باز کند و از تفسیر اسلام اصیل،ناب و انسانی پاسداری کند تا امروز آبرویی باشد برای دین در قبال آن اسلام داعشی و وهابی برخاسته از جامعه بدوی اعراب؟ آنان که جلوه های شاهنامه را از دیوار های شهر مشهد پاک میکنند یا با بولدوزر به تخت جمشید حمله میکنند مگر تأکید اکید قرآن و نهج البلاغه را برای مطالعه تاریخ و مظاهر آن نخوانده اند؛ آیا خداوند نفرموده است (اولم یسیرو فی الارض فینظرو کیف عاقبه الذین من قبلهم )و سرزنش نفرموده است کسانی را که ترک سیر و مطالعه تاریخ کرده اند؟
آری البته که در فراز و فرود این تاریخ کهن بخش هایی هست قابل احترام ، فاخر و ارزشمند و نیز بخش هایی شرم آور و ظالمانه ، اما هر چه هست جلوه های عبرت و حکمت است که میتواند ما را از گمراهی برهاند و چراغی برای راه آینده ما باشد آری این شناسنامه و هویت ملی و تجربیات همگانی که در کالبد میراث ملی به ما رسیده است اگر حفظ و نگهداری شود و مورد مطالعه اندیشمندان و تحلیل فرزانگان قرار گیرد میتواند منشأ آگاهی بخشی و خدمت به علم و فرهنگ قرار گیرد .و نیز چه بخواهیم و چه نخواهیم گذشته و میراث فرهنگی هر ملتی مایه شرف،عزت و افتخار آن جامعه است. حال وااسفا که جامعه ای که این افتخار نصیبش شده است که آغازگر تمدن بشری در پهنه گیتی باشد و در تمام وسعت تاریخ این تمدن شکوفا و درخشان و بالنده را با خود داشته باشد امروز در شرایطی که تمامی ملت ها حتی به دروغ هم شده به دنبال تاریخ سازی برای خود هستند تمام میراثش را یا به یغمای بیگانگان سپرده است و یا تیشه به دست در حال نابودی باقیمانده آن است.
در روزگاری که هر کشوری آرزوی آن را داشت که آن تمدن افسانه ای که باستان شناسان در پی آن بودند را در دل خود داشته باشد ارت در جیرفت ایران زمین سر از خاک برداشت و در مقابل چشمان همیشه بسته سازمان میراث فرهنگی و چشمان گریان مردمان فرهنگ دوست گنجینه هایش به یغما رفت و همچون تلی از خاک بی هیچ مراقبت و دلسوزی در زیر باد و باران رها شده است تا دوباره به خاک رود و هیچ یک از مسؤلین و متولیان که دستشان به جایی می‌رسد فریاد دلسوزان را نمی‌شنوند که تمدن بزرگ ارت که مرزهای تاریخ را جا به جا کرده و امروز میتواند برای ایران زمین منشأ خیرات و برکات حیثیتی، اقتصادی و سیاسی فراوان باشد را دریابید.
آیا این تمدن در هر کجای دنیا سر از خاک برآورده بود این چنین هر تکه اش به تاراج می‌رفت؟ آیا هزاران فیلم کتاب و مقاله در شرح و توضیح و تبلیغ این میراث گرانبها نوشته نمی شد؟ آیا حداقل برای حفظ این شهر تاریخی از گزند باد و باران تمهیدی اندیشیده نمیشد ؟و اما بعد از پاسخ کوبنده به یاوه گویی های ترامپ مردم شریف ایران را به چالشی دیگر فرا میخوانم ؛بیایید از غفلت و بی تدبیری خودمان در پاسداری از مهمترین گنجینه تاریخی دنیا اعلام برائت کنیم و کاری برای باقیمانده این شهر افسانه ای و دیگر گنجینه های ایران عزیزمان انجام دهیم و در واکنش به این اقدام مغرضانه و منفور ترامپ از تمامی هنرمندان،مترجمان ،اصحاب رسانه،شاعران و نویسندگان و تاریخ نگاران،تهیه کنندگان سینما و ناشران و هر کس که دغدغه فرهنگ و آبروی ایران را دارد دعوت میکنم تا با کار علمی و عملی از طریقی مناسب تاریخ طلایی ایران را و آثار حکمت و دانش و ادبیات پارسی و ایرانی را به گونه ای نغز و پیراسته از غبار تعصب و جهل به جهانیان عرضه کنیم و چونان تمدن های مصر و یونان عظمتمان را در بوق و کرنا کنیم و دنیا را به دیدن هوش و هنرمندی گذشتگانمان به کشورمان فرا بخوانیم تا دنیا ایران بزرگ را بشناسد.
حال آنکه اگر امروز هم ما نام و هویت و تاریخ سرزمینمان را به گونه‌ای درست و متواتر تبلیغ و صادر کرده بودیم دیوانگان جسارت پنجه کشیدن به روی نازنین خلیج همیشه فارس را پیدا نمی‌کردند.
جناب آقای روحانی شما که ترامپ را به خواندن تاریخ و جغرافیا دعوت کرده اید خود نیز نیم نگاهی به آغاز تاریخ بشر در جیرفت بیاندازید و از مظلومیت و گمنامی برهانیدش، باشد که ما مورد ملامت آیندگانمان برای نابودی این گوهر گرانبها قرار نگیریم.
به قلم: محیا احمدی