. شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

کد خبر: 28893 تاریخ انتشار : یکشنبه 28 آبان 1396 | 20:17 ب.ظ

تخریب قلعه تاریخی سموران عنبرآباد در سایه غفلت مسؤلین

‌ به گزارش سایت کنارصندل، حال این روزهای قلعه ی سموران عنبرآباد اصلا خوب نیست، قلعه ای که روزگاری پناهگاهی امن بود برای مردمان این دیار،از گزند مهاجمان وبیگانگان، حالا اما در بی خبری کامل مسئولان و رسانه ها، موریانه های فلزی آرام آرام در حال تخریبش هستند.   موریانه های بی احساسی که نمی […]

‌ به گزارش سایت کنارصندل، حال این روزهای قلعه ی سموران عنبرآباد اصلا خوب نیست، قلعه ای که روزگاری پناهگاهی امن بود برای مردمان این دیار،از گزند مهاجمان وبیگانگان، حالا اما در بی خبری کامل مسئولان و رسانه ها، موریانه های فلزی آرام آرام در حال تخریبش هستند.

 

موریانه های بی احساسی که نمی دانند چه ها دراین قلعه گذشته است وفقط با آن صدای ناهنجارشان می جوند وبه پیش می روند ونمی دانند که این قلعه ثبت آثارملی است ، یعنی متعلق به یک ملت است. با آنکه ازنبردهای سهمگین بسیار سربلند بیرون آمده اما این بار نبرد نابرابر است و حکایت جنگ چالدران ، کسی نیست، کسی نمی شنود سموران در محاصره است شبیه جزیره ای فراموش شده در کتابی غبار گرفته، هر روز سنگی از دیواره اش می غلطد و می افتد به دره ی اطرافش می افتد وـصدایش را در چاه بی کسی اش مدفون می کند، نه راه ورودی دارد و نه راه خروجی ، دور تا دورش را نگهبانانی گرفته اند.

 

غریب دارند تخریبش می کنند ،چه با مجوز، چه بی مجوز، مرمرهایش را می برند برای تزیین به کجا و کجا و سهم ما بی خبریست وقتی همه خوابیم، حالا کسی نیست که با خود بیندیشد کدامش مهمترـاست ،استخراج مرمر یا نابودی قلعه ای که از پس سالها بی مهری و جنگ و خشم طبیعت همچنان ایستاده است ؟سرپا و نجیب…آیا آیه آمده که باید همین قلعه را نابود کنیم به بهانه ی استخراج سنگ مرمر؟ کارشناسها می گویند تخریب صورت گرفته با دلیل و مدرک… حتی اجازه ی تصویربرداری هم نمی دهند و ما همچنان خوابیم ، و یا شاید خودمان را به خواب زده ایم درگیر و دار بازیهای حقیر سیاسی مان، یعنی اصلا برایمان دغدغه نیست.

 

آیا نمی شد با معرفی این قلعه و جذب گردشگر درآمدی بیشتر از این برداشتهای غیراصولی و غیر کارشناسی داشت؟

هر سنگ و خشت این قلعه راز مگویی است، باید از باد پرسید باید از دیوارها و سنگهای فرو ریخته شنید مگر نه اینست که تنها صداست که می ماند؟

 

بی شک اگر این اتفاق در هر جای دیگری از کشورمان افتاده بود، تاکنون هزاران خبر و گزارش از آن تهیه و مخابره شده بود متاسفانه ما مردمی هستیم که به میراث گرانبهای تاریخی و فرهنگی مان بها نمی دهیم دریغ از اندک واکنشی از سوی مسئولی در این وانفسا.

 

خیلی زود دارد دیر میشود و صدای خشن بلدوزرها و بیل های مکانیکی خواب را از چشم ساکنان قلعه ی سموران گرفته است و ماه مچنان خوابیم.
اسماعیل ملایی پاگدار

 

نظرات بینندگان:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج × دو =