به گزارش سایت کنارصندل، عقب ماندگی جیرفت ریشه در تدوین برنامه توسعه دوم دارد، اضمحلال خرده فرهنگ های منطقه اشکار است، آسیب شناسی عقب ماندگی جنوب کاری هرگز انجام نشده، جرقه طمع غصب هلیل رود در برنامه دوم زده شده است، آمارهای سالهای ۸۰تا۸۳ بهترین شرایط اجتماعی منطقه را نشان می دهد، آسیب های اجتماعی بلای جان منطقه، موج سوم سیاسی اصلاحات در راه است،  نفی و گریز از هویت در بین جوانان، لزوم زون بندی فرهنگی به سردسیر و گرمسیر، کادر سازی در جنوب وجود ندارد، مشکل ما نداشتن کارشناس واقعی است، جیرفت سعی دارد جنوب استان را سنترالیته کند به مرکزیت خود، شکاف های اجتماعی امروز بحران فردا خواهند بود….

گفتگو تفصیلی با فرشید محمودی فعال جوان سیاسی فرهنگی:
فرشید محمودی یکی از جوانان فعال جنوب استان است که از بستر بسیج و اردوهای جهادی برخاست و از سال ۹۲ به بعد نامش پر رنگ شد وی در همان سال و بعد از انتخابات ریاست جمهوری منجر به پیروزی روحانی از طرف فعالان سیاسی و سایت کنارصندل به عنوان جوانترین فعال سیاسی جنوب استان معرفی شد ؛او در زمینه پژوهش های فرهنگی و اجتماعی و تحلیل و فعالیت های سیاسی توانسته در چند سال اخیر خود را به عنوان جوانی آینده دار به اثبات برساند و به نظر اکثر بزرگان این صحنه اینده ای درخشان را خواهد داشت.

به همین منظور و برای تحلیل شرایط اجتماعی فرهنگی و سیاسی منطقه مصاحبه ای تحت وب را با وی انجام دادیم که در ادامه مهمترین گفتگوها را در زمینه های متفاوت می خوانیم:

به منظور کوتاه کردن نوشتار سوالات را حذف کرده ایم.

*ساختار اجتماعی جنوب استان کرمان به دلیل عمق داشتن ابعاد مختلف در هم ساختاری بی نظیر و از منظر فرهنگی_اجتماعی جامعه ای غنی است اما متاسفانه با روندی روبرو هستیم که نتیجه ان اضمحلال خرده فرهنگ های منطقه ای است و این به دلیل ان است که تقابل سنت با مدرنیته با کج فهمی و درک نادرست و پیشرو دانستن مدرنیته باعث جدا شدن از سنت های فرهنگی هستیم.

*هویت جمعی جنوب استان که تا به امروز هویتی واحد و تحت نام واحد جنوب بود امروزه با تحریکات و فعالیت های عمدی و نادانسته عده ای در جیرفت و کهنوج متاسفانه در حال شکاف و انشقاق است و در کمال ناباوری هیچ برنامه اجتماعی برای حفظ این هویت در منطقه اجرا نمی شود.

*بدتر از انشقاق هویت واحد جامعه جنوب استان ؛گریز و نفی هویت جنوبی بودن در بین نسل های جوان ما است و این نفی و گریز در کارهایی مثل تغییر لهجه و خود را از شهری دیگر نامیدن و ترجیح پوشش های غیر محلی و اجرای رسومات غیر فرهنگی منطقه نمود پیدا می کند؛ گریز از هویت میتواند منجر به خسارات اجتماعی در بطن جامعه میشود!

*عقب ماندگی امروز منطقه را نمیتوان محصول یک دولت یا یک تفکر دانست اما آنچه که بنده با مطالعه کتاب ها و تاریخ سیاسی استان و منطقه دریافته ام این است که عقب ماندگی امروز منطقه ما ریشه در تدوین برنامه دوم دارد و این هم از سهل انگاری و عدم کادرسازی در سطح مدیریت استان توسط ما جنوبی ها بوده است به صورتی که ما در کارگروه ها و افراد نگارنده برنامه استانی نام یک جنوبی را نمیبینیم و بالعکس افرادی را میبینیم که بیشترین ضربه را بعدها به جنوب زدند و از چهره های ضد استقلال و پیشرفت جنوب هستند و تصمیمات همین افراد در نگارش برنامه باعث جلو افتادن شمال استان از جنوب شد مثلا دو نقطه همسان یکی سرچشمه و دیگری قلعه گنج است که به وضوح میبینیم برنامه های توسعه ای جمعیتی و عمرانی را برای سرچشمه تعریف میکنند لیکن برای قلعه گنج نه !

*مساله هلیل هم مساله امروز نیست ما در برنامه دوم اولین طمع کردن ها به هلیل را میبینیم جایی که در قسمتی از برنامه میبینیم که نگاشته اند هلیل رود و سد جیرفت باعث جذب ۹۸درصد منابع ابی روان استان است و باید ازین منبع استفاده شود برای پوشش نواحی بی اب استان !

*یا در قسمت کشاورزی با حالی که از جیرفت و کهنوج به عنوان قطب کشاورزی کشوری و استانی نام میبرند ولی برای توسعه و ارزش دهی به محصول پسته ارایه راهکار می کنند!
یا برای توجیه جذب اعتبارات جهت بهسازی سیستم های ابیاری کشاورزی برای مناطق شمال استان عدم استقبال مردم جنوب استان را از تسهیلات ذکر کرده اند و دلیل انرا داشتن اب در دسترس و زیاد می دانند !و در عوض استقبال شمال را بهانه گسیل کردن اعتبارات در این بخش میکنند!!

*برنامه های فرهنگی در منطقه جنوب استان از نظر کمیت خوب است ولی گاها از نظر کیفیت جاذبه ای ندارند !خوشبختانه در یک سال اخیر پیشرفت های خوبی در جهت بهبود برنامه را شاهد هستیم اما مشکلات در این بخش را باید بشناسیم .به نظر من مهمترین مشکلات دو مورد است اول اینکه برنامه ها جاذبه ندارند به دلیل محتوا و دوم هم اینکه جاذبه ندارند برای اینکه برنامه برای خرده فرهنگ ها طراحی نشده و به صورت مشترک فزهنگی اجرا میشود!

*راه حل مشکلات این است که برنامه های فرهنگی را زون بندی کنیم و به سه پارت و قسمت سردسیری و گرمسیری و مشترک به اجرا برنامه های فرهنگی بپردازیم و در هر قسمت سعی در اجرای برنامه هایی نزدیک به خرده فرهنگ مثلا گرمسیری یا سردسیری اجرا کنیم تا ایجاد جاذبه کنیم به دلیل همسانی فرهنگی!

*آسیب های اجتماعی از جمله خوره های یک جامعه شهروندی است و متاسفانه رشد آسیب های اجتماعی علی رغم برنامه های پیشگری و مبارزه افزایش داشته است؛ اعتیاد به عنوان مهمترین اسیب اجتماعی منطقه است که یکی از عوامل ان ریشه در فرهنگ منطقه دارد و باید همراه با درمان بالینی و مبارزه ارگانی به مبارزه فرهنگی هم در این زمینه پرداخت که متاسفانه ما فقط مبارزه ارگانی و بالینی را داریم !

*در کل بهترین دوره ما از منظر اجتماعی مطابق با امارها در سالهای ۸۰ تا ۸۳ بوده و اگر کتاب امار مرکز امار استان را که برای این بازه منتشر شده را نگاه کنیم تعجب خواهیم کرد از بعضی امارها و ذوق زده میشویم از انها چرا که مثلا بیشتر معضلات امروز ما در ان زمان حتی یک مورد هم نبوده و این از نظر جامعه شناسی یعنی جامعه ای ارام و خوب و شهروندانی محترم و بسیار خوب.

*از منظر سیاسی اوضاع منطقه جالب نیست و انشقاق در وحدت و یکپارچگی جیرفت به اوج رسیده است ؛بعضی افراد در پنج شهرستان جنوبی و رسانه های انان سعی در القای این مساله دارد که جیرفت به دنبال حاکمیت اداری و فرهنگی بر انها است و می گویند جیرفت به دنبال سنترالیته کردن منطقه به نفع خود است که این حرف خیلی دقیقی نیست و متاسفانه نماینده کنهوج هم این حرف را دارد!

*اصولگرایان منطقه در حالت انفعال هستند و به بازسازی وجه اجتماعی خود می پردازند و از خلاء رهبری عذاب می بینند و لیدری قوی وجود ندارد که انهارا رهبری کنند و به نوعی انشقاق و چند دستگی گسترده ای دارند !

*اصلاحات بعد از انتخابات مجلس دچار یک سری اختلافات درون خانوادگی شد و رهبری واحد ان به دو دسته تقسیم شد اما این تقسیم مانند پایگاه اصولگرایان نیست و بدنه اصلاحات واحد عمل میکند ! پیش بینی من این است که موج سومی هم از درون اصلاحات به زودی ظهور خواهد کرد در کنار جریان دکتر اسلام پناه ؛حاج فایض فرخی و ان جریان دکتر اعظمی خواهد بود!
ولی در کل پیشروی اصلاحات جنوب در قالب تحزب اتفاق خوب و مبارکی است و تشکیل شورای سیاستگذاری اصلاحات جیرفت میتواند نقش رهبری واحد را ایفا کند مانند دیگر مناطق کشور.

*تحزب به معنای واقعی کلمه در منطقه وجود ندارد و ما احزاب و تشکل های نیم بند و مقطعی را داریم که بیشتر به محفل دوستانه می خورند تا حزب یا تشکل با کار تشکیلاتی و کادر سازی!

*از منظر کادرسازی ما در جنوب مشکل داریم و خودمان داریم به خودمان ضربه میزنیم چرا که نیرو برای اینده نزدیک و دور منطقه را تربیت نمیکنیم و بر خلاف ما شهرهای شمالی استان مانند زرند جوانان بیست و سه ساله خودشان را در شهرهای محروم جنوب و شرق استان به مدیریت و معاونت رسانده اند و برای اینده منطقه خودشان دارند نیروی مدیر و کارشناس تربیت می کنند ! اما در منطقه ما مدیر و حتی کارشناس زیر بیست و پنج سال نداریم !! و خودمان مانع از جلو امدن جوانان و تربیت انها میشویم در صورتی که اکابر و مدیران و بزرگان صاحب مقام باید در حوزه خودشان نیروهای جوان مستعد را بیاورند و در کنار خودشان اموزش دهند و انها را در بطن و متن کار قرار دهند تا پخته شوند و این ضعف اصلی منطقه و دلیل عقب ماندگی سیاسی ماست !

*توسعه روستایی و اقتصاد روستایی در منطقه کاملا در حاشیه قرار داد و برنامه ها بیشتر برای شهرها اجرا می گردد در صورتی که منطقه ما وجب به وجب ان پر از استعداد و پتانسل است و مسولان منطقه باید به فکر ایجاد اشتغال روستاها باشند و باعث مهاجرت معکوس شوند و در زمانی که کشاورزی ما بدلیل کمبود اب و پایین بودن ارزش محصولات در حالت اغما است و غیر قابل اتکا باید به سمتی حرکت کنیم که از بدیهی ترین امکانات منطقه و روستاها در جهت ایجاد دارمد مستمر و پایدار استفاده کنیم و به سمت توسعه گام برداریم!

*توسعه پایدار و توسعه متوازن در منطقه فقط شعار است و ما در اصل و ذات چنین توسعه هایی را نمیبینیم ولی در لفظ می بینیم !

حرف آخر:
مشکلات هست و زیاد هم هست اما ما بیشتر از مشکلات راه برای حل مشکلات داریم و باید با ایجاد یک هویت جمعی و تقویت ان در منطقه و بالابردن همکاری ها و استفاده از افراد کارشناس و خلاق و ارایه طرح های نوین و مطابق با منطقه به رفع محرومیت ها و محدودیت ها بپردازیم و با دست به دست هم دادن به توسعه و پیشرفت منطقه بپردازیم .باید کمر همت را ببندیم و خود را جیرفتی یا کهنوجی نبینیم و فقط خود را جنوبی بدانیم و کمک کنیم به حل مشکلات در هر سطح و مقام و حیطه و با هر قدرت اجرایی و برنامه ریزی که هستیم .و ان شاالله با چنین همت و تفکری پیروز خواهیم شد و به توسعه دست می یابیم.

در پایان تشکر میکنم از سایت وزین کنارصندل که این جوان حقیر را قابل دانسته و فرصتی برای نظرات یک جوان و ابراز انهارا فراهم اورد .باید این رویه و فرصت دادن به جوانان بزرگ و مستعد جنوب در تمام زمینه ها پیش بیاید و جا افتد و از جوانان استفاده کرد چون ما جوانان زیادی در منطقه داریم که هم با استعداد هستند و هم کاربلد و فقط فرصتی می خواهند بزای اثبات خود.
با ارزوی توفیق و سربلندی برای جنوب و مردم خونگرم جنوب