تقدیرنامه و دلنوشته رِئیس سابق سازمان جهادکشاورزی جنوب کرمان برای مردم این سرزمین مهربان


Warning: Use of undefined constant has_post_thumbnail - assumed 'has_post_thumbnail' (this will throw an Error in a future version of PHP) in /home2/konarsan/public_html/wp-content/themes/shoraa/tabnakweb/print.php on line 27

چاپ

به نام خدا

 

تقدیرنامه

دلنوشته ای برای مردم سرزمین مهربان

روزی تقدیر دست مرا گرفت و من و همسر و فرزندم را به ناحیه ای قدیم از کانون تمدن بشری آورد و چون این خطه با بومزادم مشابهت های فراوانی داشت پیوند مهر ما و این سرزمین و مردمانش خیلی زود بسته شد و قلب ما آکنده از محبت زمین و آدمیان و درختان و کوه و دشتش شد.

اولین ملاقات ما در دفتر آقای مهندس علی رضا رزم حسینی در وزارت کشور دفتر استان کرمان در میدان فاطمی صورت تحقق یافت وی را بزرگمردی با اصالت و بسیار بی آلایش یافتم نمی دانم از وزارتخانه در باره من چه گفته بودند لیکن در اولین برخورد همه شوق شدم و در سیمای ایشان حس مشتاقی یافتم که اولین عامل یک همکاری مشترک است. ایشان از علاقه وافرشان به توسعه و پیشرفت جنوب استان گفتند و پس از گفت و گوی مقدماتی دستور داد برایم بلیت هواپیما بگیرند و من با حسی مملو از شعف با یک برخورد صمیمانه اتاق ایشان را به مقصد کرمان ترک کردم در فرودگاه با پیگیری رییس دفترشان ماشین استانداری به استقبالم آمد و پس از گفتگو با دفتر ایشان به مشاور اقتصادی معرفی شدم و سپس راهی جیرفت شدم و در این مدت با جناب آقای مهندس سیدعبدالرضا موسوی و دکتر سعید برخوری در کشت و صنعت ملاقات کردم و در مدت سه روز اقامت در استان کرمان ۶ شهرستان از ۷ شهرستان را بازدید کرده و به تهران بازگشتم.حاصل کار یک گزارش ۱۸ صفحه ای بود که پس از تایپ در یک کلیربوک تقدیم آقای استاندار شد. من نمی دانستم که سرنوشت چیست که آقای مهندس حمیدشاهرخی دوست قدیمی از جیرفت تماس گرفت و اعلام کرد که معارفه فرداست وقتی به وزارتخانه رفتم حکم و بلیت همراهان و من تهیه شده بود.تصمیم خیلی سریع و قاطع بود و ما راهی کرمان و سپس جیرفت شدیم در روز ۲۹ اردیبهشت ابتدا مهمان جناب اقای مهندس موسوی عزیز در کشت و صنعت شدیم و سپس حوالی ساعت ۱۴ وارد نمازخانه سازمان شدیم و مراسم تکریم از ریاست محترم سازمان جناب اقای مهندس درینی انجام شد و آن روزها و شب ها چون برق و باد بگذشت و رسیدیم به دهم آبان ماه امسال و ما هم همچون پیشینیان این راه دیرینه را طی کردیم. در این مدت خاطرات تلخ و شیرین همواره در کمین بود و من و آقا محمود نصف عمرمان در جاده بودیم و این هم بخشی از زندگانی است.

پیوندهای مودت و محبت ما با آدمیان و اقلیم و کوه و دشت آنچنان پیوسته شد که گویی هرگز ناگسستنی می نمود و باور آن که روزی ترک این دیار کنم برایم غیرممکن می نمود.

اوقات خوش پیشرفت امور و ساماندهی اوضاع بود و موفقیت های بسیار زیادی که حاصل لطف خداوند کریم و حمایت وزارت و مجموعه استان و دسترنج همکاران و کشاورزان بود و تلخ کامی هایی همانند مرگ عزیزان حاصل از تصادفات یا غرق شدن در رودخانه دلفارد یا بیماری بوده و خشکسالی و سرمازدگی محصولات خاصه گردو و سیب زمینی چونان تازیانه ای بر صورت نحیفم فرود می آمد و من راست قامت و کوه زاده بودم و استقامت می کردم و به لطف خداوند و تلاش مردمم دلخوش بودم.

باری همان دست تقدیری که مرا بدین سمت رهنمون ساخته بود دیگر بار تقدیرم را برای جای دیگری نوشت تا بتوانم ادامه عمرم را در جایی دیگر از سرزمین و مملکتم به خدمت بگذرانم و ناخواسته بایستی وداعی تلخ با هم استانی هایم در استان کرمان و همشهریانم در هفت گنج سرزمینم داشته باشم اما قلبم به من می گوید این وداع پایدار نخواهد بود و من با دنیایی از عاطفه و عشق به مردمم هرگز نخواهم توانست در پایتخت بنشینم و چهارسال و نیم از هویت و شخصیت و وجودم را از یاد ببرم و مطمئن هستم باز هم به دیارم خواهم آمد و نگران و دلتنگ مردمم خواهم بود.

به رسم ادب و ایین مهربانی وظیفه خود دانستم از مهرانگیزی مردم سرزمین کهن و باستانی دیار کریمان انسان های نجیب و با اصالت و خوش خلق این استان و خاصه مردم خونگرم و بس مهمان نواز بازمانده از تمدن کهن ارته و کنارصندل و هلیل و رودبار زمین و هفت گنج جنوب کرمان باستانی ؛ جیرفت، کهنوج عنبراباد، رودبارجنوب، قلعه گنج، منوجان و فاریاب بویژه کشاورزان سختکوش و همکاران عزیزم به پاس همه مهربانی هایشان سپاسگزاری و قدردانی کنم.در این مدت زندگانی با این مردم هرگز احساس غربت نکردم و اکنون خانه خودم را به سمت تهران ترک می کنم در حالی که قلب و روح و روانم در بین مردم به یادگار مانده است.تعصب عجیبی به منطقه و مخصوصا سازمان کهن عمران منطقه ای جیرفت و کهنوج که اکنون به نام سازمان جهاد کشاورزی جنوب کرمان دگردیسی کرده است داشته و دارم و خواهم داشت و در این مدت اجازه ندادم سرنوشت این سازمان فدای مصالح و منافع غیرتخصصی خود شود و بدین سبب ممکن است کسانی از من رنجیده باشند که امیدوارم حس مرا درک کنند که از خانه ام پاسداری کرده ام.

تمام فکر و ذکر و زندگی من در این سال ها عزت و سربلندی کشاورزان و مردم و همکارانم بوده است و سعی کردم صداقت و شفافیت و پرهیز از غیبت و تهمت و بدبینی و معرفی کار به عنوان یک ارزش و تزریق و تقویت اعتماد به نفس برای همکارانم و ایستادن روی ستون فقرات خودشان را در فرهنگ سازمانی ترویج نمایم و در این مسیر همه و همه و همه به من و سازمانم کمک کرده اند که تا آخر عمر مدیونشان هستم همچنین در مسیر عزل و نصب ممکن است تصمیماتی گرفته شده که موجب نگرانی و اسباب زحمت همکار و یا خانواده ایشان شده باشد که چه آن تصمیم صحیح بوده باشد یا خیر حتما از آن همکاران طلب بخشش و عفو دارم. از ارباب رجوعی که به سبب منع قانونی و یا کمبود امکانات یا تنگناهای مالی دولت نتوانستیم امورشان را جاری سازیم نیز عذرخواهی می کنم.

خوشحال هستم به نمایندگی از شما به مرکز می روم به این امید که بتوانم نماینده شایسته ای برای یکان یکان شما باشم.

از هر کس مرا دوست دارد و هر کس که ندارد خواهشمندم به دکتر سعید برخوری کمک کند چرا که موفقیت ایشان موفقیت من و سازمانم هست و موفقیت سازمان ما یعنی موفقیت کشور و نظام.

درپایان از مقام عالی وزارت جناب آقای مهندس محمود حجتی و معاونان محترم و مدیران کل محترم وزارتخانه و روسای سازمان های مستقل و روسای سازمان های استان ها و مدیران عامل شرکت های وابسته و همه همکارانم در دو سازمان جهاد کشاورزی شمال و جنوب استان سپاسگزاری می نمایم.

همچنین مراتب قدرشناسی خود را از مرد میدان ایثار و شهادت استان جناب اقای مهندس رزم حسینی و همچنین حضرت آیت الله جعفری اعلام داشته و از همکاری و همراهی جناب اقای دکتر فدایی ، حاج آقا علیدادی ، معاونین استاندار ، رییس سازمان برنامه و بودجه و کلیه مدیران کل شمال و جنوب و مسئولان دستگاه های قضایی امنیتی نظامی و انتظامی و نمایندگان محترم مردم استان کرمان در مجلس شورای اسلامی و فرمانداران و ائمه محترم جمعه و اصحاب رسانه و تشکل های بخش کشاورزی صمیمانه تقدیر و تشکر می کنم.

حجم و تعداد پیام و تماس های محبت آمیزتان ان چنان زیاد بود که نتوانستم بسیاری از آن ها را آن چنان که شایسته است پاسخ دهم. با عرض پوزش و عذرخواهی و آرزوی تندرستی و شادکامی وبهروزی برای همه شما

ارادتمندتان ؛ دکتر سیدیعقوب موسوی

خدمتگزار شما در سازمان جهاد کشاورزی جنوب کرمان