این جوان جیرفتی، مدیری برای تمامی فصول است / نویسنده: ه. هامون
نقل است ابوعبدالله جیهانی وزیر معروف دوره سامانی هنگامی که نصربن احمد هشت ساله را بر تخت نشاند ، هیئتی را مامور کرد تا قوانین حکومتی واصول مملکداری کشورهای مختلف را بررسی و بهترین را انتخاب نمایند .گردیزی در زینالاخبار چنین نوشته است:….جیهانی مردی دانا، سخت هوشیار و فاضل بود و اندر همه چیزها بصارت داشت …. چون به وزارت بنشست، به همه ممالک جهان چون ولایت روم ، ترکستان، هندوستان ، چین، عراق ، شام، مصر، زرنج ، زابل ، کابل ، سند و عرب نامه نوشت….همه رسمهای جهان به نزدیک او آوردند و هر رسمی که نیکوتر و پسندیدهتر بود از آنجا برداشته و آنچه ناستوده بود، بگذاشت و فرمود تا همه اهل درگاه و دیوان حضرت بخارا آن رسمها را استعمال کردندی و به رای و تدبیر جیهانی همه کار مملکت نظام گرفت……..
جنوب کرمان از بیش از نیم قرن پیش با تاسیس سازمان عمران روستایی در دوران پهلوی و انتخاب افرادی در حد معاونت وزیر، از همان آغاز ورقی دیگر و متفاوت با سایر شهرها برای مدیریت را تعریف نمود که این روند با کاهش جایگاه این سازمان عریض و طویل و کم شدن محدوده تحت پوشش آن میرفت که در دوران اصلاحات به تاریخ بپیوندد، لیکن با تلاشهای بیوقفه مردی که بعد از شاپوری کمترین زمان نمایندگی را دارا بود، به راه خود ادامه داد.
با شروع دولتی که خود را منادی عدالت و توسعه اجتماعی میدانست عملا استان طویل کرمان به دو قسمت شمال و جنوب تقسیم گردید و پشت سر هم ادارات کوچک به اداه کل تبدیل گردیدند اما متاسفانه باید گفت همزمان با جدا شدن این منطقه و ایجاد ادارات کل، ذهنیت بعضی از این افراد ( تاکید میگردد بعضی انگشت شمار) که تا قبل از آن ریاست ادارهای کوچک با کارمندانی اندک را در اختیار داشتند در همان سطح باقی ماند و طنز تلخ ماجرا آن است که با گذشت بیش از یک دهه هنوز هم میتوان به وضوح چنین اداراتی را در جنوب استان مشاهده نمود اداراتی که این میزها برای رئیسان آنها بسیار بزرگ است و این افراد با توهمی که مانعی در راه پیشرفت این منطقه گردیده است، برای خود به ساختن آماری که بدون وجود آنها هم صورت میگرفت میبالند این افراد بجای اینکه ادارات کل تحت مدیریت خود را با سایر ادارات کل مقایسه نمایند به این میبالند که با دوچرخهای که بر آنها تحمیل شدهاست فاصلهای را که قبلا پیاده طی میکردند با دوچرخه طی مینمایند و طنز تلخ آن است به دلایل متعددی به همین دوچرخه قانع هستند ….گفتن از علل اجتماعی ، فرهنگی ، روانی و مدیریتی این افراد که در شنا کردن مشکل دارند و بعضی نیز در خلاف جهت شنا می کنند بحثی طولانی و وقتی دیگر را میطلبد
در سد سکندر بتوان رخنه فکندن / گر داعیه همت مردانه زند موج
نمی دونم کجا خواندم که عوامل موثر بر رفتار یک جامعه تحت تاثیر چهار عامل اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و محیطی مییاشد که بعضی مورد چهارم را جبر محیطی نیز ذکر میکنند ،در این میان شاخص ها و متغیرهای بر گرفته از این چهار عامل تعیینکننده نوع رفتار، برخورد و شیوه زندگی آن جامعه و فرد در آن جامعه میباشد. بسیاری از اندیشمندان از میان این چهار عامل، دو عامل اقتصاد و فرهنگ را مهمتر از بقیه میدانند، طرفداران ماکس وبر جامعه شناس مشهور، فرهنگ را عامل اصلی و طرفداران مارکس، اقتصاد را پایه و عامل اصلی رفتار هر جامعه میدانند، هر کدام از این دو جریان فکری نیز برای دیدگاه خود دلائلی ذکر میکنند . صرفنظر از مهمتر بودن هر کدام از این دو عامل، بدون شک عامل فرهنگ از مهمترین عوامل میباشد که جایگاهی تعیین کننده در سطح فرد و اجتماع را دارا میباشد. بر این اساس چنین به نظر میرسد که در این زمینه در جنوب کرمان یکی از بهترین انتخابها صورت گرفته است، فردی انتخاب گردیده است که برای توسعه و گسترش فرهنگ چیزی کم نمیگذارد و به حق میتوان گفت جایگاه فرهنگ را در توسعه و پیشرفت یک جامعه میداند مدیریت این مجموعه در دوره و زمانهای که مطالعه فقط در حرف ارزش میباشد و در واقع به ضدارزش تبدیل گردیدهاست کمر همت به کار بستن و با روشها و راههای متعدد از جمله برگزاری نمایشگاه کتاب هم سطح سایر استانها و برگزاری هفته کتاب با برنامههای ویژه و منحصر به فرد برای تمامی هفت شهر، آنهم برای این مردم کتاب گریز فرصتهایی را برای زندگی بهتر مهیا نموده است .اینها مشتی از نمونه خروار کارهای این مجموعه هستند . در این سالها است که جنوب استان در بحث فرهنگ با برگزاری جشنواره های متعدد خود را با پتانسیلهای بالقوه در زمینههایی غیر از کشاوری معرفی نموده است که بدون شک در جایگاه آن در سطح کلان و توجه بیشتر به آن در درازمدت تاثیرگذار خواهد بود
به هر کاری که همت بسته گردد / اگر خاری بود، گل دسته گردد
نویسنده این سطور بیش از دو یا سه برخورد با مدیرکل و افراد این مجموعه در افتتاح یا اختتام جشنواره یا… نداشته است، یادم میآید که در اولین برخورد با مدیر جوان و فعال این مجموعه، هنگامی که از نقشههایش برای جنوب استان و اینکه فرهنگ چه جایگاهی دارد، داد سخن راند، در دلم او را مانند دیگران تصور کردم که حداکثر پس از شش ماه با سنگاندازی و دلسردیهایی که برای ایشان صورت میگیرد و از همه مهمتر محیطی که از ایشان چنین میخواهد، به تدریج روحیه جنگندگی را از دست داده و تبدیل به آنچه میشود که خیلیها انتظار دارند خوشبختانه ایشان را فردی دیدم که از مشورت و پیشنهاد نه در کلام بلکه در عمل نیز لذت میبرد، ابائی ندارد که راجع به موضوعی از طرف مقابلش سوالی بپرسد و احیانا کمک بخواهد. فضل و خرد را حتی نزد مخالفان سیاسیاش ارج و قدر مینهد،نمیدانم این ویژگی از طبع بلند یا هوش سرشار یا دلیل دیگری دارد.
نگویم نسبتی دارم به نزدیکان درگاهت / که خود را بر تو میبندم به سالوسی و زراقی
اگر بخواهم از جمله ویژگیهای این کهن سرزمین را نام ببرم، جدا از غریب نوازی و بت ساختن از غریبه یکی از عیبهایمان بیانصافی راجع به افراد خودی است. من گمان دارم جایگاه هر انسان را خودش برای خود فراهم میکند جامعه و تاریخ به واسطه عملکرد اشخاص قضاوت میکند. به جرات میتوان گفت نگاه سیستمی به مدیریت و استفاده بهینه از داشتههای سختافزاری و نرم افزاری ضامن بقاء و پیشرفت مجموعه میباشد آنچه به نظر میرسد در میان کارکنان اداره کل ارشاد جنوب استان وجود دارد
در جهان هر کسی زبود و نبود / به ندایی که داده ارزیده است
رعد شو کز صدای بال مگس / گنبد آسمان نلرزیده است
باشد آن روزی که تمام مدیران فقط بخاطر خدمت به توسعه و پیشرفت کشور به ویژه منطقه عزیزمان پستی را قبول نمایند و از آنجا که افراد خود را بهتر از هر کسی میشناسند اگر چنین میپندارند
گر مرید راه عشقس فکر بدنامی نکن……
سلام
بهتر بود می نوشتید مدیر کل وعده های تو خالی.
مدیری که پا روی سر دیگران گذارده تا شاید پیشرفتی کند.
هرچند نشر نمی دهید.