. شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

کد خبر: 34123 تاریخ انتشار : سه شنبه 27 آذر 1397 | 21:35 ب.ظ

همکلاسی ها در جیرفت سوار بر ماشین زمان

نشریه فراتر از چپ‌ در مطلبی نوشت: کودکی، نوجوانی و جوانی همه با نام مدرسه، کلاس و همکلاسی عجین شده است و خاطراتی را در ذهن برای همیشه به یادگار می گذارد که هیچگاه پاک نمی شود. حتمأ برای شما هم پیش آمده است که وقتی یکی از همکلاسی های قدیمی خود را می بینید […]

نشریه فراتر از چپ‌ در مطلبی نوشت: کودکی، نوجوانی و جوانی همه با نام مدرسه، کلاس و همکلاسی عجین شده است و خاطراتی را در ذهن برای همیشه به یادگار می گذارد که هیچگاه پاک نمی شود. حتمأ برای شما هم پیش آمده است که وقتی یکی از همکلاسی های قدیمی خود را می بینید گل از گلتان می شکفد و ناخودآگاه احساسی وصف ناشدنی پیدا می کنید.

هر چند امروزه و با وجود انواع مدارس مختلف حال و هوای سابق وجود ندارد

ولی در گذشته نه چندان دور یکی از محاسن مدرسه ها این بود که اقشار مختلف جامعه اعم از فقیر و غنی و خرد و کلان همه در یکجا بودند و یار غمخوار یکدیگر و رفیقان شفیق می شدند.

چه شیطنت ها و خاطراتی در یادها مانده است و حاضریم دار و ندارمان را بدهیم که یک بار دیگر آن ها را تجربه کنیم.

اما افسوس که نمی شود که نمی شود.

در این بین گروهی که هنوز هم مقهور مشکلات و گرفتاری ها نشده اند و زندگی دل و دماغی برایشان گذاشته است، گهگاه خبری از یاران همکلاسی می گیرند و نشستی را هماهنگ می کنند و دور هم جمع می شوند تا لحظاتی را فارغ از گرفتاری ها، در دوران «کوکب خانم» و «باز باران با ترانه» بگذرانند و «یاد ایامی را که در گلشن فغانی داشتند» را زنده کنند.

اگر سعادت این را داشته اید که به همت یکی از دوستان در چنین گردهمآیی هایی باشید می دانید که در این مواقع انگار زمان می ایستد و گمان نمی کنم از این لحظات لذت‌ بخش تر هم وجود داشته باشد ، بسیار شیرین و دلنشین است .

بگذریم چندی پیش جناب آقای هوشنگ افشاری که از مردان نیک روزگار است و شخصیتی سرزنده و شاداب دارد طی تماس تلفنی گفت که جمعی از همکلاسی ها و دوستان قدیمی دور هم جمع و با هم عالمی دارند.

ایشان می خواست چند عکس از آن ها بگیریم و این فرصت مغتنمی بود که کمتر پیش می آید ، از آنجایی هوشنگ افشاری با گل و گیاه سر کار دارد و از گلخانه داران پیشکسوت شهرستان جیرفت میباشد ، به حس قشنگ و پاک این مرد خدادوست و مشتی ایمان داشتم و میدانستم حال و هوای جمع شان خاص است ، جناب افشاری حتی از دلتنگی خونه های گلی و سقف های گنبدی و همچنین جمع های خانوادگی با در و همسایه هم گفت و یه اهی از دل کشید و گفت، همه چی ازاد اما جوانان ما سرحال و ورزشکار و بسیار معتقد و مرد بودند ، و دوست داشتم هر چه زودتر به سرزمین خاطره های زیبا این عزیزان برسم و این چهره های صمیمی و دلتنگ را ببینم ، دوربین را برداشتم و به محل مورد نظر رفتم، وصف حال و هوای آن جمع غیر ممکن است اما چند تا از عکس هایی را که گرفتم به اشتراک میگذارم که گفته اند «آب دریا را اگر نتوان کشید/هم به قدرتشنگی باید چشید»

بسیار جالب بود ، حال تصور کنید مردانی که همه شصت سال به بالا بودند را بگذارید در فضای کلاس درس با همان وضعیت ، شلوغی پیش از آمدن معلم را هم تصور کنید ، نگاه های دانش اموزی، رنگ های مختلف لباس ها ، لمس کردن چوب نیمکت ، گرد تخته پاک کن و صدای گچی که بارها افتاد و برگشتیم ان را سرجایش قرار دادیم ، همه همه این خاطره ها را باید نوشت، حتی تقلب هایی را که نوشتن انها برای فرزندان مان خوب نیست ولی نمیدانیم با حس زیبای روزگارش چه کنیم ، بهر حال فضای شاد محفل دوستان همکلاس جناب افشاری گرم گرم بود، انگار زنگ تفریحی مدرسه است که در همین لحظه متوجه شدیم این وقت زیبا ، زور تولد جناب هوشنگ افشاری پور عزیز هم میباشد که همه دوستان همکلاسی با دلی پر از مهر برای شادباش زاد روز ایشان دست زدند و هورا کشیدند، سالها گذشته بود حال دیگر این عزیزان نوه دارند ، اما بعد از دست زدن و هورا ‌کشیدن، نگاهی به سید حسین موسوی ناظم مدرسه می انداختند و در اوج ادب و معرفت عذرخواهی میکردند

هر کدام از دوستان خاطره‌ای تعریف می کرد و خنده وخاطره های جانبی دیگران و از هر دری سخنی ، چقدر این نشست جذاب بود و غمگین ترین لحظه ی این جمع یاد همکلاسی هایی بود که دیگر نبودند، باید درود فرستاد به وجود این بزرگواران که به یاد دوستان همکلاسی که بسوی حق شتافتند گل گذاشتند و یادشان را گرامی داشتند ، اگر دیگران هم بتوانند و اینگونه دور همی تشکیل دهند من که گمان می کنم تاثیرات بسیار خوبی از جمیع جهات خواهد داشت و این‌ حس زیبا و مهربان نهادینه میشود که باید ایرانی ها درس انسانیت را دنیا تدریس کنند چون ما پیشنه داریم و کشور ایران در تاریخ حرف برای گفتن دارد ، نشریه فراتر از چپ آماده است که اینچنین همایش هایی را پوشش دهد

همکلاسی ها از ایستاده ایرج امیریان ،اسحاق فرزان ، حسن پورخواجویی،محمودرضا سیامکی ، هوشنگ افشاری پور ، ادشیر شریفی ، یدااله نخعی ،اعظم دیودل ، مهدی فرهنگ ،جهانبخش عظیمی ،

گودرزصباحی ،اکبرمجاز،سهراب لشکری، محمود فیروزی ،حسین صدفی ناصر فرزان،داریوش فرخی ، عزیزالله بی باک (احمدی) ، حمید یوسفی

 

نظرات بینندگان:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 × پنج =