. جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

کد خبر: 42418 تاریخ انتشار : سه شنبه 22 بهمن 1398 | 18:50 ب.ظ

خاطراتی از جیرفت در بهمن سال ۵۷ / به قلم محمد افشارمنش

در زمستان سال ۵۷ عمال رژیم پهلوی عده ای از روستائیان ساده لوح را تحت عنوان چماق به دست اجیر و تحریک کردند که با چوب و چماق به مغازه هایی که برای اعتراض به حکومت تعطیل شده بودند حمله کرده و درب و شیشه های آنها را خرد کنند ! در این میان به […]

در زمستان سال ۵۷ عمال رژیم پهلوی عده ای از روستائیان ساده لوح را تحت عنوان چماق به دست اجیر و تحریک کردند که با چوب و چماق به مغازه هایی که برای اعتراض به حکومت تعطیل شده بودند حمله کرده و درب و شیشه های آنها را خرد کنند ! در این میان به منزل مرحوم مهدی مصحفی کرمانی امام جماعت مسجد جامع آن روز حمله شد و وی و پسرش را با انواع آلات قتاله مجروح و راهی بیمارستان کردند، یکی دو روز بعد تعدادی از انقلابیون شهر با راهپیمایی و بدون شعار از مسجد جامع به طرف بیمارستان‌ ( آیت ا..‌. کاشانی ) برای عیادت ایشان حرکت کردند، حدفاصل چهارراه مهمانپذیر( شورای شهر ) و چهار راه بیمارستان یک رنجرور و یک جیپ ژاندارمری جلوی راهپیمایان ایستاد و فرمانده آنها از رنجرور پیاده شد و گفت: مگر نشنیدید دیشب دولت تظاهرات و راهپیمایی را قدغن کرده؟مهدی روزپیکر از انقلابیون حاضر در جمع تظاهر کنندگان جواب داد: ما اصلا دولت را قبول نداریم!!!فرمانده که انگار کم آورده بود، سکوت کردو گفت : فقط حق دارید تا جلوی بیمارستان بروید، هرگز وارد محوطه بیمارستان نشوید!

جمعیت ادامه مسیر دادند و جلوی بیمارستان تجمع کردند، پسر مرحوم مهدی مصحفی کرمانی بادست گچ گرفته که به گردنش آویزان بود از بیمارستان بیرون آمد و چند دقیقه ای برای حضار سخنرانی کرد ، شنیدم بعد از این مراسم مرحوم سیف ا… رئیسی از انقلابیون را دستگیر و دو سه ساعتی بازداشت و بعد هم آزاد کردند.

خاطره بعد هم مربوط است به روزی که انقلابیون خانه شهر را به آتش کشیدند و شرح ماوقع را در قسمت قبل بیان کردم .قبل از اینکه خانه شهر به آتش کشیده شود، ماشین آتش نشانی از شهرداری به محل حادثه رسید ، انگار احتمال آتش سوزی را داده بودند و شاید هم برای آب پاشیدن و متفرق کردن مردم آمده بود! به محض رسیدن این خودرو به محل حادثه، شهید صفر معناصری از معلمان و انقلابیون با سنگی بزرگ به خودرو یاد شده حمله ور، شیشه جلوی آن را شکست و ماشین آتش نشانی بلافاصه متواری شد !

برادر شهید به من گفت: شب بعد از آن حادثه، مرحوم شهید معناصری توسط ساواک دستگیر شد.

ذکر نام دونفر در جریان تظاهرات آن روزهای جیرفت خالی از لطف نیست! یکی مرحوم علی سیدی که جوانی بود با موهای بسیار بلند! بلند که می گویم یعنی تا انتهای کمرش!!! این علی آقای داستان ما یک موتور هوندای هزار قهوه ای، چهار اگزوز سوار بود که وقتی گاز می داد صدای بسیار مهیبی داشت! البته بعد از انقلاب به لحاظ اینکه ترور ها معمولا با این موتورها صورت می پذیرفت آنها را جمع کردند و اجازه سوار شدن را به کسی ندادند!

علی آقای سیدی با موتور می رفت جلوی ژاندارمری و برای تظاهر کنندگان خبر می آورد که مثلا الان نیروهای ژاندارمری مسلح و سوار گاز ارتشی شدند یا آماده باش هستند، یا دارند حرکت می کنند که بیایند یا…

خلاصه اخبار و اطلاعات را می آورد و به تظاهر کنندگان می رساند.

نفر بعد آقای نیکو سعیدی بود ، کمی پایش لنگ می زود ، هنوز هم گاهی در شهر می بینمش، آقا نیکو هم صاحب یک سوپرمارکت بسیار شیکی سر چهار راه ژاندارمری بود با نام سوپر گلچین، که خارجی های آن روز مقیم جیرفت و شاغل در شرکتهای ماکادام ، ملاوی و… عمدتا مشتری وی بودند،

این آقا نیکو، عکاس انقلاب بود ، از تمام راهپیمایی ها و تظاهرات عکس می گرفت و روز بعد پشت شیشه های مغازه یا همان سوپر مارکتش می چسباند تا مردم بیایند و ببینند.بسیاری از لیدر های تظاهرات آن روزها یا شهید شدند یا به مرگ طبیعی از دار دنیا رفته اند که بنده به اسم چند نفری از آنها اشاره می کنم، البته باید اذعان کنم که حافظه محدود نگارنده همه آن عزیزان را به یاد ندارد.

اما شما به اقتضای اطلاعاتی که دارید می توانید افراد دیگری را به این جمع اضافه کنید، ضمن اینکه از بیان اسامی افرادی هم که در قید حیات هستند و حقیر هم خیلی از آنها را می شناسم صرف نظر می کنم تا مبادا عزیزی از قلم بیفتد و رنجش خاطری حاصل شود .شهید معناصری که ذکر خیرش رفت،شهید تراب شیرازی، شهید احمد فاتح( نسبت به بقیه جوانتر بود)، شهید سعدا… فاریابی، شهید رمضان فاریابی، شهید سید جواد حسینی، شهید محمد روز پیکر، شهید مهدی طیاری، مرحوم عباس منوچهری، مرحوم نصرت ا…معین زاده، مرحوم علی زادسر، مرحوم سیف ا… رئیسی، جانباز قطع نخاع اسد… رئیسی و… این لیست باز است و شما اضافه کنید به آن عزیزانی را که می شناسید و من از قلم انداختم و تعدادشان هم کم نیست.

حرف آخر را از شهید سعدا… فاریابی بگویم که از معلمان، انقلابیون ایدئولوژیک و باسواد و یکی از افرادی بود که نامش در لیست ساواک و همواره تحت نظر و مورد رصد بود! البته برای اثبات این ادعا متن گزارش ساواک راجع به ایشان را در ذیل می آورم ادامه دارد…

جیرفت- ۲۲ بهمن ۹۸- افشارمنش

نظرات بینندگان:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ده − 9 =