. جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

کد خبر: 44012 تاریخ انتشار : شنبه 27 اردیبهشت 1399 | 08:29 ق.ظ

علت سریال تکراری و هرساله افت قیمت محصولات کشاورزی در جنوب کرمان

حسین خسرویکارشناس ارشد مدیریت استراتژیک۹۹/۲/۲۵_ تریبون جنوب: گویند که بیش از ۸۰ درصد مردم شهرستان منوجان کشاورز هستند. این را من چند سال پیش در نشریه ای به نقل از یک مسئول محلی خواندم. این حرف چقدر علمی است الله اعلم ! طبق مشاهدات سطحی و نه عینی و تحقیق شده، این طور به نظر […]

حسین خسرویکارشناس ارشد مدیریت استراتژیک۹۹/۲/۲۵_ تریبون جنوب:

گویند که بیش از ۸۰ درصد مردم شهرستان منوجان کشاورز هستند. این را من چند سال پیش در نشریه ای به نقل از یک مسئول محلی خواندم. این حرف چقدر علمی است الله اعلم ! طبق مشاهدات سطحی و نه عینی و تحقیق شده، این طور به نظر می رسد که میزان اشتغال در بخش کشاورزی سایر شهرستان های جنوبی استان کرمان اگر بیشتر از منوجان نباشد یقیناً کمتر هم نیست. با این اوصاف می شود گفت که اگر بطور فرضی بخواهیم همین میزان درصد را عیناً و به همین مقدار به سایر شهرستانهای جنوب کرمان هم تعمیم بدهیم و آنرا بعنوان میانگینی فرضی بپذیریم؛ شاید بتوان گفت که پس ۸۰ درصد مردم منطقه ی جنوب کرمان احتمالاً کشاورز هستند. کشاورزانی که پیشه ی زراعت با خون و پوست و گوشت و استخوان شان آمیخته است و کشاورزی شغل آبا و اجدادی شان محسوب می شود و از قدیم الایام به شغل شریف و پر رنج و زحمت کشاورزی مشغولند. اما هر ساله زیان دیده و هر سال از سال قبل نالان تر و ناراضی ترند. اصولاً و حقیقتاً و در کل در این مدتها کشاورز راضی ندیده ایم! بجز از چندین مورد استثناء و آنهم به ندرت. چرا؟ علت ماجرا چیست؟

همین چند روز پیش باز هم کلیپ یکی از آن اعتراض های عجیب و غریب از طرف تعداد اندکی از کشاورزان جنوبی که چندین سال است مشاهده می کنیم باز هم مشاهده کردیم. کشاورزانی که به نشانه ی اعتراض به افت قیمت خرید محصولات خود و نبود مشتری لازم در یکی از محل های سیار خرید و فروش، محصولات خود را کف جاده و خیابان ریخته و لگد مال می کنند. صحنه های چندش آور و بد آموزی که به نظر می رسد این شکل از اعتراض نه اعتراض به دولت، بلکه نعوذ بالله کاَنَّهُ اعتراض به خداست!

کشاورزی سفره ی نعمت ما مردم جنوب است. مگر نمی گوییم بیش از ۸۰ درصد مردم جنوب ما کشاورز هستند؟ پس محصولات کشاورزی برکت و نان سفره ی ما هستند. کجای دنیا دیده ایم کسی پا بر روی برکت و نان خود بگذارد و سفره ی خود را هتک کند؟ البته این رفتارها بدون تفکر و احساسی است و کسانی هم که محصولات خود را به نشانه ی اعتراض اینگونه کف جاده می ریزند و حواس شان نیست و بر روی آن راه می روند و پا می گذارند و شوت می زنند، آن لحظه احساساتی و عصبانی هستند و متوجه نیستند که این محصولات نعمت و برکت خدا هستند و هیچ کس نباید با نعمت و برکتی که خدا به وی عطا کرده است اینگونه رفتار کند. ضایع نمودن و پخش کردن محصولات کشاورزی در کف خیابان ها ولو اینکه به قصد اعتراض باشد جایز نیست و در واقع از مصادیق اسراف است. خداوند متعال در قران کریم در مورد اسراف چه فرموده است؟

یادآوری این نکته زیاد ارتباطی با اصل موضوع علمی نگرانه ی این مبحث ندارد و صرفاً تذکاری ست به خودمان تا بساط این نوع از اعتراضات را برچینیم و اینگونه اعتراض نکنیم. ضایع نمودن و هتک کردن نعمات خود به بهانه ی اعتراض و به این شیوه، برای فرزندان مان بدآموزی دارد و بر خلاف مصالح اجتماعی و موازین شرعی و حدودات الهی است و چه بسا که عقوبتهای سختی برای ما در پی داشته باشد. با انجام این نوع از رفتارها بیش از این باعث بی برکتی و بی رونقی کشاورزی مان نشویم. این موضوع یادآوری گردید تا ان شاءالله به جهت آسیب شناسی آن اقداماتی صورت پذیرد.

نگارنده که طی پنج و شش ساله ی اخیر که در رسانه ها و مطبوعات محلی و بعضاً سراسری به کّرات از رنج کهنه ی این قشر مظلوم قلم فرسوده ام و این را وظیفه و ادای دَین برای خود دانسته و به آن افتخار می کنم، تاکنون بارها و بارها به این سوال مهم و اساسی فکر کرده ام که آیا حقیقتاً همیشه در ماجرای افت قیمت محصولات کشاورزی جنوب و نبود مشتری، تنها دولت ها مقصر بوده اند؟


معمولاً در این ماجرا همیشه دولت ها مقصر جلوه داده شده و کشاورز همیشه به عنوان بی تقصیرترین طرف و مظلوم نشان داده شده است. یعنی در این قضیه به اصطلاح همیشه جَوالدوز در گرده ی دولت ها فرو رفته و حتی سوزن کوچکی هم به کشاورز زده نشده است. حقیقتاً اگر در این مساله بدون تعصب و به دور از احساسات عوامانه ای که معمولاً در جهت مظلوم نمایاندن کشاورز صورت می پذیرد اندکی تامل شود، علائم و عوامل دخیل دیگری در بُعد تقصیر یابی مساله قابل مشاهده خواهد بود.

یک بُعدنگری و طرز تلقی یکجانبه نگرانه به این مساله و فقط مقصر جلوه دادن دولت ها باعث شده است تا دچار خطای محاسباتی شویم و همواره لایه ای از تحریف و بیراهه گی، چهره واقعی مشکل و مساله را بپوشاند و اجازه تمرکز علمی روی مساله را نه به خود کشاورز و نه به تصمیم سازان و مسئولین امر و نه به کارشناسان مربوطه بدهد. و در نهایت امر، این قضیه باعث شده است تا عاید آنچنانی نصیب کشاورز نگردد و نمایش تکراری ضررهای پی در پی کشاورزان را طی اینهمه سالها مشاهده کنیم. بنابراین به نظر می رسد که دیگر وقت آن رسیده باشد تا به این موضوع از زاویه ی دیگری نگریسته شود. زاویه ی دیگر، منظور این است که این بار و حداقل یکبار هم که شده؛ قصور خود کشاورزان را در این مساله پررنگ تر ببینیم تا شاید با این دیدگاه بتوانیم به نتایج قابل قبول تری دست پیدا کنیم. اگر از این بُعد تقصیریابی و از این روزنه به موضوع نگاه شود می بینیم که عوامل متعددی وجود دارد که عدم توجه و رعایت آنها از طرف کشاورزان باعث شده تا فعالیت شان بازدهی دلخواه و مورد نظرشان را نداشته باشد. در این مقال کوتاه سعی شده است تا از ذکر سایر عوامل دخیل در این مساله صرفنظر گردد و فقط یکی از کلیدی ترین عوامل که نقش برجسته ای در بروز این مساله داشته است مورد بازبینی و بررسی قرار گیرد:

عدم رعایت ترکیب کشت و مولفه های الگوی کشت از طرف کشاورزان جنوب کرمان:

کشاورزان جنوب استان معمولاً به توصیه ها و مشاورات ارائه شده از طرف دولت و کارشناسان سازمان جهاد کشاورزی و سایر تصمیم سازان وقعی نمی نهند و به ترکیب کشت و مولفه های الگوی کشت(نظیر مولفه های اقتصادی و مؤلفه‌های دیگری همچون مؤلفه‌های فرهنگی- اجتماعی، مؤلفه‌های امنیت غذایی، تقاضا و بازار، اشتغال، دانش بومی و… در طراحی الگوی کشت توجهی نمی کنند.). بعنوان مثال اگر کشاورزان به بعضی از تصمیمات و مشاورات و سیگنال هایی که قبل از فصل کشت و یا در طول سال زراعی مطابق تصمیمات شورای اقتصاد و وزارت جهاد کشاورزی از طرف دولت صادر می گردد کمی توجه کنند و مطابق و همگام با آن پیش بروند کمتر دچار خسارت مالی در موقع فروش محصول می شوند. بطور مثال یکی از این سیگنال ها که کشاورز تا حدودی می تواند بعنوان یک پشتوانه و تضمین، مبنای یک تصمیم درست و مطمئن جهت کشت محصول مورد نظر خود قرار دهد تا در آینده مشتری تضمینی برای محصولات خود داشته باشد؛ اعلام لیست هر ساله ی دولت در خصوص نوع محصول و قیمت خرید تضمینی آن محصول توسط دولت در آن سال زراعی می باشد.

بعنوان مثال در سال زراعی ۹۹_۹۸ دولت لسیت تعداد ۲۵ قلم از محصولات کشاورزی و قیمت خرید تضمینی آنها توسط خود را در راستای حمایت و پشتوانه از کشاورز اعلام کرده است که در حالت خوشبینانه حدود ۲۰ قلم از این محصولات قابلیت کشت در مناطق جنوبی استان کرمان را داراست. اما مشاهده می کنیم که اکثریت کشاورزان جنوبی اعم از خرده کار و عمده کار علاقه ی چندانی به بیش از ۳ قلم آنها نشان نمی دهند و کشت سایر محصولات را انجام نداده و یا به ندرت و در سطح بسیار کمی انجام می دهند. از سه محصول پرطرفدار که معمولاً بطور عمده از طرف کشاورزان جنوب کرمانی مورد کشت قرار می گیرند؛ گوجه فرنگی، سیب زمینی و پیاز هستند. که از این سه محصول؛ گوجه فرنگی اصلاً در لیست تضمینی خرید دولت قرار ندارد و دو محصول دیگر یعنی سیب زمینی و پیاز هم جزء نازلترین قیمت های پیشنهادی خرید دولت نسبت به سایر محصولات دیگر لیست هستند. به قیمت پیشنهادی و خرید تضمینی تعدادی از این محصولات دقت بفرمائید: عدس ۵۰۳۷ تومان، کلزا ۴۶۶۰ تومان، گلرنگ ۴۰۸۵ تومان، آفتابگردان ۴۱۵۶ تومان، لوبیا چیتی ۴۳۲۴ تومان، لوبیا سفید ۴۳۲۳ تومان، لوبیا قرمز ۴۱۳۲ تومان، نخود ۴۶۵۳ تومان، پنبه ۴۸۷۶ تومان، گندم معمولی ۲۲۰۰ تومان، گندم دور دوم ۲۲۹۰ تومان، جو ۱۶۳۰ تومان، ذرتِ دانه ای، ۱۷۰۰ تومان.
حالا به قیمت های پیشنهادی خرید تضمینی پیاز و سیب زمینی هم دقت کنید: پیاز پائیزه ۴۵۰ تومان، پیاز بهاره ۴۰۳ تومان، پیاز طرح استمرار ۴۴۱ تومان، سیب زمینی پائیزه ۶۲۲ تومان، سیب زمینی بهاره ۶۰۶ تومان، سیب زمینی طرح استمرار ۷۱۹ تومان.

گوجه فرنگی، سیب زمینی و پیاز هر سه معمولاً از هر لحاظی جزء محصولات پر هزینه و پر ریسک کشاورزی هستند که اگر از تاثیرات طبیعی و شرایط ناپایدار جوّی در مراحل کاشت، داشت و برداشت جان سالم به در ببرند، همچنان با ریسک بزرگتری در مراحل بعدی بهره برداری قرار دارند که متاثر از ناپایداری ها و نوسانات شدید بازار و عرضه و تقاضای محصول به جهت خرید و فروش هستند. اگر باران و سیل و طوفان و تگرگ و سرمای ناشی از شرایط طبیعی و جوّی، سیب و گوجه و پیاز کشاورز جنوبی را به یغما نبرد؛ خطر بزرگتر سیل و طوفان و تگرگ و سرمای ناشی از رکود و یا اشباع بازار یقیناً آنرا به یغما و کما خواهد برد!
با این اوصاف چرا کشاورز جنوبی ولکن این سه قلم از محصولات کشاورزی نیست و به تنوعات دیگر کشت محصول که برایش میسر است فکر نمی کند؟


در این رابطه باید متغیر دیگری را در نظر داشت. نوسانات شدید و ناپایدار موجود در شرایط بازار عرضه و تقاضای این سه محصول گاهی اوقات و در مقطعی کوتاه به صورت حبابی باعث بالا رفتن دماسنج قیمت این سه محصول می شود که در آن مقطع آنی و زود گذرِ چند روزه، بر حسب شانس تعداد اندکی از کشاورزان که در آن لحظه، محصول آماده برای عرضه دارند به سودهای چند میلیاردی می رسند. این مساله کشاورزان و سایر افراد خارج از گود را دچار خطای محاسباتی کرده و باعث می شود تا در سال زراعی آینده هم بر خیل صیفی کاران این سه محصول پر ریسک افزوده گردد و هم کشاورزان حال حاضر و داخل گود به خیال باز تکراری اتفاق گذشته مجدداً دست به کشت همان محصول در سطح بیشتری بزنند که این مساله خود باعث اشباع بیش از حد بازار محصول می گردد.


بارش های سیل آسای سال زراعی۹۸_۹۷ در برخی از استان های کشور و خراب شدن محصولاتی نظیر سیب زمینی، پیاز و گوجه فرنگی در آن مناطق و کمبود شدید این محصولات در بازار، تاثیر بسیار زیادی بر افزایش قیمت محصولات مشابه آن در جنوب استان کرمان داشت و در این راستا تعدادی از کشاورزان که محصول عمده ی پیاز و یا سیب زمینی داشتند به سودهای چند میلیاردی دست یافتند. از طرفی باز بودن مرز و صادرات این سه محصول به کشورهای همسایه در آن سال زراعی هم مزید بر علت بود. اما این اتفاق همیشه نمی افتد. مثلاً امسال قضیه بر عکس شد و بحث شیوع بیماری کرونا و امتناع برخی از کشورهای همسایه از خرید محصولات کشاورزی جنوب که سنوات قبل به آنجا صادر می شد تاثیر بسیار زیادی بر افت قیمت این محصولات داشت. تجربه نشان داده است که اگر کشاورزان قانع باشند و به جای دست زدن به ریسک هرساله ی کشت محصولاتی نظیر این محصولات به قصد دست یافتن به سودهای میلیاردی، توسعه و کشت سایر محصولات دیگری نظیر گندم، جو، دانه های روغنی، حبوبات و دیگر محصولات که قابلیت کشت در شرایط آب و هوایی منطقه را دارند و بعد از برداشت تا حدود بیشتری قابلیت نگهداری و ماندگاری دارند و دولت هم معمولاً خرید تضمینی آن را تعهد می کند و معمولاً قیمت و بازار عرضه و تقاضای تثبیت شده و پایدارتری هم دارند را در دستور کار خود قرار دهند شاید به یک دفعه دچار خسارتهای شدید نشوند و درآمد قانع کننده تر و پایدارتری داشته باشند.

*** شاید این شعر سعدی علیه الرحمه مصداق خوبی برای کشاورز و کشاورزی جنوب کرمان باشد:

یکی نان خورش جز پیازی نداشت
چو دیگر کسان برگ و سازی نداشت

کسی گفتش ای سغبهٔ خاکسار
برو طبخی از خوان یغما بیار

بخواه و مدار ای پسر شرم و باک
که مقطوع روزی بود شرمناک

قبا بست و چابک نوردید دست
قبایش دریدند و دستش شکست

همی گفت و بر خویشتن می‌گریست
که مر خویشتن کرده را چاره چیست؟

بلا جوی باشد گرفتار آز
من و خانه من بعد و نان و پیاز

جوینی که از سعی بازو خورم
به از میده بر خوان اهل کرم

منبع: نشریه ی تریبون جنوب

نظرات بینندگان:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 − 1 =