. جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

کد خبر: 44021 تاریخ انتشار : یکشنبه 18 خرداد 1399 | 16:33 ب.ظ

از یاد رفته های جیرفت ۱۲ / به قلم: محمد افشارمنش

*محمد افشارمنش: تاسیس شهرستان جیرفت در سال ۱۳۲۵ اتفاق افتاده است و قبل از اینکه بخش و شهر شود یک آبادی متشکل از هفت، هشت پارچه *ده* بوده که ورودی آن از طرف کرمان، رودخانه ملنتی و دقیقا از همین مکانی بوده که بعدها پل منتهی به میدان شهدای گمنام را بر روی آن احداث […]

*محمد افشارمنش:

تاسیس شهرستان جیرفت در سال ۱۳۲۵ اتفاق افتاده است و قبل از اینکه بخش و شهر شود یک آبادی متشکل از هفت، هشت پارچه *ده* بوده که ورودی آن از طرف کرمان، رودخانه ملنتی و دقیقا از همین مکانی بوده که بعدها پل منتهی به میدان شهدای گمنام را بر روی آن احداث کردند و از آن طرف پل (چمن مصنوعی ورزشگاه شهیدان زحمتکشان و منازل سازمانی و سمت دیگر بلوار امام، طرف هنرستان شهید بهشتی) به طرف خروجی هیچ آبادی نبوده!به این طرف رودخانه که می آمدی اولین آبادی را *قلعه جمشید* می گفتند، قلعه جمشید: دهی بوده از میدان شهدای گمنام شروع می شده و به طرف چهار راه بعثت ( سه راه سینما) ادامه پیدا می کرده و از میدان شهدای گمنام به سمت راست( چهار راه کشاورزی) تک و توکی آبادی بوده! و به سمت چپ ( خیابان اداره کار)، مجاورت رودخانه ملنتی، پشت پمپ بنزین قدیم موسوی پور تا خیابان اداره پنبه و چهار راه ژاندارمری متصل به چهار راه مشهور به (افضل) را *زرکویی* می گفتند!

مالک ده قلعه جمشید شخصی به نام *حاجی جبالبارزی* بوده و همسری داشته به نام *سکینه*؛ سید جلال موسوی پور صاحب اولین پمپ بنزین در کل جنوب کرمان ( محل پمپ بنزین جای تالار جام جم بود) اصالتا اهل بم بوده و زمانی وارد جیرفت می شود که هنوز پای هیچ وسیله نقلیه موتوری به این منطقه باز نشده بود، وی بخشی از زمین های قلعه جمشید حاجی جبالبارزی را می خرد و بعدها این پمپ بنزین را بنا می کند که ابتدا بنزین را در حلب های ۲۰ لیتری و بعد به وسیله تلمبه های دستی می فروختند( هنوز برق نبوده)کوچه بالای تالار جام جم که منزل موسوی پور در آن واقع شده است هنوز به همان نام قدیمی*کوچه ۹متری موسوی پور* مشهور است و نیز آقایان عباسی که هردو دامادهای موسوی پور بودند بخشی از این زمین ها را به عنوان سهم الارث همسرانشان مالک می شوند، باغ عباسی در سمت راست خیابان( روبروی اداره ارشاد قدیم) باغی مشهور بود که امروزه آن باغ تخریب و به املاک مسکونی، تجاری و ساختمان بانک تبدیل شده است. درست سر چهار راه فرمانداری امروز و نبش خیابان مسجد جامع به طرف خیابان لرها یک اصله درخت کناری (سدر) بوده و آسیابی آبی! مابین قلعه جمشید و رهجرد را *حسن آباد* می گفتند و قسمتی از خیابان اصلی و چهار راه فرمانداری امروز، خیابان لرها به طرف فلکه شهرداری و محدوده پشت فرمانداری و بخشی از انتهای بلوار بعثت را *سبزواران* می نامیدند!

آری *سبزواران* نام یکی از دهات کوچک هفت ، هشت گانه جیرفت قدیم بوده!از چهار راه فرمانداری به طرف فلکه پایینی( میدان امام خمینی) را *میان جاویه* می گفتند، گر چه کوچه ای که از خیابان وحدت به خیابان لر ها منتهی می شود را کوچه میان جاویه می گفتند و هنوز هم با همین نام مشهور است، ظاهرا جوب آب بزرگی از میان این ده می گذشته و احتمالا میان جاویه منتسب از همان *میان جویه* باشد! که از هلیل منشعب می شده از قسمت بالایی این کوچه به طرف پایین زمین های مجاور را آبیاری می کرده. از دیگر دهات هفت، هشت گانه جیرفت می توان به سرجاز،صاحب آباد، رهجرد و کلاغ آباد اشاره کرد.میان این دهات دو کوچه مشهور به نام *حسن آباد* و *میان جاویه* قرار داشته.*جیرفت قدیم* از کوه های جبالبارز و بهرآسمان شروع می شده، شامل *۱۶۷* پارچه ملک که تا بلوچستان ادامه می یافته. این منطقه به واسطه حاصلخیز بودن عموما مطمع نظر غارت گرانی از فارس و بلوچستان بوده که این غارت ها بعضی اوقات به خود کرمان هم می رسیده که در دوره فرمانفرما (صاحب باغ شاهزاده ماهان) یک گروه و ایلی را از *کردستان* و *گیلان غرب* کوچ می دهند تا در منطقه مستقر شده و جلوی غارت غارت گران را بگیرند، در همین راستا حدود *۸۰۰* نفر در قالب ایلی با خدم و حشم به جیرفت می آیند، ایشان ابتدا در *‌‌ گور* میان جیرفت، بم و کرمان مستقر می شوند، *مرادعلی خان* از بزرگان و رئیس این طوایف مهاجر بوده، تمام مهاجران، فامیل و طایفه وی بودند که در *راین* با خاندان میرحسینی وصلت کردند *ناصر خان گوری* تنها فرزند پسر مرادخان که بعدها حکمران منطقه شد مادر و نیز همسرش از طایفه میر حسینی است، طوایف *کرد، گیلانی و…* در جیرفت از وابستگان پدری ناصر خان هستند.

ناصر خان گوری اولین *حمام* را در حسین آباد جیرفت، کنار قناتی پر آب ( بالای شهرک شهید بهشتی) احداث می کند که مردم به خصوص زنان از تمام دهات اطراف برای استحمام به این حمام می رفتند.از ناصر خان دختری پا به عرصه وجود می گذارد که نامش را *قدسی* می گذارند، این *قدسی خانم* مادر *کیومرث منشی زاده* شاعر و نویسنده بزرگ و از مفاخر کرمانی کشورمان است.

*غلامرضا فرخی فرزند مشهدی مرید* هم در میان این جمع مهاجر (شاید از کردستان آمده باشد) وی جوانی ۲۱ ساله و جز سوارکاران جنگجو بوده که به جیرفت می رسد، فرخی که پدرش هم منصب کدخدایی داشته بعدها سرکدخدای املاک خالصه پهلوی در جیرفت می شود، درقدیم هرچند ملک مجاور، یک کدخدا داشته که مجموع کدخدایان املاک پهلوی در مقطعی بالغ بر ۴۰ کدخدا بوده …*ادامه دارد…**افشارمنش، جیرفت، ۱۴ خرداد ۹۹*

نظرات بینندگان:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سیزده − دوازده =