محمد افشارمنش به شهردار جیرفت… (نامه دوم)آقای شهردار سلام!
در اولین نامه ای که چند ماه پیش به عنوان یک شهروند معمولی برایتان مرقوم داشتم و حاوی چند پیشنهاد در راستای بهبود امور شهری بود، شرط کردم اگر به سخنانم وقعی نهادید نامه دوم را هم برایتان خواهم نگاشت! گرچه از نگارش آن نامه قریب شش ماه می گذرد، تقریبا به بخش عمده ای از بندهای پیشنهادی، که اتفاقا برخی شان هیچ هزینه و اعتباری هم نیاز نداشتند و فقط کمی وقت و همت می طلبید، اعتنایی نشد!اما توجه به همان موارد معدود و نیز از طرفی دگرگون شدن چهره شهرم به دست شما و همکارانتان، من را بر آن داشت تا مجدد دومین نامه ام را خدمت تان بنویسم و به عنوان یک کنشگر اجتماعی ادای وظیفه کرده باشم. پر واضح است که قدرت اجرایی در دست من نیست،بنا براین: “لایُکَلفُ ا… نَفساََ اِلا وُسعَها” هر آدم منصفی اذعان دارد در مدت کمتر از یک سالی که شما سکان هدایت شهرداری جیرفت را در دست گرفته اید، کارهای بزرگ و ارزشمندی در این شهر صورت پذیرفته که به پاس این مدیریت عالی و خدمات ارزشمند، از شما تجلیل می کنیم و به احترامتان کلاه از سر برمی داریم .شاید بعضی ها برمن خرده بگیرند و ابراز دارند که تعریف و تمجید از مجموعه شهرداری به خصوص شخص جنابعالی، شائبه تملق و مجیز گویی را در ذهن متبادر می سازد! اما من به قول شاعر معاصر *علیرضا قزوه* قبل از اینکه برایم حد تهمت صادر کنند، برای خودم حد وجدان جاری کرده ام.*آقای شهردار!* شما با کارهایی که در این یازده ماه در جیرفت انجام داده اید نام خود را در تاریخ این شهر مانا کرده اید! بعضی فعالیت های شما در طی چهل و چند سال بعد از انقلاب مغفول مانده بودند! من نمی خواهم گزارش کار شهرداری و شما را در این نامه بیان کنم که خود، روابط عمومی پر کار و برخطی دارید و اساسا این مهم هم وظیفه من نیست که شهروندان این شهر خودشان شاهد تحول شگرف در سطح شهر هستند و می بینند. از طرفی زبانزد عام و خاص است که جیرفتی ها مردمی بسیار نجیب، قدرشناس هستند و شما را *بومی ترین غیر بومی* می دانند که منشا خدمات زیادی به زادگاهشان جیرفت عزیز بوده اید.*و اما …**آقای شهردار!*ضمن قدردانی مجدد بابت تمام زحمات شما، پرسنل زحمت کش شهرداری و اعضای محترم شورای شهر، خدمتتان عارضم، نام بعضی از شهرداران ماضی جیرفت با برخی مکان ها، پروژه ها و کارهای زیر بنایی این شهر گره خورده است، به طوری که وقتی زیر ساخت های شهری، خیابان کشی های اصلی، کشتارگاه و… را می بینی ناخودآگاه نام فلان شهردار در ذهنت نقش می بندد.وقتی وارد بلوار بعثت می شوی که بعد از چهل سال بازگشایی شد و چهار راه بعثت را می بینی که هنوز مردم آنرا سه راه می خوانند نام فلان شهردار در ذهنت برجسته می شود.وقتی پل های ساخته شده بر روی رودخانه ملنتی را می بینی که با اعتبار ناچیز آن زمان شهرداری احداث شدند، قیافه فلان شهردار سابق پیش چشمانت ظاهر می شود، همچنین بازگشایی خیابان های دارایی، بصیریان و… بسیار آرزو دارم نام شما هم نیز در کنار تمام کارهای ارزشمندی که در خصوص آسفالت خیابان ها و کوچه ها، احداث بستان های متعدد، ایجاد چمن های مصنوعی، لایه روبی جوب های آب، گسترش و ایجاد فضای سبز و ده ها و حتی صدها فعالیت قابل تقدیر، در کنار چند کار زیر بنایی و اساسی که نیاز مبرم این شهر است حک شود و برای همیشه، شما را در جیرفت جادوانه سازد.*آقای شهردار…* از دفن اولین میت در آرامستان جیرفت قریب به شصت سال می گذرد و این گورستان حداکثر تا یکی دو سال دیگر جایی برای دفن هیچ فوتی ندارد ! مضافا که همین الان هم عصر های پنجشنبه به سختی جای پارک برای خودروها پیدا می شود. پس قبل از اینکه به خط پایان برسید و کاسه چه کنم چه کنم دست بگیرید، از همین الان تا وقت است با یک کار کارشناسی و استفاده از کارشناسان خبره بهداشت، ترافیک و … محل بهشت زهرای جدید را جانمایی کنید و مابقی فضای خالی این مکان را به پارکینگ خودروها اختصاص دهید. هر چند بنا بر اقوالی که صحت و سقم آن را تایید یا رد نمی کنم، کاربری همین بخش جدید آرمستان هم فضای سبز بوده.*آقای شهردار…* آیا وقت آن نرسیده که با تکمیل رینگ دور شهر از طرف شمال غربی ( حد فاصل پلیس راه تا جاده سد و و خروجی به طرف شهر بلوک و شهرستان فاریاب) خیابان امیر کبیر را از زیر فشار ترافیک کامیون های بار و تره بار خارج سازید؟*آقای شهردار…*آیا وقت آن نرسیده که مطالعه احداث تقاطع های غیر همسطح ( زیر گذر و رو گذر) میادین انقلاب ( سپاه) و حاج قاسم سلیمانی را در دستور کار قرار داده و چالش ترافیک این دو میدان اصلی شهر را مرتفع سازید؟*آقای شهردار…*
امروزه در تمام دنیا بازیافت زباله به عنوان منبع درآمدی عظیم در خور توجه شده است به طوری که از آن به عنوان طلای سیاه یاد می کنند. احداث یک کارخانه بازیافت زباله در شهر علاوه بر درآمد زایی هنگفت برای شهرداری می تواند به سلامت محیط زیست و بهداشت جامعه کمک شایانی کند.
آقای شهردار…
احداث گرمخانه برای کارگران فصلی، کار بسیار انسانی و مبین مهمانوازی مردم خونگرم جیرفت است. دستمریزاد، نفس کار ارزشمند است!
اما
آیا جای گرمخانه باید در وسط پارک باشد؟! به تبعات اجتماعی و آسیب های مترتب بر اسکان ۱۵۰ نفر کارگر با فرهنگ های متفاوت و از مناطق مختلف در وسط بستانی که محل تفرج خانواده ها به خصوص کودکان است، اندیشده اید؟
ساماندهی کسبه محترم دستفروش، از نظر جا و مکانِ در خور شان که در نامه قبلی نگارنده هم مورد تاکید بوده، کار بسیار تا بسیار مقبولی است، اما جدا از اینکه بازارچه باید در مسیر پر تردد مردم و خریداران احداث شود، آیا جانمایی آن در پارک شهید دلیری با نظر کارشناسی بوده است؟!
لطفا، لطفا
شما اشتباه شهرداران قبلی جیرفت را تکرار نکنید که بخشی از زمین های این پارک را به عنوان جای مغازه به افرادی فروختند!!!
قطعا شما به ماده ۲۵ قانون مدنی اشراف دارید که در این قانون آمده است هیچکس نمی تواند اموالی را که مورد استفاده عموم است و مالک خاص ندارد تملک کند.
همچنین قوانین شهرداری هم چنین کاری را منع کرده است و ساخت و ساز در بوستان ها به جز خدمات ضروری مثل سرویس بهداشتی و نمازخانه ممنوع است.
چطور شورای محترم شهر که نمایندگان عموم مردم هستند چنین مجوزی دادند که بازارچه در این مکان جانمایی شود؟!
آیا ایشان از نزاع و جدل اخیر شهردار تهران با شهروندان تهرانی بر سر احداث مسجد در پارک قیطریه با خبر نبودند و نیستند که در نهایت با پافشاری مردم، شهرداری عقب نشینی کرد و از ساخت مسجد در پارک مذکور منصرف شد. تازه آنجا بحث ساخت مسجد در میان بود نه بازارچه !!!
البته انتظار می رفت اصحاب رسانه و خبرنگاران عزیز شهرمان به جای پوشش دادن این خبر، در مقابل آن واکنش نشان دهند که هنوز غم احداث ساختمان شهرداری در پارک ولیعصر (عج) و ایضا ساختمان غیر کاربردی خانه مهر ( ویژه بازنشستگان) را فراموش نکردیم لطفا غم مان را تازه نکنید!
آقای شهردار…
لطفا به جای گرم خانه و بازارچه که جای دیگر هم می شود آنها را احداث کرد، در فکر ساخت مراکز فرهنگی ازجمله کتابخانه، سالن آمفی تاتر، نگارخانه، ایستگاه مطبوعاتی، مرکز تفریحی ویژه کودکان و نوجوانان، سالن مطالعه، پیست دوچرخه سواری و… در پارک شهید دلیری باشید و در این جانمایی اخیر تجدید نظر فرمایید!
از ما گفتن و تذکر بود وگرنه در صورت بی اعتنایی، قدرت اجرایی در دست دادستان محترم و مدعی العموم است و از نگارنده بیش از این کاری برنمی آید.
آقای شهردار…
واحد سد معبر را با کار کارشناسی پویاتر و فعال تر نمایید، اینکه برخی کسبه به خودشان اجازه می دهند پیاده رو های جلوی مغازه شان را اشغال کنند و به حقوق سایر شهروندان که عابر پیاده هستند تعدی نمایند از بی تفاوتی و سخت نگرفتن اجرای قانون در شهر است! اگر در شهرک صنعتی، زمین مناسب با وام های کم بهره به برخی مشاغل داده شود آیا ایشان باز هم اصرار دارند سنگ تراشی که به شدت برای سلامت افراد جامعه مضر است را در خیابان های سطح شهر دایر کنند؟ آیا وقت آن نرسیده مشاغلی ازجمله صنف درب و پنجره ساز و… که آلودگی صوتی ایجاد می کنند به شهرک صنعتی منتقل شوند؟
و قس علی هذا…
آقای شهردار…
برای نهادینه کردن فرهنگ شهروندی، نیاز به مساعدت متولیان فرهنگ و فرهنگ سازی از جمله اداره ارشاد ، آموزش و پرورش ، سازمان تبلیغات، ائمه جمعه و جماعات و… است.
لذا از همه استمداد بطلبید.
در شان مردم ما نیست برخی اصول اولیه شهروندی را ندانند یا بدانند، ولی رعایت نکنند و هنوز شاهد چالش ریختن زباله از پنجره خودرو به داخل خیابان باشیم، هنوز چالش خشک کردن درختان بی زبان جلوی مغازه ها را داشته باشیم تا دید مغازه و تابلوی آن را کور نکند !!!
از ظرفیت کودکان استفاده کنید. طرح همیار پلیس بسیار موفق بود، دانش آموزان را همیار خود کنید تاخطای ما بزرگان را تذکرمان دهند و مانع لغزش های شهروندی ما بشوند.
آقای شهردار…
ختم کلام، هنرمندان این شهر نجیب ترین قشر فرهنگی هستند که بهره ی دنیایی از زحمات و هنرشان ندارند! شنیدم اداره ای حق الزحمه های ایشان را بعد از گذشت پنج ماه هنوز نپرداخته و آنها را سر می دواند، این در خور شان و جایگاه هنرمندان ما نیست! ( اَلعاقِلُ یَکفیهُ الِاشاره)
و ایضا به قطعه هنرمندان در بهشت زهرا هم سری بزنید و دستور دهید حالا که به دنیای شان نمی رسند لااقل جای آخرت شان را سر و سامانی بدهند.
فعلا به همین اندازه بسنده می شود و ان شاءالله مابقی بماند برای نامه بعد…
