بهرآسمان؛ حکایت گنج و رنج / گره کور معادن بهرآسمان کی باز می شود؟
به گزارش سایت کنارصندل, منطقه جنوب کرمان در طول سالیان متوالی اقتصادش تک قطبی و تنها وابسته به کشاورزی بوده است. کشاورزی که عمدتا سنتی و غیراقتصادی بوده و جز برای عده ی قلیلی، برای سایر انبوه مردم این منطقه حاصلی جز فقر و بدبختی نداشته است. این در حالی است که منطقه جنوب کرمان سومین ذخایر معدنی در کشور را داراست و به بهشت معادن ایران معروف است.
از جمله این معادن، معادن بحرآسمان در شمالی ترین نقطه جیرفت است که در سالهای پایانی دولت دهم در راستای اجرای سیاست های اصل ۴۴، توسط دولت سابق به بخش خصوصی واگذار شد.
برآوردهای اولیه از ذخایر عظیم معادن در این منطقه که عمدتا آهن و مس بودند خبر میداد، بطوری که در مورد فقط یک معدن آهن در روستای هنزاکوه برآورد حجم ذخیره ای چندصد هزار تنی که به گل گهر تنه میزد شده بود.
به گفته ی رییس سازمان صنعت و معدن جنوب کرمان در منطقه بحرآسمان جیرفت جمعأ تعداد ۱۳۳ جواز معدنی شامل اکتشاف و پروانه بهره برداری صادر شده که ۵۳ جواز آن قبل از ارتقای این منطقه به منطقه حفاظت شده محیط زیست بوده است.
و سال ۱۳۹۲ با روی کارآمدن دولت جدید بود که نماینده سابق از تشکیل هلدینگ عرش به عنوان یکی از بزرگترین هولدینگ های ایران در حوزه آهن و مس در این منطقه خبر داد.
که با ایجاد این هلدینگ سرمایه گذاران معادن این بخش آمادگی خود را برای سرمایه گذاری ۱۰۰ هزار میلیارد ریالی طی هفت سال در این مناطق اعلام کردند، حجمی از سرمایه گذاری که به اندازه چندصد سال بودجه سالانه شهرستانی مثل جیرفت بود و همان زمان بود که نماینده سابق در مصاحبه مطبوعاتی خود از جهش ۳۰۰ ساله منطقه جنوب کرمان با راه اندازی این معادن و این حجم سرمایه گذاری در این منطقه خبر داد.
ایجاد این هلدینگ که به گفته نماینده سابق زمینه ۱۰ هزار فرصت شغلی مستقیم و ۳۰ هزار فرصت شغلی غیرمستقیم را فراهم می کرد.
و اما از آن زمان تا به الان که بیش از ۳ سال می گذرد راه اندازی این معادن در گردنه ی پر پیچ و خم مانعی بعنوان محیط زیست مانده است و این در حالی است که جواز اکتشاف تعداد ۵۳ عدد از این معادن قبل از اینکه این منطقه حفاظت شده اعلام شود صادر شده بود و تمام استعلام های لازم از مراجع مربوطه و از جمله محیط زیست بعمل آمده بود.
و مسؤولین محیط زیست پس از اینکه این منطقه حفاظت شده اعلام شد علی رغم آنکه خود از قبل اجازه فعالیت به معدنکاران را داده بودند در تعارضی آشکار صدور جواز فعالیت این معادن را به دلایلی چون این منطقه تنها زیستگاه خرس سیاه آسیایی است و نیز به دلایلی که آنان از آن بعنوان تنش های اجتماعی در خود منطقه یاد می کردند آن را در حالت تعلیق در آوردند.
و اما با چند تن از افراد سرشناس و صاحب نفوذ در این منطقه که از آنان بعنوان لیدرهای جریان موافق و مخالف راه اندازی معادن در این منطقه یاد می شود به گفت و گو نشستیم تا به واقع قضیه بهتر پی ببریم.
خانم رقیه رستمی ابوسعیدی فرهنگی بازنشسته و مسؤول شاخه گلخانه داران جنوب استان که خود از عمده مالکان این منطقه هم هست می گوید:اقتصاد قابل توجهی در این منطقه وجود ندارد، اکثر مردم کشاورزند و بعضأ هم دامدار، و کشاورزی هم نه در وسعت زیاد بلکه در زمین های کوچک کوهپایه ای که اصلا به صرفه برای آنان نیست.
وی در بیان علت مخالفت خود در ابتدای راه اندازی معادن در این منطقه می گوید:معدنکاران روز اول صادقانه پیش نیامدند و ما برای اینکه مردم به حقوق شان برسند احساس کردیم چندصباحی کار را متوقف کنیم،
و هدفمان هم این بود که اینها(معدنکاران) را به شرایط سخت تری بگیریم تا به شرایط آسان تری برای مردم منطقه تن دهند.
خانم رستمی ابوسعیدی می افزاید:
ولی ما هیچگاه مخالف راه اندازی معادن برای همیشه در این منطقه نبودیم چرا که خودمان هم واقف بودیم که با رویه فعلی که مهاجرت اکثر ساکنین آنجا را به دنبال داشته اگر به همین رویه پیش میرفت نهایتا تا ۱۰ سال آینده بکلی منطقه خالی از سکنه و آبادی می شود و لذا الان تنها راه توسعه و آبادانی منطقه تنها از این رهگذر می بینیم.
جعفر کمالی فعال بخش خصوصی و مشاور حقوقی شهرک های صنعتی در استان می گوید:طبق اطلاعات موجود ما تمامی معادن بحرآسمان قبلا یکبار اکتشاف شده اند و بعضی از آنان مثل معدن باغراهی که بزرگترین ذخیره معدنی در استان هم دارا می باشد اینها حتی اکتشاف شان مربوط به قبل از زمان انقلاب است.
کمالی ادامه می دهد:در مورد این منطقه دو واقعیت را باید در کنار هم لحاظ کرد و دید، اول آنکه منافع اقتصادی مردم این منطقه فقط ملک شان است و دوم اینکه اگر قرار باشد تمام معادن در این منطقه به بهره برداری برسند تمام کشاورزی و دامداری در این منطقه هم آسیب می بیند فلذا ما دنبال این بودیم که بتوانیم یک اقتصاد جایگزینی برای اهالی منطقه اعم از مالک و عشایر پیدا کنیم.
وی ادامه میدهد: اما متاسفانه عده ای که اصلأ بحث شان محیط زیست هم نبود و فقط برای اینکه کار را در تحت نفوذ و چنته خود داشته باشند آمدند در گوش اهالی منطقه کردند که مثلا با راه اندازی این معادن به هر خانوار بحرآسمانی باید ۲۰۰ میلیون تومان برسه و این منطقه ی آباء و اجدادی شماست و حق شماست و…
و با این حرفهای خود آمدند در آنان توقعات بیجایی ایجاد کردند.
کمالی یادآور شد:گرچه این افراد می گفتند برای رسیدن تمام اهالی به نفعی از این معادن تلاش می کنند اما بجای اینکه یک چارچوب منطقی برای این کار پیدا کنند فقط به تنش های اجتماعی در این منطقه دامن زدند.
مجید امیرتیموری از فرهنگیان سابق که دوره ای خود معاون پرورشی اداره آموزش و پرورش هم بوده در این باره می گوید:
مخالفت ما فقط بخاطر دفاع از یک حق و حقوقی بود که برای اهالی این منطقه قایل بودیم و گرنه هیچ کس مخالف توسعه، اشتغال و کار اقتصادی در این منطقه نیست.
امیرتیموری ادامه می دهد:
خواسته ی ما از روز اول از معدنکاران این بود با لحاظ اینکه اگر این معادن با این پیوستگی و گستردگی بخواهند در این منطقه راه بیفتند دیگر ما باید قید این منطقه را تمامأ بزنیم و اسم و رسم و پیشینه مان را هم فراموش کنیم و لذا شما باید یک دلخوشی جایگزین برای اهالی این منطقه اعم از مالک و عشایر فراهم کنید و دلخوشی آنان هم این است که ۲۰ درصد به آنان سهام از این معادن بدهید اما آنان حتی نیم در صد سهام را هم نپذیرفتند!
نواب کمالی باغراهی از جوانان منطقه هم در این باره می گوید:دعوای مخالف و موافق در این منطقه اساسا فقط برای سهم خواهی بوده است و بحث های محیط زیستی این وسط فقط پیراهن عثمانی بیش نبوده است.
کمالی افزود:افرادی که امروز دایه دلسوزتر از مادر برای خرس و محیط زیست منطقه شده اند همان هایی هستند که تا دیروز خود تخریب گر محیط زیست در این منطقه بودند و اصلا امکان نداشت که به منطقه بیایند و تفنگ شکاری بهمراه نداشته باشند!
کمالی ادامه می دهد: در همین سه چهار سالی که این منطقه به حفاظت شده ارتقا یافته و در حالی که جلوی فعالیت معادن هم گرفته شد اما اگر شما بررسی کنید متوجه میشوید ۳۰ تا ۴۰ درصد محیط زیست منطقه در همین فاصله زمانی نابود شده است در حالی که با راه اندازی معادن یکی از مطالباتی که خود سرمایه گذار هم به آن تن داده بود ایجاد یک پایگاه ویژه حفاظت محیط زیست در منطقه بود که میتوانست جلوی این خرابی ها را بگیرد.
وی در پاسخ به ابهاماتی که آیا راه اندازی معادن باعث خشکیدن سرچشمه های هلیل رود می شود بیان داشت: آب های منطقه از آب شدن برف های زمستانی هستند که با شروع فصل گرما هیچ نشانه ای از آنها نمی توان یافت و این گونه نیست که بگویند سرچشمه رود فقط آنجاست، شما چشمه هایی که در طول رودخانه می جوشند بررسی کنید می بینید تنها ۱۰ درصد آب این رود از محل معدن مذکور است و اینها صرفأ جوسازی های هست که در این مدت انجام گرفته و هیچ صحت و جنبه علمی ندارد.
کمالی باغراهی درباره معارضین محلی که از آن بعنوان مهم ترین مانع در راه اندازی معادن در این منطقه یاد می شود می گوید:نامه ای که اخیرأ به امضای بیش از ۷۰۰ نفر از اهالی منطقه خطاب به ریاست محترم محیط زیست مبنی بر راه اندازی معادن نوشته و رسانه های محلی هم آن را انتشار دادند خود گویای همه چیز هست.