نماینده ادواری مجلس دست به قلم شد / چرا احمدی نژاد را بر حق ندانستید!
به گزارش سایت کنارصندل, حجت الاسلام علی زادسر جیرفتی نماینده ادواری مجلس شورای اسلامی در پاسخ به نوشته ی یکی از همکاران سابقش چنین نوشت: دوستان عزیز، بعد از انتشار نوشته کوتاه این قلم راجع به جلسه کانون نمایندگان ادوار مجلس که نشانی آن در پایان تقدیم خواهد شد. یکی از همکاران عزیز سابق مطلبی را در دفاع از جناب آقای هاشمیبهرمانی، از طریق تلگرام فرستادند که در ذیل ملاحظه میفرمایید و آنگاه پاسخ زادسرجیرفتی را.
با عرض سلام و قبولی سوگواری های ایام سالار شهیدان آقا ابا عبدالله الحسین( ع)
من هم با این فرمایشات شما که فرمودید که نظر مردم تغییر میکند موافقم.
آخرین نمونه عینی آنهم آوردن رای اول تهران توسط حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی در انتخابات مجلس خبرگان با رای بسیار بالا علیرغم نهایت تلاش شما و دوستانتان در جهت تخریب ایشان شاهد روشنی بود. و همچنین رای نیاوردن لیست اصولگرایان در تهران و ……
و یا تغییر موضع ۱۸۰ درجه ای شما در خصوص حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی بنا به مصالحی که خود بهتر میدانید در زمانیکه در مجلس بودید و زمانیکه امام جمعه شدید بیانگر و نمونه بارز چرخش نظر افراد هست.
نکته آخر عرض بنده اینکه موقعیت معنوی حضرت آیت الله هاشمی رفسنجانی بقدری رفیع هست که با اینگونه هتاکی ها متزلزل نمیشود.
جسارتا شما که خود را طلبه و بسیجی و میدانید چگونه به این راحتی چشم بر واقعیتهای جامعه میبندید و اختیار قلمتان را از دست داده و اینگونه هتاکی میفرمایید.
شما بجای تخریب این استوانه انقلاب بدنبال رفع و رجوع تخلفات ۸ سال اصولگرایان باشید
و من الله توفیق
***************
پاسخ به مطالب بالا:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر … زیدعزه
همکار محترم سابق در مجلس شورای اسلامی
سلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
مرقومه جنابعالی زیارت شد. لازم است به استحضار برساند:
ترازوی بنده به عنوان یک طلبهی بسیجی، در رابطه با اشخاص شخیص قبل و حال جمهوری اسلامی ایران، حضرات عظیمالشأن امام خمینی سلام الله علیه، و امام خامنهای مدظلهالعالی، بوده و هستند. بنده هیچوقت آقای هاشمیبهرمانی را در مقابل ولایت فقیه تصور هم نمیکردم. بنا براین از بعد از فتنه کور و برانداز ۱۳۸۸ در برابر ایشان موضع گرفته و نسبت به روشنگری مواضع منحرف وی کوتاهی نکردم و بعد از این نیز.
با توجه به معنی هتاکی، لطفاً مواردی را که بنده به ایشان هتاکی کردم، مصداقی معین فرمایید تا اگر دفاعی نداشته باشم عذرخواهی کنم. بنده اکنون وی را هماهنگ با دشمنان اسلام، و انقلاب اسلامی ایران، و ولایت فقیه وقت میدانم. حضرت امام خمینی نورالله مرقدهالشریف هم فرمودهاند: «ملاک حال فعلی افراد است». یادتان هست که مردم با چه شور و اشتیاقی به احمدینژاد رأی دادند و پایین آوردن خاتمی و هاشمی را جشن گرفته بودند. چرا آنوقت احمدینژاد را بر حق ندانستید.
لابد منطق قرآن را در رابطه با اقلیت و اکثریت قبول دارید! یعنی نمینوانید قبول نداشته باشید. زیرا رأی، ملاک درستی راه نبوده و نیست. قرآن در این زمینه مىفرماید:
وَ إِنْ تُطِعْ أَکْثَرَ مَنْ فِی الْأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ یَخْرُصُونَ (۶) آیه ۱۱۶) و اگر از اکثر کسانى که در روى زمین هستند اطاعت کنى، تو را از راه خدا گمراه خواهند کرد. آنها فقط از ظن و گمان پیروى مىکنند و از تخمین و حدس (واهى).
آیت الله سبحانی فرمودهاند: در صحیح بخاری هم ذکر شده است که حد آخر افراد مهم است زیرا ممکن است کسی در طول زندگی شخص خوبی باشد ولی در آخر سر کارهای بدی انجام دهد و در آخر عمرش دوزخی از دنیا برود. بنابراین ملاک برای افراد، حال فعلی آنان است و نمیتوان تنها بر گذشته آنان اعتماد کرد. ضمناً شما که میدانید اصولگرایانی چون م – ب، و م – ا، بیش از اصلاح طلبان امریکازده، از قلم و بیان این طلبهی بسیجی عصبانی هستند. پس چرا کم لطفی فرمودهاید.
جنابعالی در مجلس چهارم حضور نداشتید، برابر مذاکرات مجلس شورای اسلامی، اینجانب جزو اولین کسانی هستم که او را با صراحت تمام نقد کردهام و معاون وقت … که اکنون وزیر … هستند، تذکر دادند که فلانی از خط قرمز عبور کردی. بنده هرگز نفاق نداشتم، دروغ نگفتم، و نسبت به هاشمیبهرمانی گفته و میگویم که نامبرده بعد از فتنه کور و برانداز ۱۳۸۸، به هیچ وجه آن هاشمیبهرمانی ۱۳۸۴، نبوده و نیست و به قول شما ۱۸۰ درجه تغییر کرده است. لاجرم ولایتمداران واقعی هم باید ۱۸۰ درجه با ایشان زاویه بگیرند. کما اینکه مانند جنابعالی، زادسرجیرفتی را در وقت حمایت از هاشمیبهرمانی، تأیید میفرمودند و بعد از مقابله با وی، تکذیب و تخریب میفرمایند.
پر واضح است که اگر جناب آیتالله!، برگشت به دامن انقلاب اسلامی، باز هم از او تجلیل خواهیم کرد. و اگر همچنان خوارک تبلیغاتی برای انگلیس و امریکا طباخی کرد، باید با او مبارزه داشت.
در پایان نکتهای را که در ذهن جولان میدهد، متذکر شده و عرضه میدارد که خدا کند که چنین نباشد. شاید بشود امام خمینی و امام خامنهای و هاشمیبهرمانی را، به حضرت آدم علیٰ نبیّنا و آله و علیه السّلام، و فرزندانش تشبیه کرد:
«وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّکَ قَالَ إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ»، و داستان دو فرزند آدم را بحقّ بر آنها بخوان: هنگامی که هر کدام، کاری برای تقرّب (به پروردگار) انجام دادند؛ امّا از یکی پذیرفته شد، و از دیگری پذیرفته نشد؛ (برادری که عملش مردود شده بود، به برادر دیگر) گفت: «به خدا سوگند تو را خواهم کشت!» (برادر دیگر) گفت: «(من چه گناهی دارم؟ زیرا) خدا، تنها از پرهیزگاران میپذیرد! – سوره ی مائده آیه ی ٢٧».
خداوند سبحان اراده کرده است که سکاندار کشتی انقلاب اسلامی بعد از امام خمینی، فرزند با تقوایش امام خامنهای باشند. معظم له که خود دنبال این مقام نرفتند. مجلس خبرگان تکلیف کرد و هاشمیبهرمانی باید بپذیر و مساعدت کند نه خدای نخواسته حسادت. و چه زیباست این کلام ملکوتی پروردگار علی اعلی که:
«… اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالَتَهُ …، خدا بهتر مى داند رسالتش را کجا قرار دهد». سوره الأنعام، آیه ۱۲۴»
والسلام علی جمیع عباد الله الصالحین
طلبهی بسیجی؛
علی زادسرجیرفتی
تهران-مرکز ایران، ۱۰ آبان ۱۳۹۵