برجام و تجربه های آن / لطفا از برجام برای خود کیسه ندوزید
نواب کمالی نویسنده جیربتی درباره برجام و تجربه های آن نوشت: لطفا از برجام برای خود کیسه ندوزید
۱- از روز اول گفتند به مذاکرات خوشبین نیستم، از بدعهدی های طرف مقابل گفتند، از دست چدنی زیر دستکش مخملی گفتند، گفتند نقد را با وعده نسیه عوض نکنید، از عجله نکردن در مذاکرات گفتند، گفتند طرف مقابل خرش از پل بگذرد بر میگردد به ریش همه شما می خندد و گفتند حداقل امضای رئیس جمهور آمریکا را پای این تعهد بگیرید…
و اما در مقابل او گفتند دیپلماسی جای خوش بینی و بدبینی نیست، گفتند با کدخدا می بندیم، گفتند امضای کری تضمین است، گفتند قبلی ها بلد نبودند مذاکره کنند، از مذاکره برد_برد گفتند، گفتند کاری می کنیم هم چرخ سانتریفیوژها بچرخد و هم چرخ اقتصاد مردم، و از برداشته شدن همه تحریم ها در روز اجرای توافق گفتند و شد آنچه که دیدید و شنیدید.
۲-انگار که رهبر فرزانه انقلاب این روز را می دیدند، اما با همه این وجود گفتند فقط از این حیث که تجربه ای برای ملت حاصل میشود، با آن موافقت مشروط کردند، هرچند هیچ کدام از آن شرط هایشان هم برآورده نشد.
۳-برای حاصل شدن این تجربه، هزینه های زیادی داده شد، خون پاک دانشمندان هسته ای ما بر زمین ریخته شد، بخش عمده هسته ای را دودستی تقدیم کردیم (از جمله: راکتور اراک که درطی ۱۵ سال ۸۷درصد پیشرفت فیزیکی داشت مملو از بتن شد، ده هزار کیلو از مواد هسته ای که در ظرف ۱۰ سال تولید شده بود از کشور خارج شد، ۱۹هزار سانتریفیوژ به ۵هزار تقلیل یافت، سقف غنی سازی مان از ۲۰درصد به ۳/۶۷درصد کاهش یافت)، و بعلاوه بازرسی بی قید و شرط آژانس را بمدت ۲۰ تا ۲۵ سال، و پروتکل الحاقی و… را پذیرفتیم. و همه اینها را دادیم فقط برای آنکه آن تجربه حاصل شود.
۴-بگذریم که طرف مقابل به هیچ کدام از وعده های خود در این توافق عمل نکرد و اصل این مذاکره که بر سر تحریم ها بود نه تنها برداشته نشد، بلکه افزایش هم یافت. چرخ سانتریفیوژها که نچرخید هیچ، و بلکه چرخ اقتصاد و زندگی های مردم هم پنچر شد، دلار به بالاترین نرخ خود یعنی ۷۰۰۰ تومان رسید، رکود بی سابقه همزمان با تورمی که در هیچ دولتی این دو توأمان سابقه نداشته، بیکاری و ضریب جینی به بالاترین حد خود در تمام دولت ها رسید و…
۵-اما آن تجربه چیست؟
تجربه، این است که به آمریکا نمیشود و نباید اعتماد کرد. تجربه، این است که حاصل اعتماد به غرب، جز خسران محض نیست. تجربه، اینکه در مقابل آمریکای جهانخوار و اذناب او جز نسخه مقاومت و ایستادگی جواب نمی دهد. تجربه، اینکه چشم دوختن به نسخه بیگانه راه حل مشکلات کشور نیست، و باید نگاه مصروف به ظرفیت ها و توان داخلی باشد.
۶- تجربه ای که برای رسیدن به آن، این همه هزینه پرداخت شده است، لابد خیلی مهم است و باید این تجربه ذیقیمت را به هر وسیله نگه داشت و آن را برای نسل های آینده حفظ کرد. حتی جا دارد که در کتاب های درسی دانش آموزان ما فصلی برای این مهم گنجانده شود که فردا روزی دوباره اگر غربگرایان داخلی بر سر کار آمدند و باز هوس قمار با منافع ملی(مثل قدرت دفاعی و موشکی) و عزت و اقتدار ما بر سر معامله ای دیگر با غرب به سرشان زد، این تجربه جلوی آنان گذاشته شود.
۷-متاسفانه یک جریان سیاسی از اول انقلاب که دلشان همواره برای غرب غنچ میزده است، این روزها هم نوک پیکان خود را از آمریکا، به سوی شخص ترامپ نشانه رفته و هنوز هم نمی خواهند بپذیرند که ماهیت آمریکا این است و آمریکای خوب وجود ندارد. و یا با تفکیک قائل شدن بین آمریکا و اروپا همانانی که تا دیروز می گفتند امضای کری تضمین است، امروز می گویند امضای موگرینی تضمین است! باید به آنان گفت سگ زرد برادر شغال است و اروپای مستقلی وجود ندارد و مسلم اروپا بین آمریکا و ایران، ما را انتخاب نخواهد کرد.
۸-بیانات دیروز رهبری در دانشگاه فرهنگیان که فرمودند ما به اروپا هم اعتماد نداریم و یا آنجایی که فرمودند اگر میتوانید تضمین های لازم را بگیرید بروید ادامه بدهید و در ادامه فرمودند که من بعید میدانم، این یعنی اینکه نمی شود برجام را ادامه داد که امیدواریم معاریف ما اینبار بشنوند.
پی نوشت: این روزها که برجام بدفرجام شده و “خسارت محض” آن بر همگان روشن شده، اشخاصی دنبال کیسه دوختن از آن برای آینده سیاسی خویشند، اما فرزندان انقلابی این شهر مگر یادشان میرود آنروزی که جلوی دفتر ایشان در اعتراض به تصویب برجام در مجلس تجمع داشتند و او در جمع آنان، برجام را بدتر از #ترکمانچای خواند و امضای پای آن را خیانت به خون شهیدان دانست، اما بعد در عمل در روند تصویب کلیات برجام به آن رای ممتنع داد و در تصویب جزئیات با ۱۶۰ نماینده دیگر به آن رأی موافق داد.
نواب کمالی