انتقال آب هلیل، پروژهای ننگین و کمرشکن
به گزارش کنارصندل، آب مهم ترین ماده حیات و آبادانی است. تاریخچه استفاده از آب و مهندسی آن به زمان باستان و ایجاد نخستین زندگی گروهی بشر باز می گردد. نخستین شهرها در تمدن باستان در کنار رودخانه ها و دریاچه های تشکیل شد و روش های آب رسانی و آبیاری به وجود آمد
در قرآن کریم پنجاه و شش آیه در مورد پیدایش و اهمیت آب و وابستگی حیات به این ماده ارزشمند آورده شده است.
تمام صنایع برای تولید به آب نیاز دارند؛ باور کردنی نیست که برای تولید یک صفحه کاغذ ۱۰ لیتر و برای تولید نیمکیلو پلاستیک ۹۱ لیتر آب مصرف میشود. صنعت، بیتردید نقشی انکارناپذیر در توسعه، تولید، ایجاد مشاغل و درآمد دارد. هرچنداولویت صنایع در سراسر جهان به جای آن که بهرهوری، کاهش مصرف و حفاظت آب باشد، تولید بیشتر محصولات است. ولی با این حال مصرف در بخش کشاورزی بیش از همه بخش هاست و در واقع در سراسر جهان کشاورزی ۷۰ درصد منابع آبی و در ایران ۹۳ درصد را به خود اختصاص می دهد.
ایران در کمربند خشک جهان قرار گرفته و وارد دوره طولانی خشکسالی مفرط شده است. مدیریت نابسامان منابع آب نیز شرایط را وخیمتر کرده است. منابع آبی در ایران رو به اتمام است. وزارت نیرو ۳۱۷ دشت کشور را ممنوعه اعلام کرده است. یعنی نیمی از دشتهای کشور با تشنگی مفرط روبهرو هستند. دشتهایی که به دلیل فقدان آب نشست کردهاند. تالابهای ایران نیز حال خوشی ندارد. ارومیه، گاوخونی ، هامون و جازموریان خشکی مفرط را از سر میگذرانند. در مجموع ۶۷ درصد تالابهای سراسر ایران خشک شدهاند و سوء مدیریت آب همچنان بر کشور حاکم است.
بحران آب در ایران تقریبا بیش از یک دهه است که شروع شده. ایران با بهرهبرداری از ٩٧درصد آبهای سطحی سالانه خود عملا تمام رودخانهها را خشک کرده و دیگر آبی در طبیعت باقی نمانده است.
لذا با توجه به اهمیت موضوع و شرایط بحرانی آب در کشور و منطقه جنوب کرمان با یکی از صاحبنظران شاخص منطقه در حوزه آب گفتگویی در این خصوص انجام داده ایم که خواندن آن برای هر شهروندی ضرورت دارد.
دکتر ارسلان فاریابی متولد ۶۴ فارغ التحصیل دکتری آبیاری زهکشی از دانشگاه شهرکرد و عضو هیات علمی گروه مهندسی آب دانشگاه جیرفت به سئوالات ما در این رابطه پاسخ می دهند
–جناب دکتر بعنوان اولین سئوال بفرمایید وضعیت آبی کشور چگونه است و اساسا ما چقدر آب می توانیم مصرف کنیم؟
متاسفانه طی سالهای گذشته منابع آبی زیر زمینی با توجه به مصرف بی رویه کاهش بسیاری داشته و ما به گونه ای مصرف می کنیم که انگار همان ۱۳۰ میلیارد متر مکعب آب تجدیدپذیر سالانه ۵۰ سال قبل را داریم در صورتی که این رقم به کمتر از ۱۰۰ میلیارد متر مکعب رسیده است و با بحران شدیدی روبرو شده ایم. شوربختانه اینکه ۹۳ درصد آب در ایران در بخش کشاورزی مصرف می شود وچیزی حدود ۳۵ درصد راندمان دارد که رقم بسیار پایینی است همچنین ۹۷ درصد آبهای سطحی که سالانه بوجود می آید نیز مصرف می شود و در واقع چیزی برای ذخیره باقی نمی ماند. متاسفانه مصرف آب ما بیش از توان طبیعت ماست و با بیلان های منفی شدیدی در منابع آب زیرزمینی روبرو هستیم.
–برخی بر این باورند که سد سازی باعث برهم زدن اکوسیستم شده و نقش بسزایی در خشکسالی و حتی برداشت آبهای زیرزمینی داشته و در واقع تشدید بحران نموده. این موضوع از نظر علمی واقعیت دارد؟
در خصوص سدسازی در بعد از انقلاب با یک عطش شروع به این کار نمودیم و به دنبال این بودیم که از دنیا عقب نمانیم و فقط به همین یک موضوع فکر می کردیم و توجهی به محیط زیست، مهاجرت انسانی و … نداشتیم و هزینه های گزافی با مطالعات اولیه و کار کارشناسی بسیار ضعیف بر جامعه تحمیل کرده و محیط زیست را نابود کردیم.
به عنوان مثال سد کرخه با ظرفیت ۷.۵ میلیارد متر مکعب ساخته شد و هیچ زمانی بیشتر از ۲میلیارد متر مکعب ذخیره نداشت، بقیه سدها هم همینطور! در واقع سدها را به مراتب بیشتر از ظرفیت رودخانه هایمان ساخته ایم. همچنین سد گتوند یکی از ننگین ترین سدهایی است که ساخته شده و یک حجم عظیمی از آب شیرین را در محدوده ای بدون مطالعات علمی اولیه ذخیره کردیم که تمام آن محدوده شوری بالایی داشت و نتیجه آن شده که شورترین دریاچه را احداث کرده ایم که هیچگونه استفاده ای ندارد و عملا چالش بزرگی برای محیط زیست فراهم نموده ایم و این بی توجهی دولتمردان به نظرات علمی و کارشناسی دوستداران محیط زیست و اساتید دانشگاه در خصوص احداث این سد بود که هر چه فریاد زدند نتیجه ای در برنداشت و دولت بدون توجه به موضوعات مطرح شده کار خود را ادامه داد.
–جناب آقای دکتر فاریابی با توجه به اینکه جنوب کرمان منطقه خشکی است و تالاب جازموریان نیز در این منطقه با بحران جدی روبرو می باشد پروژه انتقال آب سرشاخه های هلیل چه تاثیر منفی بر روند زندگی مردم و تولید ریزگردها دارد؟
در واقع تالابی در کشور وجود ندارد که وضعیت مناسبی داشته باشد. یا به کلی خشک شده اند و یا در حال نابودی هستند. جازموریان هم یکی از این موارد! سد سازی ها هم مشکلات آبی کشور را دو چندان کرده اند و در خصوص انتقال آب هم ما منطقی عمل نمی کنیم و به نظر می رسد پروژه های انتقال آب در کشور قبل از آنکه مبنای علمی داشته باشد. متاثر از سیاست و قدرت باشد. سازمان یونسکو برای انتقال آب معیارهایی را مشخص نموده که پروژه های انتقال آب در کشور و خصوصا پروژه انتقال آب سرشاخه های هلیل مطابق با هیچ یک از این معیارها نیست و لازم است اشاره ای به این معیارها داشته باشیم.
-ناحیه مقصد، باید پس از توجه به منابع جایگزین تأمین آب و تمامی اقدامات منطقی برای کاهش تقاضای آب در تأمین نیازهای فعلی و پیشبینی شده، کمبود جدی داشته باشند تا طرح انتقال آب قابل توجیه باشد. (در واقع تأکید یونسکو بر انجام تمامی اقدامات منطقی کـاهش تقاضای آب، نشاندهنده اولویت مدیریت تقاضا بر مدیریت عرضه میباشد. یعنی اگر کمبود آبی را بتوان با مدیریت تقاضا وهزینههای معقول رفع نمود به انتقال آب بین حوضهای نیازی نخواهد بود. در حالی که در این طرح اینگونه نیست.
-حوضه مبدأ نباید با کمبود جدی آب مواجه شود. در صورتی که جنوب کرمان با کمبود جدی آب روبرو است.
-کیفیت زیستمحیطی در حوضههای مبدأ و مقصد مورد تهدید و تخریب قرار نگیرند. با انتقال این طرح محیط زیست جنوب کرمان مورد تهدید و حتی نابودی است.
-اجرای طرح نباید باعث بروز اختلالات اساسی اجتماعی و فرهنگی شود. با توجه به کمبود آب در جنوب کرمان اختلالات اساسی اجتماعی و فرهنگی و حتی تنش های اجتماعی قابل پیش بینی است.
-منافع خالص ناشی از اجرای طرح بهطور عادلانه بین حوضهها تقسیم گردد. در این خصوص هم عدالت نادیده گرفته شده است.
-ناحیه مقصد هیچ راه دیگری بجز انتقال نداشته باشد و در این خصوص هم قطعا چنین نیست.
-مهمتر اینکه حقآبه مبدا حفظ شود
و از طرفی طرح های انتقال آب پیامدهای ناگوار و عوامل تخریبی فراوانی دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم.
-کاهش شدید دبی رودخانهها و گاهی خشکشدن آنها
-نابودی حیات تالابها
-به خطر افتادن محیطزیست و تنوع زیستی جانوری و گیاهی
-بروز نارضایتیهای اجتماعی
-افت سطح آب سفرههای آب زیرزمینی
-ناپایداری سرزمین خصوصاً در حوضههای مبدأ
-رشد سریع و نامتوازن جمعیت در حوضههای مقصد
-صرف هزینههای زیاد
-جابهجایی ساکنین آبگیرها و مسیرهای انتقال
-کاهش کیفیت آب شرب شهرهای پاییندست
-افول صنعت گردشگری و توریسم
جناب دکتر فکر نمی کنید که باید در بخش کشاورزی تغییر رویه ایجاد شود و اساسا چکار باید کرد؟
متاسفانه به دلیل اقتصاد مبتنی بر نفت بهره وری اقتصادی در کشاورزی نادیده گرفته شده است و می توان به این نتیجه رسید که کشاورزی به حال خود رها شده است و از طرفی الگوی کشت مناسبی نداریم. بعنوان مثال در اصفهان برنج کشت می شود از طرفی بحث خودکفایی در بیشتر محصولات کشاورزی هیچ ضرورتی با توجه به کمبود شدید آب در کشور ندارد و لازم است از طریق واردات نیاز کشور تامین شود. در واقع با این همه مشکلات زیست محیطی، اقلیمی و کمبود آب، صحبت از خودکفایی واقعا بی معناست. ضمن اینکه هدر رفت آب در بخش کشاورزی بیش از اندازه است و طبق آمارها حداقل ۵۰درصد آن به ضعف دستگاههای دولتی بر می گردد هرچند که اعتقاد دارم حاکمیت برای برون رفت از این بحران کمبودهایی هم که از طرف کشاورز می باشد را نیز باید جبران نماید و با این اوضاع نابسامان آب باید به سمت صنعتی شدن گام برداریم و در واقع آرمان دست یابی به امنیت غذایی باعث ناامنی شدید در بحث آب شده و این فاجعه ایست بزرگ که ما چشمانمان را بر روی آن بسته ایم و بزودی در گرداب آن گرفتار می شویم اگر از همین امروز مدیریت نکنیم و اشتباهاتمان را به سرعت جبران ننماییم.
آمار اشتغالزایی در بخش کشاورزی ۱۷ درصد است و تولید ناخالص ملی هم ۱۰درصد و این امار تکان دهنده ای است با توجه به مصرف آب ۹۳ درصدی در این بخش.
–جناب دکتر شما به عنوان یک صاحب نظر در حوزه آب چه پیشنهادی برای برون رفت از این بحران دارید؟
مدیریت صحیح منابع آب با جدیت و سرعت و فرهنگ سازی در درازمدت ضمن اینکه جا داشت رشته دیپلماسی آب در کشور راه اندازی می شد و برای گرفتن حقابه خود از همسایگان تلاش می کردیم و در واقع ما در حکمرانی آب بسیار ضعیف عمل می کنیم. آموزش باید از مدرسه صورت گیرد هر چند که مصرف غیر کشاورزی فقط ۷درصد می باشد و صرفه جویی در این حوزه ها مشکلی از بحران آب حل نخواهد کرد.
البته دغدغه خاک از آب بیشتر و ضروری تر به نظر می رسد و احتمال اینکه روزی خشکسالی ها از بین برود وجود دارد ولی ما به واسطه مصرف بیش از حد کود و سم و آبیاری های نابجا در حال نابودی خاک هستیم و این خطر هم بسیار جدی و غیر قابل جبران است و بدست آوردن خاک سالم امری غیرممکن است. باید وزارت کشاورزی با جدیت وارد میدان شود و ضمن آموزش مردم و کشاورزان اجرایی شدن تحقیقات و پژوهش ها را سروسامان بخشد و از آمار سازیهای بی مورد به شدت پرهیز نماییم و فقط به دنبال خروجی کار باشیم.
اشاره: با توجه به نظرات علمی و راهگشای دکتر فاریابی صاحبنظر در امور آب کاملا این موضوع برداشت می شود که پروژه های انتقال آب در کشور و خصوصا پروژه انتقال آب سرشاخه های هلیل رود به علت نداشتن هیچ یک از معیارهای جهانی همانند پروژه سد گتوند پروژه ای ننگین و متاثر از نفوذ اصحاب قدرت بوده و در واقع خیانتی بزرگ محسوب می شود.
گفتگو از: محمود مجاز سردبیر نشریه سکوت
لطفا از گرانی سیمان که از سوی کارخانه های مربوطه خدسرانه شکل گرفته هم بگویید.