سرجاز، روستایی کهن که محلهای از سبزواران شد. / نویسنده: ه. هامون
ایالت وسیع کرمان و بلوچستان در دوران قاجارحاکمان زیادی را به خود دیده است که قریب به اتفاق آنها شاهزاده هایی بودند که جز خوشگذرانی و اندوختن ثروت از طریق گرفتن مالیات بیشتر از رعیت کاری دیگر نداشتند. اما حدود ۱۶۰ سال پیش با آمدن یکی از همین شاهزاده ها به نام کیومرث میرزا عمیدالدوله، نوه عباس میرزا و انتخاب پیشکار یا وزیری از دیار یوش مازندران ، از خاندان نیما یوشیج، از سوی شاهزاده به نام محمد اسمعیل خان که بعدها به وکیل الملک مشهور گردید و وقوع اتفاقاتی مانند قهر طبیعت ، خشکسالی و ملخ خوارگی در دوران حکمرانی این شاهزاده سبب گردید که ایشان دو سال بعد، از کرمان فراری و وکیل الملک که غیرشاهزاده ای باهوش و درایت بود جانشین ایشان گردد.
با آمدن وکیل الملک و بعدها پسر ایشان مرتضی قلی خان ملقب به وکیل الملک ثانی، در دوره ده سالهای که این دو حاکم کرمان بودند، خدماتی چند در دهات و روستاهای کرمان صورت گرفت. علاوه بر این محمد اسماعیل خان وکیل الملک جزیه زرتشتیان یا مالیات حق حیات و زندگی آنها را برای همیشه برانداخت.
این شخص و فرزندش ضمن محکم نمودن رگ و ریشه خود در این ایالت وسیع ، علاوه بر شهر کرمان در دیگر شهرها و بلوکها و آبادیها، رباط، حمام، کاروانسرا و بازار بنا کردند و در این راه کوشش بسیار جهت آباد نمودن این ایالت به خرج دادند. گفته میشود اغلب آبادیهای با نام وکیل آباد ساخته و آباد شده این پسر و پدر هستند ،در منابع متعدد به آثاری از این دو چنین اشاره شده است: کاروانسرای نایبند و راور، آب انبار و کاروانسرای ماهان، قنات وکیلآباد ماهان، حمام دارزین ، قنات کروک ،عمارت و حمام و باغ ریگان، حمام بمپور ، قنات کلان زهو، حمام دوساری، باغ و حمام سرجاز، بند باغین ، کاروانسرا رباط، قلعه و باغ صوغان، بازار و کاروانسرای جوپار، حمام و بازار بم، نهر ابارق ، قلعه و قنات اسپهکه (نصرتآباد) کاروانسرای تهرود، حمام رودبار، کاروانسرای قلعه عسکر ،حمام و تکیه و مسجد لاله زار، کاروانسرای زینالدین، کاروانسرای سروستان بین راین و جیرفت، نقل است که وکیل الملک اول برای تشویق و ترغیب مردم جهت آبادانی مناطق جنوبی ایالت فرمانی بدین صورت صادر نمود: هر کس در این مناطق نخیلات غرس نماید اگر در خالصه باشد تا وقتی که به ثمر بنشیند و اگر در اربابی باشد ، ده تا پانزده سال از دادن مالیات معاف است.
وکیل الملک در زمانی که حاکم بود، ضمن آباد نمودن دهات سعی نمود تعدادی ده را برای خودش خریداری نماید، از جمله این دهات سرجاز جیرفت بود که بعد از ایشان به پسرش مرتضی قلیخان رسید، از آنجایی که وکیل الملک ثانی نیز به مانند پدر عطش قدرت داشت، برای نزدیک شدن به خاندان قدرت، در اواخر عمر و با سن بالا با نجم السلطنه دختر جوان شاهزاده فیروز میرزا فرمانفرما ( نوه عباس میرزا ولیعهد ، خواهر ناصرالدوله فرمانفرما سازنده باغ شاهزاده ماهان ) ازدواج نمود و بدین طریق باجناق مظفرالدین شاه نیز گردید.
در این ازدواج وکیل الملک سرجاز را به عنوان بخشی از مهریه به نجم السلطنه می بخشد. نجم السلطنه از ایشان که شوهری مسن بود، صاحب دو دختر گردید، یکی به نام عشرتالدوله با خانواده پدری در کرمان ازدواج کرد و دیگری شوکتالدوله به همسری حاجی سهامالملک جدِ خاندان بیات درآمد.
نجم السلطنه با وجود داشتن دو دختر از شوهر کرمانی خود سرجاز را به دیگر پسر خود مصدق می بخشد، ایشان بعد از فوت وکیلالملک کرمانی به ازدواج میرزاهدایتالله وزیر دفتر درآمد که از ایشان نیز صاحب دو فرزند شد که مصدقالسلطنه از جمله فرزندان ایشان بود که در تاریخ ایران کمتر کسی هست، اسم ایشان را نشنیدهباشد.
شواهد و قرائن نشان می دهد که مصدق هیچ گونه ارتباطی با برادران ناتنی خود، نمایندگان دوره سوم ، چهارم و پنجم جیرفت ( رستم خان اسفندیاری ملقب به رفعت الدوله و میرزاحسینخان اسفندیاری با القاب عدلالسلطنه، سردارنصرت و….) نداشته است.
ایشان سرجاز را به دایی اش عبدالحسین میرزا فرمانفرما می فروشد. عبدالحسین میرزا نیز سالیان طولانی حاکم کرمان بوده است و چندین سفر نیز به جیرفت و رودبار نیز داشته است. البتّه آنطور که اسناد حاج امین دارالضرب برجسته ترین بازرگان قرن نوزده ایران و اولین سرمایه گذار صنعتی در ایران نشان میدهد، سردارنصرت اسفندیاری، مرد همهکاره کرمان در سالهای مشروطیت و نماینده جیرفت و رودبار در دوره پنجم مجلس شورای ملی، در سال ۱۲۸۳ هجری شمسی قصد داشت آن را از مادر ناتنیاش، نجمالسلطنه به قیمت سههزار تومان خریداری نماید. به نظر میرسد که سرجاز چشم سردار نصرت را گرفته بود چرا که ایشان حتی حاضر شد صد تومان به واسطه که در آنزمان رقمی بالا بود باج دهد، ظاهراً اینکار صورت نگرفت و عبدالحسینمیرزا فرمانفرما آن را خریداری نمود.
مسافری که در سال ۱۸۵۰ میلادی از جنوب استان کرمان دیدن نموده است یادآور میشود که در این زمان در این منطقه روستاهای دوساری، قلعه پیش ( ده پیش کنونی احتمالا)، قلعه نو و سرجاز برای امنیت و دفاع در مقابل راهزنان دارای قلعه بودهاند و در زمان شاهزاده عبدالحسین میرزا فرمانفرما نیز این ملک به دلیل اهمیتش دارای حصار و دیوار و چهار برج در اطراف بودهاست و مردم در مواقع عادی در خارج از قلعه، در خانههایی ساختهشده از نی و چوب زندگی میکردند.
عبدالحسین میرزا فرمانفرما در سفری که در سال ۱۲۷۲ هجری شمسی به جنوب استان کرمان داشته است ، سرجاز، سبزواران و رهجرد را جزء دهات خالصه ذکر نمودهاست که در این زمان مالیات نمیدادند.در این زمان کدخدای سرجاز مشهدیخرّم نامی بودهاست که رعیت تحت سرپرستی او پنج خانوار از اهالی سیستان بودهاند.در این موقع سرجاز دارای پنج گاوبند، سبزه واران چهارده گاوبند، دوساری دوازده گاوبند و آبگرم دارای هشت گاوبند بودهاند که نشان میدهد سبزواران دارای حاصلخیزترین زمینها بودهاست .در آن زمان از هر گاوبند یک خروار گندم و هفتاد من جو زراعت میگردیده است در همین دوره سبزپوشان اربابی و دارای شش خانوار بودهاست
اسناد و کتابهایی که انگلیسیان و ایرانیان سفرکرده به جیرفت زمین از خود برجای گذاشتهاند، نشاندهنده آن است که در بیشتر دوران قاجار، سرجاز پرجمعیت تر از سبزواران بوده است، آنطور که فیروز میرزا فرمانفرما در ۱۴۰ سال پیش مینویسد در آن زمان سبزواران، روستایی که بعدها مرکز فعالیتهای جنوب گردید، کمتر از ده خانوار بیشتر نداشت. اما همین روستا به علت اینکه مرکز جیرفت قرار گرفت و تمامی ادارات در محدوده آن ساخته شدند به مرور سایر روستاهای اطراف مانند سرجاز، صاحب آباد، رهجرد، سبزپوشان ، کهورویه و غیره را چنان در برگرفت که اکنون این مناطق را به عنوان محله ای از آن شناخته میشوند.

نوشته جالبی بود و برایم تازگی داشت . کاش منابع را نویسنده ذکر میکرد.
واقعا سرجاز ارثیه مصدق بوده است
نویسنده محترم سندی هم دارد
ممنون