سازمان سبزی و صیفی جنوب کرمان / محمدرضا واحدی
محمدرضا واحدی:
من در عمر بیست و سه چهار سالهی کارمندی ام در سازمان سبزی و صیفی جیرفت که بعدها و پس از ادغام شد سازمان سبزی و صیفی جیرفت و کهنوج و بعدترها و با تولد پنج فرزند برومند دیگر از بطن جیرفت و کهنوج آن زمان، شد سازمان سبزی و صیفی جنوب کرمان، با ده- دوازده مدیرعامل در این مجموعهی بزرگ ملی کار کردهام و تا حدود زیادی هم میشناسمشان. هیچکدام هم آدم های بدی به نظرم نیامدهاند.
ولی حالا که گذشته را مرور میکنم میبینم همهشان در یک نقطه اشتراک دارند. آن هم گناهی که احیانن در جوانی کردهاند که حالا با رییس شدن در این تشکیلات همیشه مغصوب و متهم، دارندتاوان همان گناه کرده یا نکرده را پس میدهند! اصلن بالاتر از یک گناه، فکر میکنم همهشان عاق والدینی، چیزی بودهاند. وگرنه نمیشود که همهشان این سرنوشت محتوم و مشترک را داشته باشند که چوب هزار جرم نداشته را بخورند.
هم بهترین تولید و عملکرد را داشته باشند هم بدترین تهمت و توهین را ببیند! سازمانی که بیش از نیم قرن پیش بر اساس آمایش منطقهای و استعدادهای بینظیر خدادادی در این منطقه برای توسعه و عمران روستایی راه افتاد با مسئولیتهای متعدد در حوزههای مختلف، و در این همه سال منشاء خدمات بسیاری بوده که کمترینش تامین سالیانه قریب پنج ملیون تن محصول درجه یک برای تامین غذای مملکت است. و کمترینش اجرای چند هزار هکتار آبیاری نوین جهت مصرف بهینه آب کشاورزی است.و کمترینش بیش از هزار و سیصد چهارصد هکتار گلخانه مدرن است که مشتریان دست به نقدی در آن سوی مرزها دارد و در این شرایط تحریم ارز وارد میکند.و کمترینش دستیابی به بهترین استانداردهای ضریب مکانیزاسیون کشور است.و کمترینش تولید بیش از هشتاد و پنج گونه محصول زراعی و باغی است با رتبه های بالای تولید ملی که بار زیادی از دوش مملکت برداشته و بر میدارد.
و بیشترین محصول خرمای مملکت را تولید میکند و بهترین مرکبات ارگانیک کشور را دارد. و خدمات زیادی در بحث اموردام و شیلات داشته است.تازه همین سازمان که همیشه چوب مازاد تولید سبزی و صیفیاش را خورده، خط مقدم مبارزه با ملخ است که اگر فقط یک سال خوب عمل نکند ملخ ها مملکت را میخورند.
خط مقدم قرنطینههای آفاتی است که از مسیر پاکستان و از همجواری با سیستان و بلوچستان به ارث میبرد. و باز اگر شل بزند همه ی مملکت سفت میخورد! اما در همهی سالهای گذشته مسئولین و کارشناسان این سازمان آن قدر جهادی و کارشناسانه عمل کردهاند که خود سپر این بلایا باشند تا آسیبی به دیگر مناطق نرسد اما دریغ از جوی قدرشناسی حتی از مردم و رسانهها! کافیاست دوباره تحت تحریم های ظالمانهی دشمن مرزهای صادرات مان بسته شود تا باز از سازمان جهاد کشاورزی با آن همه شرح وظایف در حوزههای خدماتی و تحقیقاتی و آموزشی و تولید علم، باز هم بشویم سازمان سبزی و صیفی جنوب کرمان و به چوب هزار بی تدبیری و بی برنامگی نواخته شویم. سازمانی که برنامه کشت را فقط با توصیه علمی و پیش بینی بازار سال آینده میتواند به کشاورز ارائه دهد و هیچ ابزار قانونی باردارندهای برای کنترل سطح کشت محصولات ندارد، سازمان و وزارت خانهای که بازرگانی و صادرات و واردات محصولش را به وزارت خانهی صنعت معدن و تجارت واگذار کردهاند و نقشی در تنظیم بازار نمی تواند داشته باشد با هیچ انصافی نباید این قدر انگ انفعال و بیبرنامگی بخورد.
راستی من در همهی این سالهای پرتنش، هم فکر کردهام که روسای سازمان شمال استان و حتا کارشناسان شان دعای خیر پدر و مادر پشت سرشان بوده است که سبزی و صیفی ندارند!
