کنارصندل/ کودکانی که به کار گمارده می شوند
۱۲ ژوئن روز جهانی کودکان کار نامگذاری شده است، واژه ای که در چند سال اخیر زیاد از ان شنیده ایم، کودکانی که به جای پرداختن به بازی و سایر مقتضیات شرایط سنی به نوعی درگیر کارند.چه تعریفی از کودک کار وجود دارد و چه نهاهایی متولی رسیدگی به این حوزه اند؟ در گفتگو با نجمه سالارکریمی روانشناس مرکز اورژانس اجتماعی جیرفت، به این موضوع پرداخته ایم ایا تعریف رسمی ای از کودکان کار وجود دارد؟کودکان کار به کودکانی گفته می شود که به نوعی مشارکت در تامین مسایل اقتصادی خانواده و خودشان دارند که طبق تعاریف رسمی ،سنین مختلفی را برای کودک کار در نظر گرفته شده است ،به طوری که برخی سنین زیر ۱۰-۱۱سال و برخی کشورها مثل ایران سن ۱۸سال را در نظر گرفته آن یعنی کودکی که زیر این سن باشد در زمره کودک کار قرار می گیرد کودکان کار صرفا کودکانی که ما در خیابان مشاهده می کنیم نیستند بلکه کودکانی که به نوعی در کارگاههای زیرزمینی و غیرقانونی مشغول بکار هستند،کودکانی که ممکن است به اجبار مشغول کشاورزی باشند و در زمینه کاری با والدین مشارکت می کنند و یا کودکانی که در کارگاههای ساختمانی درگیر می شوند همگی از گروهای مختلف کودکان کار هستند .چه دلایلی باعث روی اوردن کودکان به کارهایی که متناسب به سن و شرایط انها نیست، می شود؟عواملی که ممکن است باعث روی آوردن کودک به کار شود متعدد هستند از جمله می توان به فقر به عنوان یکی از عوامل مهم اشاره کرد که همین موضوع می تواند ناشی از بی سرپرستی،از دست دادن سرپرست خانواده،اعتیاد والدین،یا مهاجرت که باعث مجبور شدن کودکان به کار شود.
این کودکان با چه اسیبهایی رو برو می شوند و چه اسیبهایی متوجه شانمی شود؟ آسیب های که می تواند به کودکان وارد شود به دو دسته کلی آسیب های جسمانی و آسیب های روانی تقسیم شوند که آسیب های جسمانی شامل انواع صدمات ناشی از کارهای سنگین و نبود بهداشت و در معرض بیماری های متعدد قرار گرفتن است که به دنبال آن ،سوتغذیه در رعایت نکردن بهداشت عمومی را نیز به همراه دارد از آسیب های روانی که می توان کودکان کار را تهدید کرد این است که ممکن است آن ها مورد سواستفاده گروهها و باندهای خاصی قرار گیرند که آن ها را از لحاظ اقتصادی و روانی ،متاسفانه گاهی اوقات جنسی مورد استفاده قرار دهند که این مسایل می تواند اثرات پایدار سنگینی را در ذهن کودکان ایجاد کند احتمال دارد به تدریج خشم درونی شده ای در این کودکان شکل بگیرد که این خشم در بزرگسالی آن ها را به سمت مقابله با جامعه و رفتارهای پرخطر و انتقام گرفتن از جامعه سوق دهد و حتی در موارد خاص در آن ها مشکل شخصیت ضد اجتماعی ،اختلال شخصیت و مشکلات رفتاری شدیدی را ایجاد کند و بحث ادامه تحصیل هست که ممکن است این کودکان از آن محروم شوند که همین مسله یکی از بخش های کودک آزاری می شود از خطرات دیگر احتمال گرایش به سمت اعتیاد و مواد مخدر است که توسط دوستانشان و گروهاو باندهایی که آن ها را تحت فشار قرار دهند ایجاد شود.
چه نهادهایی ملزم به پیگیری این شرایط هستند؟از نهادهایی زیرربط می توان به فرمانداری، سازمان بهزیستی و اورژانس اجتماعی ،شهرداری،نیروی انتظامی،کمیته امداد، دادگستری،دفتر اتباع خارجی در خصوص ساماندهی و ارایه خدمات به این کودکان اشاره کرد .برای پیشگیری و کنترل این شرایط چه برنامه هایی قابل اجرا هست؟
اولین کار این است که ریشه و علت اصلی این آسیب که ممکن است خانواده بدسرپرست ،خانواده فقیر ،خانواده داری معلولیت و خانواده دارای فرد بیمار یا بی سرپرست باشد مشخص شده و تلاش شود که تا حد زیادی از آسیب ها کم شود که این کار کمک کردن به کودکان کار را می طلبد.
