بحران مدیریت منابع آب، از بحران کمآبی، جدیتر است
مهندس مرجان شاکری
طی سالهای اخیر، مجموعهای از مقالات در نشریات مختلف، در حوزهی پیامدهای زیستمحیطی از جمله: خشک شدن رودخانهها، تالابها، کاهش منابع آب زیرزمینی و حتی تغییر کیفیت منابع آب، منتشر گردیده که نشان از نگرانی صاحبان علم و فن، در خصوص سیاستهای اشتباه مدیریت منابع آبی کشور دارد.
اصولاً قوانین مربوط به استفاده از منابع آبی در دهههای اخیر، مورد توجه سیاسیون نبوده، به طوریکه تدوین قانون توزیع عادلانه آب به دهه شصت بر میگردد و با این شرایط، واضح است که مؤلفههای تغییر جمعیت و نیازهای اجتماعی در حوزه مدیریت منابع آبی، طی دهههای گذشته، دیده نشده است. هر چند اصرار برای استقرار واحدهای صنعتی آببر در مناطق بحرانی، نشان میدهد که سیاسیون بحث توسعه را، ورای مسائل زیستمحیطی میدانند و شاید یکی از دلایل عدم توجه به بازنگری قوانین آب، ناشی از نگاه کوتاه مدت آنها باشد.
بر اساس اعلام فائو ( سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد) در سال ۲۰۱۰، برداشت از منابع آب در ایران به ازای هر نفر، ۱۲۸۳ مترمکعب بوده است؛ در حالی که متوسط مصرف جهانی، ۵۰۶ مترمکعب به ازای هر نفر در دنیا میباشد، لذا مقایسه این دو عدد، بیانگر وضعیت قرمز ایران در برداشت منابع آبی است.
شایان ذکر است از سال ۲۰۱۰ تا کنون، بیش از دوازده سال، گذشته و شرایط برداشت از منابع زیرزمینی، بحرانیتر و حادتر هم، شده است. به شکلی که در بسیاری از دشتها، زنگ هشدار فرونشست زمین به صدا درآمده، تغییر کیفیت منابع آب اتفاق افتاده و منجر به شور شدن و یا بالارفتن میزان فلزات سنگین در منابع آبی شده است.
علاوه بر این، متأسفانه با خشک شدن تالابها، از بین رفتن پوشش گیاهی و همهی تبعاتی که کاهش منابع آبی در پی دارد، کانونهای تولید گرد و غبار در کشور گسترش یافته و ما شاهد آلودگی هوا و تأثیر آن بر سلامت مردم هستیم.
لذا برای برونرفت از این وضعیت، احتیاج به برنامهریزی کاملاً علمی و اصولی داریم که فقط توجه به مسائل آب و بارندگی و… کافی نیست و باید آموزش، توسعه فرهنگی و توجه به مسائل اجتماعی در کنار محاسبه بیلان آب، مورد توجه قرار گیرد.
لذا برای رسیدن به این منظور، در ابتدا باید همه متولیان اقتصادی و سیاسی، با متولیان حفظ منابع طبیعی و محیط زیست به یک اشتراکنظر در خصوص توان اکولوژیکی مناطق مختلف برسند، تا بتوانند بر اساس آن، یک برنامهریزی منسجم و هماهنگ برای برون رفت از این بحران انجام دهند.
شاید کمتر کسی بداند بیش از هشتاد درصد منابع آب، در حوزه کشاورزی مورد استفاده قرار میگیرد، در حالیکه سهم محصولات کشاورزی کمتر از ۱۲ درصد تولید ناخالص ملی است. بنابراین تغییر الگوی کشت و پیروی از اصول علمی در مدیریت کشاورزی، میتواند کمک شایانی به کاهش فشار بر روی منابع آبی داشته باشد.
همچنین لزوم استقرار صنایع آببر در مناطق ساحلی، از سیاستهایی است که منجر به کاهش فشار بر منابع آب شیرین و قابل شرب میشود.
در کنار اقدامات اجرایی ذکرشده، کنترل سیلابها و تقویت آبخوانها نیز میتواند تأثیر بهسزایی در افزایش توان منابع آب زیرزمینی داشته باشد.
آنچه مسلم است در کشور ایران، کمبود منابع آبی نداریم و حلقه مفقوده در این میان، نحوه مدیریت منابع آبی است.
لذا دولتمردان و مردم باید بدانند زنگ هشدار بحران منابع آبی به صدا درآمده است و در صورت عدم توجه به این مسئله، دیر یا زود تبعات آن دامن همه جامعه را خواهد گرفت.
پس باید همراه با آگاهسازی و آموزش، ضمن تعریف برنامههای اجرایی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت در دورهی زمانی مشخص، به سمت کاهش تنش آبی حرکت کرد.
منتشر شده در شماره ۱۳۸ نشریه روشنفکری – ۲۷ دیماه۱۴۰۱
جهت ورود به کانال خبری کنارصندل در ایتا بر روی تصویر کلیک کنید