. دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳

کد خبر: 103192 تاریخ انتشار : دوشنبه 19 آذر 1403 | 21:31 ب.ظ

هرگونه دستکاری در طبیعت ، قطعا انتقام سخت طبیعت را در پی دارد ! / فرود رفعتی

به نام خدادیروز ۱۸ آذر ۱۴۰۳ توی یکی از ادرات جنوب کرمان ، پیش یکی از دوستان خوب کهنوجی بودیم و صحبت شد که تعدادی از نمایندگان کشاورزان و عشایر دهستان امگز و گمرکان در اعتراض به فعالیتهای معدنی که موجب تخریب محیط زیست و تجاوز به باغها و چراگاه دام آنها در تنها منطقه […]

به نام خدا
دیروز ۱۸ آذر ۱۴۰۳ توی یکی از ادرات جنوب کرمان ، پیش یکی از دوستان خوب کهنوجی بودیم و صحبت شد که تعدادی از نمایندگان کشاورزان و عشایر دهستان امگز و گمرکان در اعتراض به فعالیتهای معدنی که موجب تخریب محیط زیست و تجاوز به باغها و چراگاه دام آنها در تنها منطقه ییلاقی و گردشگری عنبرآباد که نزدیک به بلندترین آبشارهای ایران با ارتفاع ۱۷۰ و ۱۲۰ یعنی وروار و سرند کوه هستند ، تجمع اعتراضی داشته اند .
دوستمون گفت البته افرادی هم هستند که این معترضان را نفرین می کنند!
گفتم چرا؟
گفت مثلا در چهریگان کهنوج معدنی بود و چند نفر مشغول به کار بودند و عده ای آمدند و اعتراض کردند و آن معدن تعطیل شد و کارگرانی که بیکار شده اند ، معترضان را نفرین می کنند !
گفتم اتفاقا من و پدرم هم در آن تجمع اعتراضی بودیم و در مورد خطرات سیلیس و بیماریهای تنفسی و سرطانزایی سیلیس صحبت کردیم و موقعیت جغرافیایی و وضعیت کشاورزی و اجتماعی منطقه را برای مهندس محمد درویش که مهمان ویژه این گردهمایی بود تشریح کردیم .
گفتم خوب حالا شما بعنوان کسی که رشته و تخصصیتان در رابطه با کشاورزی و محیط زیست هست ، نظرتان در مورد معدن چهریگان کهنوج چیه؟
گفت خدا خیرتان بدهد چون سلامت مردم منطقه را تهدید می کرد.
گفتم مهم نظر شماهاست که می دانید که چه خدمتی به مردم منطقه و محیط زیست و حیات وحش شده است.
وگرنه همیشه عده ای هستند که از نابودی زندگی دیگران و نابودی محیط زیست سود می برند .
گفتم قطعا” اگر یک جنگل بنه را در اختیار چند سود جو قرار بدهیم ، صدها نفر کارگر اره به دست و دها نفر راننده برای جابجایی چوبها و صدها نفر نجار و زغال سوز مشغول به کار می شوند و هزاران نفر هم کباب می خورند یا قلیان و تریاک می کشند و به جان شما دعا می کنند ! ولی آیا چنین خدمتی جنایت نیست؟
گفت بله !.

این حرفها من را به یاد دهه هفتاد جنوب انداخت که هزاران نفر مردم ناآگاه  با بیل و کلنگ به جان مناطق باستانی جنوب کرمان افتادند و هزاران قطعه اشیا عتیقه تمدن جیرفت باستان  ( شامل شهرستانهای کهنوج و رودبار جنوب و عنبرآباد و قلعه گنج و منوجان و فاریاب و جازموریان )  را به قاچاقچیان عتیقه اروپایی فروختند و عده ای از مسئولان آن زمان هم می گفتند که خدا دیده خشکسالی به مردم فشار آورده و به آنها لطف کرده و از این راه دری به روی آنها گشوده است ! و تا مدتها این غارت ادامه داشت !
یا در زمان رواج معاملات خودرویی  ،  خودرو را با قیمت بیشتر از متعارف با چک خرید و فروش می کردند و عده ای سودهای آنچنانی بردند و موجب رونق خرید و فروش خودرو شد و باز تعدادی از مسئولین گفتند اشکال شرعی و قانونی ندارد و خودشان هم در این معاملات شرکت کردند و سرانجام موجب آنهمه ورشکستگی و سکته بدهکاران شد !
یا هنگامی که سد جیرفت آبگیری شد همه خوشحال بودند که مشکل خشکسالی  و اشتغال در جنوب کرمان برای همیشه حل شد !
ولی یکی دو سال نگذشته بود که همه چشمه سارها و قنوات کرانه هلیل رود از روستاهای سه کیلوتری زیر سد جیرفت تا میانچیل وبهادر آباد ، تا رودبار جنوب و قلعه گنج و جازموریان خشک شدند و جازموریان کانون ریزگردهای داخلی شد
  و سطح آبهای زیر زمینی فروکش کرد و فرونشست زمین اتفاق افتاد و ….
یعنی مردم عامی و مسئولین وقتی متوجه فجایع زیست محیطی می شوند که دیگر کار از کار گذشته !
چون هرگونه دستکاری در طبیعت ، قطعا انتقام سخت طبیعت را در پی دارد !. 
در زمینه معادن ، به ویژه معادن خطرناک و سمی مانند مس و سرب و جیوه ، قطعا” این انتقام ، سخت تر خواهد بود!
برخی تصور می کنند که توسعه معادن موجب رونق اقتصادی می شود و برای همین تا یک شرکت معدنی وارد منطقه می شود برایش فرش قرمز پهن می کنند غافل از اینکه شرکت برای تامین منافع خودش به این منطقه آمده نه برای خدمت به مردم !
اگر قرار بود معادن موجب رونق اقتصادی شوند الان باید کشورهای آفریقایی که معادن طلا دارند و سالیانه صدها نفر از کارگران آنها در معادن کشته می شوند پیشرفته ترین کشورهها باشند در حالی که می بینیم فقیر ترین مردم دنیا هستند!.
و قطعا” صاحبان معادن که در کشورهای اروپایی و آمریکا هستند ، جزو ثروتمند ترین افراد هستند !
عده ای از مسئولین ، سیرجان و رفسنجان را الگو قرار داده و می گویند چرا ما
ما نباید مانند سیرجان و رفسنجان باشیم !
فارغ از اینکه سیرجان و رفسنجان را پیشرفته بدانیم یا ندانیم ، باید گفت اصلا مقایسه بین این شهرها و شهرهای جنوبی درست نیست .
اولا از نظر نوع معدن ، مقایسه معدن آهن گل گهر با معادن مس و سرب جنوب کرمان قابل مقایسه نیستند .
چون آهن سرطان زایی و آلودگی مس و سرب را ندارد!
دوم اگر مس سرچشمه را الگو قرار دهیم ، باز می بینیم که در سرچشمه چقدر درخت خشک شده است و سرطان و سقط جنین و افسردگی در شهرک مس سرچشمه بیداد می کند. !

از نظر جغرافیایی ، سیرجان و رفسنجان در دشت قرار دارد و حوزه آب ریز هیچ رود مهمی نیستد .
در حالی که دور تا دور جلگه جیرفت و دشت رودبار بوسیله کوههای با بلندای بالای ۳۰۰۰ متر (  به شکل نعل ) گرفته شده است که هم موجب راکد ماندن هوای آلوده به مواد سمی سرب و مس و جیوه ، در هوای این مناطق معلق می ماند و وارد ریه های مردم می شود و هم ذرات معلق سمی جذب قطرات باران شده و مخاطرات بهداشتی و محیط زیستی در پی دارد  .
از سوی دیگر هر گونه بارندگی در حوزه آبخیز شهرستانهای جنوبی کرمان موجب جاری شدن سیلاب از خط الراس این کوهها به طرف جلگه و دشت شده و با فلزات سنگین آزاد شده از معادن ، آلوده شده و آبهای سطحی و زیر زمینی را آلوده می کند و سپس از طریق رودخانه هلیل رود به جازموریان می ریزد و پس از ته نشین شدن ، خشک شده و به صورت ریز گردهای کمتر از ۲ ونیم میکرون در آمده و از طریق ریه و مخاط بدن جذب شده و موجب سرطان می شوند !
از نظر جغرافیایی سیرجان و رفسنجان دارای چند روستای پراکنده هستند در حالی که روستاهای جنوب کرمان از رابر تا جازموریان به هم پیوسته هستند و زندگی همه آنها از راه کشاورزی و عشایری تامین می شود .

  و در پایان باید این را هم بدانیم  ژاپنی که از راه تولید لوازم صوتی و تصویری و الکترونیکی و … جزو قدرتهای اقتصادی شده ، فنلاندی که با ساخت گوشی نوکیا  ، سوئیسی که با ساخت ساعت ، و تایوانی که با ساخت فلش و مموری و تراشه های الکترونیکی جزو اقتصادهای برتر دنیا شده اند ، هیچکدام دارای معادن مس و سرب و … نیستند و چند تن مس را از کشورهای فقیر مثل ما تهیه می کنند و با هر کیلوی آن هزاران قطعه الکترونیکی تولید می کنند و میلیونها دلار به خودمان و دیگر کشورها می فروشند !
دست کم  بیاییم همین صنایع الکترونیکی  را گسترش بدهیم و میلیونها نفر را مشغول به کار کنیم که تراشه های پشت کارت ملی را از کشورهای دیگر وارد نکنیم و در صورت تحریم کاسه چه کنم چه کنم دست نگیریم! !
بیاییم ثبات و امنیت ایجاد کنیم و با بیشترین اثر تاریخی ثبت شده در یونسکو ،  صنعت گردشگری را رونق بدهیم .
فرش بافی و پارچه بافی و صنعت چرم را که نابود کردیم ، دوباره بازآفرینی کنیم!.
حالا که منابع نفت ، جنگلها ، منابع طبیعی و حیات وحش را نابود کردیم ، با سد سازی تالابها را خشک کردیم و موجب نابودی کشاورزی و افزایش ریز گردها و فرونشست زمین شدیم ، بیاییم معادن را برای نسهای بعدی بگذاریم تا خودمان هم از خطر معادن در امان بمانیم!.

  اینها اندکی از تصورات اشتباه مردم و مسئولین در مورد معادن بود .
بعد از این هم باید  در مورد خطرات معادن بیشتر اطلاع رسانی کنیم تا مردم و مسئولین بیشتر آگاه شوند.
تا آن وقت حتما” در اینترنت جمله های ” مرگ گوسفندان در خاتون آباد شهربابک ” و خطرات سیلیس ” و مسمومیت مس و سرب ” خطرهای معادن مس  را در اینترنت جستجو کنید تا بیشتر بدانید و بعدا بحث را ادامه ادمه دهیم.

خدا نگهدار

۱۷ /۸/۱۴۰۳
فرود رفعتی

نظرات بینندگان:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *