درسهایی جاودان از امام علی (ع) برای حکمرانی عادلانه(بررسی نامه ۵۳ نهجالبلاغه
بسم الله الرحمن الرحیم
منشور حکمرانی علوی: درسهایی جاودان از امام علی (ع) برای حکمرانی عادلانه(بررسی نامه ۵۳ نهجالبلاغه – فصل هفتم، (بخش دوم)( قدرت در خدمت مردم)
مقدمه: انسان خطاپذیر، حاکم مهربان
امام علی (ع) در ادامه سفارشات مهم به مالک اشتر، پس از تأکید بر رحمت و مهربانی، به دوقطبی بودن مردم (برادر دینی یا نظیر در خلقت) اشاره میکند و بیان میدارد که انسان ذاتاً موجودی خطاپذیر است. این شناخت، زمینهای برای یکی از مهمترین اصول حکمرانی علوی، یعنی عفو و گذشت، فراهم میآورد.
۱. عفو و گذشت: آیینه رحمت الهی
«فَأَعْطِهِمْ مِنْ عَفْوِکَ وَ صَفْحِکَ، مِثْلَ الَّذِی تُحِبُّ وَ تَرْضَى، أَنْ یُعْطِیَکَ اللَّهُ مِنْ عَفْوِهِ وَ صَفْحِهِ»
به مردم، آن مقدار بخشش و گذشت داشته باش که خودت دوست داری و میپسندی خداوند از عفو و گذشت خویش به تو ارزانی دارد. این یک معیار طلایی است: هر چقدر بخشش خدا را برای خودت میخواهی، همانقدر هم به مردم ببخش. این قاعده، یک درس اخلاقی بزرگ برای حاکمان است؛ چراکه آنان نماینده خدا در اداره امور مردم هستند.
۲. سلسله مراتب قدرت: تواضع در اوج اقتدار
«فَإِنَّکَ فَوْقَهُمْ، وَ وَالِی الْأَمْرِ عَلَیْکَ فَوْقَکَ، وَ اللَّهُ فَوْقَ مَنْ وَلَّاکَ»
تو (ای مالک) بر این مردم برتری و ریاست داری. و بالاتر از تو، من (امام علی) به عنوان والی امر، بالا دست تو هستم. و باز هم خداوند بالاتر از هر کسی است که به تو مسئولیت داده است. این کلام، درسی عمیق در باب تواضع و فروتنی برای حاکمان است. صرف “بالاتر بودن” دلیل نمیشود که هر کاری که دلمان میخواهد انجام دهیم. اگر خدایی که از همه بالاتر است، اینقدر مهربان است، چگونه یک حاکم میتواند به مردم زور بگوید یا ظلم کند؟
۳. کفایت امور مردم: مأموریت الهی حاکم
«قَدِ اسْتَکْفَاکَ أَمْرَهُمْ»
خداوند از تو “کفایت” امور این مردم را خواسته است. یعنی “طلب مِنکَ الکفایه لَهُم” (خداوند از تو میخواهد که کارهای مهم مردم را انجام دهی و کفایت کنی). امور مهم مردم، در دستان توست و خداوند این را از تو میخواهد. این یعنی مسئولیت حاکم، رفع مشکلات و کفایت نیازهای اساسی مردم است، نه صرفاً حکومت کردن و اعمال قدرت.
۴. مردم: برگهی امتحان الهی حاکم
«وَ ابْتَلَاکَ بِهِمْ»
و خداوند تو را با همین مردم امتحان میکند. آری، مردم و مشکلاتشان، برگهی امتحان و محک الهی برای هر حاکمی هستند. آیا مالک اشتر مشکلات مردم را حل کرده یا اینکه مردم دست به دعا برداشته و از او گلهمند بودهاند؟ این سرنوشت او را در نزد خداوند تعیین خواهد کرد.
۵. هشداری از سوی خداوند درباره حاکم دیکتاتور!
اسحاق بن عمار از امام صادق (ع) نقل میکند که خدای متعال به یکی از پیامبران وحی فرمود:
«اِئْتِ هَذَا اَلْجَبَّارَ، فَقُلْ لَهُ، إِنِّی لَمْ أَسْتَعْمِلْکَ عَلَى سَفْکِ اَلدِّمَاءِ وَ اِتِّخَاذِ اَلْأَمْوَالِ، وَ إِنَّمَا اِسْتَعْمَلْتُکَ لِتَکُفَّ عَنِّی أَصْوَاتَ اَلْمَظْلُومِینَ، فَإِنِّی لَنْ أَدَعَ ظُلاَمَتَهُمْ وَ إِنْ کَانُوا کُفَّاراً»
“نزد این ستمگر (حاکم دیکتاتور) برو و به او بگو: من تو را برای خونریزی و جمعآوری ثروت (مالیاتهای ظالمانه) به کار نگماردهام. بلکه تو را سر کار آوردهام تا صدای مظلومان به من نرسد. (یعنی کاری کن که مردم از ظلم تو به من شکایت نکنند.) زیرا من ظلم آنان را نادیده نمیگیرم، هرچند که کافر باشند!”
این حدیث، ریشهی آن جملهی معروف است که: «اَلْمُلْکُ یَبْقَى مَعَ الْکُفْرِ وَ لا یَبْقَى مَعَ الظُّلْمِ» (حکومت با کفر باقی میماند، اما با ظلم پایدار نمیماند). خداوند متعال حتی اگر مردم کافر باشند، باز هم ظلم را بر نمیتابد و از آنان دفاع میکند. پس، حاکم باید مشکلات مردم، حتی غیرمسلمانان را حل کند تا دست به دعا بر ندارند.
۶. امتحان الهی: شامل حال همه، حتی خود امام علی (ع)
«وَ ابْتَلَاکَ بِهِمْ» (خداوند تو را با همین مردم امتحان میکند.)
این قاعده فقط برای مالک اشتر نیست. خود امام علی (ع) نیز در رابطه با خویش همین را بیان میدارند. در نامه ۵۵ نهجالبلاغه به معاویه مینویسند:
«وَ قَدِ ابْتَلَانِی اللَّهُ بِکَ وَ ابْتَلَاکَ بِی، فَجَعَلَ أَحَدَنَا حُجَّهً عَلَى الْآخَرِ»
“خداوند من را در مورد تو امتحان میکند و تو را در مورد من. پس هر یک از ما را حجتی بر دیگری قرار داده است.”
این یعنی حتی امام علی (ع) نیز اگر در برخورد با معاویه خطایی میکرد، خداوند از او بازخواست میکرد. عدالت الهی برای همه یکسان است.
۷. تحریف قرآن: بزرگترین خیانت به بشریت
«فَعَدَوْتَ عَلَى طَلَبِ الدُّنْیَا بِتَأْوِیلِ الْقُرْآنِ»
