رگهای خشکیده «هند کوچک ایران»/ جناب وزیر نیرو، نبض کشاورزی جنوب کرمان را به جیرفت بازگردانید

در پهنه وسیع ایران، جیرفت و جنوب کرمان به حق، لقب «هند کوچک ایران» را از آن خود کردهاند؛ سرزمینی که از دل خاک تفتیدهاش، حیاتیترین محصولات خارج از فصل و استراتژیک کشور میروید و به عنوان یکی از ستونهای اصلی امنیت غذایی ایران عمل میکند. اما امروز، این قطب حیاتی کشاورزی با یک پارادوکس تلخ دست و پنجه نرم میکند: مزارع سرسبز آن، تشنه آب و برق هستند و اقتصاد پویای آن، در پیچوخم بوروکراسی متمرکز، گرفتار شده است. این مقاله، صدای هزاران کشاورزی است که معتقدند کلید حل این بحران، نه در تهران و کرمان، بلکه در دستان مدیریتی دلسوز و مستقر در خود جیرفت است.
نویسنده: دکتر عادل گروهی دکتری آنالیز و کارشناس ارشد اقتصاد
اقتصاد تاروپودی: وقتی زندگی مردم با نبض کشاورزی میزند
برای درک اهمیت جنوب کرمان، کافی است بدانیم که زندگی صدها هزار نفر در هفت شهرستان این منطقه، به طور مستقیم و غیرمستقیم با کشاورزی گره خورده است. این یک اقتصاد تاروپودی است که در آن، هر نخل خرما و هر بوته گوجهفرنگی، تنها محصول یک کشاورز نیست، بلکه منبع درآمد کارگر مزرعه، راننده کامیون، کارگاه بستهبندی، فروشنده ادوات و حتی مغازهدار کوچک بازار است. هرگونه سکته در شریان کشاورزی، به معنای فلج شدن کل پیکره اقتصادی و اجتماعی منطقه است. در چنین شرایطی، آب و برق صرفاً یک نهاده تولید نیستند، بلکه رگهای حیاتی این پیکره محسوب میشوند که متاسفانه امروز دچار گرفتگی شدید شدهاند.
بحران دوگانه: قیچی آب و برق بر شاهرگ تولید
کشاورز جنوب کرمانی امروز با دو لبه یک قیچی مواجه است که معیشت او را تهدید میکند:
- بحران آب؛ عطش در کنار هلیلرود: دشتهای حاصلخیز جیرفت با پدیده هولناک فرونشست زمین و شور شدن تدریجی آبهای زیرزمینی روبرو هستند. کشاورز برای هرگونه اقدام مدیریتی، از کفشکنی یک چاه تا درخواست حقابه و پیگیری مجوزهای لازم، باید مسیری طولانی و فرسایشی را تا مرکز استان طی کند. تصمیماتی که باید در چند روز و متناسب با نیاز فوری مزرعه گرفته شود، ماهها در راهروهای ادارات کرمان سرگردان میماند و زمانی به دست کشاورز میرسد که دیگر کار از کار گذشته و محصول، قربانی این فاصله مدیریتی شده است.
- بحران برق؛ خاموشی امید در اوج نیاز: همزمان با بحران آب، زیرساختهای برق منطقه نیز توان پاسخگویی به نیاز فصل اوج کشاورزی را ندارند. افت ولتاژهای مکرر و خاموشیهای بیبرنامه در فصل تابستان، پمپهای آب گرانقیمت را میسوزاند، سیستمهای آبیاری نوین را از کار میاندازد و محصول را در حساسترین مرحله رشد، با تنش آبی مواجه میکند. پیگیری این مشکلات نیز مستلزم ارجاع به ساختاری است که مدیران ارشد و تصمیمگیر آن، صدها کیلومتر دورتر نشستهاند و فوریت نیاز یک کشاورز در دل گرمای ۵۰ درجه را لمس نمیکنند.
راه حل: نسخه شفابخش «تمرکززدایی»
مشکل اصلی جنوب کرمان، کمبود منابع به تنهایی نیست؛ بلکه فقدان اختیار و مدیریت محلی است. ساختار اداری فعلی که تصمیمگیری برای آب و برق منطقه را به مرکز استان واگذار کرده، یک ساختار ناکارآمد، پرهزینه و زمانبر است که با منطق توسعه پایدار و آمایش سرزمین در تضاد کامل قرار دارد.
راه حل، شفاف، منطقی و اجرایی است و ما آن را مستقیماً از وزیر محترم نیرو مطالبه میکنیم:
استقرار ادارات کل مستقل آب و برق در جنوب کرمان به مرکزیت جیرفت.*
ایجاد «شرکت آب منطقهای جنوب کرمان» و «شرکت توزیع نیروی برق جنوب کرمان» با اختیارات کامل، یک تصمیم تاریخی است که مزایای زیر را به همراه خواهد داشت:
سرعت در خدمترسانی: حذف فاصله فیزیکی و بوروکراتیک، فرآیندها را تسریع کرده و پاسخگویی به نیازهای مردم را فوری میسازد.
تصمیمگیری کارشناسی و محلی: مدیرانی که در منطقه زندگی میکنند، با چالشها آشنا هستند و میتوانند راهکارهای بومی و متناسب با واقعیتهای منطقه را اتخاذ کنند.
توزیع عادلانه بودجه و امکانات: بودجهها و پروژههای عمرانی به جای تمرکز در مرکز استان، بر اساس نیاز واقعی و اولویتهای منطقه جنوب تخصیص خواهد یافت.
افزایش نظارت و پاسخگویی: مدیران محلی به طور مستقیم در برابر مردم و نمایندگان آنها پاسخگو خواهند بود.
کلام آخر: جناب وزیر، این یک سرمایهگذاری ملی است*
مخاطب اصلی این نوشتار، شخص وزیر محترم نیرو است. استقرار ادارات کل مستقل در جنوب کرمان، یک لطف یا امتیاز منطقهای نیست؛ این یک سرمایهگذاری استراتژیک برای حفظ امنیت غذایی ایران است. حمایت از کشاورزی جیرفت، به معنای تضمین میوه و صیفیجات در سفره میلیونها ایرانی است. با یک تصمیم شجاعانه، میتوان این قطب اقتصادی را از قید و بندهای بوروکراسی ناکارآمد رها کرد و زمینه را برای جهش تولید و توسعه پایدار فراهم نمود.
مزارع جنوب کرمان، بیش از آب و برق، تشنه مدیریتی هستند که صدایشان را از نزدیک بشنود. امید است که این صدا شنیده شود و نبض تپنده کشاورزی ایران، بار دیگر در «هند کوچک» کشورمان، پرتوان و منظم به تپش درآید.
