یک روز پس از سیل/ روایت میدانی از منطقه سیلزده جیرفت
از پل محل حادثه گذشتیم و به منطقه سیلزده رسیدیم، محرومیت از سر و روی روستاها میبارید، یکی از اهالی میگفت: ساعت ۸ جمع شدیم روی پشتبام خانه یکی از همسایهها، با چشم میدیدیم که اندک وسایلمان را آب میبرَد و کاری از دستمان بر نمیآید.
به گزارش به کنارصندل به نقل از خبرگزاری فارس جنوب کرمان منطقهای کشاورزی است، بخش زیادی از مواد غذایی کرمان و حتی کشور از این منطقه تامین میشود، خصوصا ترهبار که بیشترین سهم را دارد، محصولاتی که حتی به خارج از کشور هم صادر میشود.
این منطقه جزو مناطق پر بارش است، آن هم بارانهای تند و سهمگین! سهشنبه شب هم آنقدر بارید تا سیل آمد، مثل پارسال، مثل چند سال اخیر …
اما این بار گازکشی غیر اصولی و عبور دادن لولههای قطور از زیر پل، تنههای درخت و خار و خاشاک و آوردههای سیل، راه آب را بستند، اتفاقی که موجب فوت سه نفر شد.
بهغیر از این حادثه تلخ و اشارهای کوتاه به خسارت بخش کشاورزی و منازل، خبر تکمیلی روی خروجی سایتها و خبرگزاریها نیامد و خسارات احتمالی آن در هالهای از ابهام ماند.
خبرگزاری فارس تصمیم گرفت به منطقه سفر کند و از نزدیک به شرح وقایع بپردازد، پس حدود ساعت ده صبح روز پنجشنبه با مسوولان ستاد اجرایی فرمان حضرت امام خمینی(ره)، جبهه فرهنگی و چند گروه مردمی به سمت جنوب حرکت کردیم.
آقای صدیقی فرمانده پایگاه جنوب، هدایت گروه را به عهده داشت، گروه جهادی شهید پورجعفری و سربازان حاجقاسم هم بودند.
از پل محل حادثه گذشتیم و به روستای آبگرم رسیدیم، محرومیت از سر و روی روستا میبارید، اینجا بود که متوجه شدیم چرا خبری نیست، اصلا این بندگان خدا چیزی نداشتند که آب بخواهد آن را ببرد.
آب به خانهها و محل زندگیشان رفته و فقط زحمتشان را زیاد کرده است، هنوز تعطیلات نوروز تمام نشده، باز هم خانهتکانی داشتند، اینقدر وسایلشان کم و خانههایشان کوچک بود که در همان ساعات اولیه بعد از سیل، کار تمیزکاری هم تمام شد.
از حق نگذریم، بچههای بسیجی منطقه با زبان روزه خیلی کمک کردند، خانهای را تمیز و به خانه دیگر میرفتند تا فضای تلخ جلوی چشم مردم نباشد.
اینجا سرویس بهداشتی نیست، ۱۹۰ سرویس بهداشتی که خارج از منازلشان بوده تخریب شده، دردهای این منطقه زیاد است.
خانوادههایی تلمبه آب داشتند، آب داخل آن رفته بود و پمپ کار نمیکرد.
روستای آبگرم اوضاع خوبی ندارد، کپرنشینی هم رایج است، خانوادهای از همین کپرنشینان کل زندگیاش را آب برده بود، خانمی که با سه فرزندش زندگی میکرد و همسر معتادش مدتها او را ترک کرده بود و از سرنوشتش هیچ اطلاعی نداشت.
میگفت در زمین های مردم کار و فرزندانم را بزرگ میکنم، گاهی هم از مادر یا خواهرم کمک میگیرم، هرچه داشتم آب برد، وسایل برقیمان هم سوخت. محصولات زمینهای کشاورزی هم خراب شد.
بعد از آن به روستای اکبرآباد رفتیم، بچههای بسیج، سپاه، هلالاحمر، روحانیون و گروههای مردمی در این منطقه جلسه داشتند.
بهداشت و تامین آب در اولویت کار آنها بود، تصمیماتی در این زمینهها و البته دیگر مسائل گرفتند و کار را که از قبل آغاز کرده بودند، ادامه دادند.
روستای اکبرآباد دو قسمت بود، اکبرآباد پایین و اکبرآباد بالا، قسمت پایین چندان مشکلی نداشت، کنار حسینیه بود و مردم آنجا را تمیز کرده بودند، وسایلشان اما از بین رفته بود اما دلگرم هستند که ستاد اجرایی فرمان حضرت امام مشکل وسیله مناطق سیلزده اخیر جنوب را حل میکند.
در اکبرآباد بالا فضای محرومیت بالا بود، ۳۵ خانوار در آنجا زندگی میکنند که غالبا کپرنشینند.
یکی از اهالی میگفت: ساعت ۸ جمع شدیم روی پشتبام خانه یکی از همسایهها، با چشم میدیدیم که اندک وسایلمان را آب میبرَد و کاری از دستمان بر نمیآید.
این منطقه جزو طرح هادی نبوده و زمین و خانه به آنها تعلق نمیگیرد، کسانی هم که خانه داشتند نهایت زیربنای آن، ۲۵ متر بود و وسایل آن هم حتی یک پنجم خانه را اشغال نمیکرد.
شغلشان کشاورزی بود، اما نه اینکه خودشان زمین داشته باشند، یکی از اهالی میگفت صبح به صبح به سمت زمینهای اربابها میرویم، سیبزمینی و پیاز را از زمین در میآوریم و ۱۵۰ هزار تومان حقوق دریافت میکنیم.
منطقه ورامین هم مشکلات مشابهی داشت، نبود سرویس بهداشتی، سوختگی وسایل برقی، از بین بردن احشام بویژه گاو، گوسفند، شتر، همچنین محصولات کشاورزی و نبود آب بهداشتی …
با همه تلخیها اما زندگی جریان دارد، انسانهای مهربان خودشان را به این منطقه رساندهاند، تمیز میکنند، غذای گرم میپزند و در اختیار مردم قرار میدهند، برای آنها چادر تامین میکنند.
مثلا ستاد اجرایی فرمان حضرت امامخمینی(ره) کاری کرده بود کارستان، اقلام اولیه برای پخت غذای گرم در منطقه را به گروههای مردمی حاضر در منطقه آسیبدیده از سیل که کار پشتیبانی را بر عهده داشتند، سپردند تا اهالی غذای گرم داشته باشند.
اما چیزی که بیش از همه نمود پیدا کرده زندگی کردن با عشق و علاقه است، صدای بازی کودکان، منطقه را برداشته است، همه به آمدن روزهای خوب امیدوارند.