انتخابات و اصولی که کاندیداها باید بدانند
به گزارش سایت کنارصندل، با توجه به در پیش بودن دو انتخابات مهم در اردیبهشت ماه ۹۵ این مقاله جهت مطالعه کاندیداها، روسای ستادهای انتخاباتی، اعضای فعال ستادها و مشاوران انتخاباتی تهیه و تنظیم شده است.
امروزه انتخابات به یک کارزار کاملا حرفهای تبدیل شده است. در این کارزار، پول زیاد یا سرمایه اجتماعی و انسانی ضرورتا به موفقیت منجر نمیشود؛ بلکه حرفه ای عمل کردن در مدیریت انتخابات و برنامهریزی هدفمند و موثر، ضامن پیروزی است.
احزاب، گروه ها و افرادی که قصد دارند در انتخابات شرکت کنند لازم است که به انتخابات به مثابه یک صنعت کاملا پیشرفته و تخصصی نگاه کنند.
رقابتهای انتخاباتی میتوانند تجربههای جالبی باشند. در یک چنین رقابتی از روزی که اقدام به ثبت نام میکنید تا روز انتخابات اتفاقات بسیاری رخ خواهند داد و شما فقط با اندکی دوراندیشی و برنامهریزی، نه تنها آماده مقابله با هرگونه پیش آمدی خواهید بود، بلکه در بسیاری از مواقع خواهید توانست کنترل اوضاع را به دست بگیرید.
این مقاله به شما کمک خواهد کرد تا قدرت پیشبینی خود را از رویدادهای پیش رو افزایشدهید و هرچه بهتر آماده ورود به این عرصه گردید.
با اینکه فضای سیاسی موجود در هر مبارزه انتخاباتی از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ ولی در بسیاری از موارد، عامل مهمتر که برنده و بازنده را مشخص میکند شرایطی است که در هر ستاد انتخاباتی و بهصورت پویا رقم میخورد.
سه گونه ستاد انتخاباتی وجود دارند که تقریبا شانس پیروزی آنها به دلیل ضعفهای درونیشان، صفر است. گونه اول، ستاد انتخاباتی است که در آن اولا هیچ پیام متقاعدکنندهای برای رایدهندگان وجود ندارد و ثانیا از ایده مشخصی در زمینه شناسایی گروه هدف نیز پیروی نمیکند. این ستاد انتخاباتی، از ابتدا هیچ جهت معینی ندارد و با اتکا به آن، شرایط نه تنها بهتر نمیشود، بلکه رفتهرفته به وخامت اوضاع نامزد یا نامزدهای موردنظر افزوده میشود.
گونه دوم ستادهای بازنده، پیام روشن و گروه هدف مشخصی دارند؛ اما از برنامه معینی برای پخش پیام و همچنین جذب این رایدهندگان از زمان شروع کار تا روز انتخابات برخوردار نیستند. این گونه ستادها نیز تنها سبب هدر رفتن زمان و رای، رایدهندگان میشوند و به جای پیشبرد اهداف و برنامه خود، بیشتر مشغول رویدادهای روز، فعالیتهای رقیبان، مقالات چاپ شده در روزنامهها یا واکنش نشان دادن به رویدادها و عوامل بیرونی هستند.
در نهایت، گونه سوم، ستادهایی را شامل میشود که پیام روشن، مخاطبان و گروه هدف مشخص و برنامه معینی دارند؛ اما یا در پیشبرد این برنامه ضعیف عمل میکنند به علت ضعف برنامه یا برنامه را بهدرستی اجرا نمیکنند. در واقع این گونه ستادهای انتخاباتی، ستادهای انتخاباتی تنبلی هستند که برای اجرا نکردن برنامه و در نتیجه برای برنامههای عقب مانده خود، بهانههای ریز و درشت میبافند تا آنجایی که با مهارتی که در بهانه آوردن پیدا میکنند در روز انتخابات نیز برای باخت خود بهانههای خوبی میتراشند!
یک ستاد موفق، ستادی است که زمان کافی برای شناخت گروه هدف خود صرف کند، پیام روشن و مناسبی داشته باشد و از یک برنامه مناسب و منطقی برای ارتباط با گروه هدف استفاده کند.
هدف این مقاله، کمک به نامزدهای انتخاباتی است تا با پیروی از گامهای معینی بتوانند ستاد انتخاباتی موفقی را پیادهسازی کنند. یک برنامه انتخاباتی مکتوب، مانند نقشه یک ساختمان، شرایط کلی زمینه سیاسی و استراتژیها و منابع مورد نیاز را تا روز انتخابات مشخص میسازد.
روشن است که از این برنامه باید همانند نقشه ساخت یک ساختمان، به عنوان راهنما و مرجع استفاده شود، نه اینکه تنها در هنگام سردرگمی و مشکلات به آن مراجعه شود. بهعبارت دیگر، همه چیز باید طبق این برنامه اجرا و سنجیده شود.
مسلما شما میتوانید خانهای را بدون استفاده از هیچ نقشهای بسازید، ولی بدیهی است که در این کار اشتباهات بسیاری مرتکب خواهید شد؛ پول و زمان و مصالح زیادی اتلاف خواهید کرد و احتمالا در آخر از نتیجه کار راضی نخواهید بود. ورود به عرصه انتخابات نیز بدون یک برنامه مشخص و مکتوب، نتیجهای شبیه به همین خواهد داشت. هرچند که هر مبارزه انتخاباتی در نوع خود منحصربهفرد است، اما اصول بنیادینی وجود دارند که میتوانند در هر مبارزه انتخاباتی به کار گرفته شوند.
اساس هر مبارزه انتخاباتی به صورت فریبکارانهای ساده است: «همه نامزدها باید مکررا پیام مجابکنندهای را به رایدهندگان ارائه دهند.» این قانون طلایی سیاست است. پس یک مبارزه انتخاباتی یک فرآیند ارتباطاتی است: اینکه پیام درست را پیدا کنید، گروه مناسب رایدهندگان را برای انتقال پیامتان هدف قراردهید و البته این پیام را بارها و بارها تکرار کنید.
بهعلاوه باید مشخص شده باشد که چه مقدار زمان، پول و چند نفر همکار موردنیاز است. ضمنا نحوه تامین مالی ستاد نیز باید معلوم باشد.
در این مقاله نقش کاندیدا، مدیر ستاد و دیگر متخصصان سیاسی که در ستاد مشغول به کار میشوند را مورد بررسی قرار میدهیم. بهعلاوه راههای جذب همکاران داوطلب و آموزش آنها نیز در این مرحله مد نظر قرار خواهد گرفت.
داشتن یک تقویم انتخاباتی، بحث در مورد زمانبندی امور، بودجه ستاد و نحوه تامین مالی آن نیز از مواردی است که در نهایت در نظر گرفته خواهد شد. نقش کاندیدا مهمترین فرد در هر ستاد سیاسی خود کاندیدا است و ارزشمندترین منبع هر ستاد نیز زمانی است که کاندیدا در اختیار میگذارد. اگر کاندیدا یا ستاد وقت را هدر دهند به هیچ عنوان قابلجبران نخواهد بود.
بنابراین درک نقش کاندیدا و اهمیت استفاده بهینه از زمان بسیار اساسی است. نقش کاندیدا بسیار ساده است؛ شرکت در مراسمها و ایجاد انگیزه برای مردم. موثرترین عضو ستاد و مهمترین کسی که میتواند منابع مالی را برای ستاد جذب کند خود کاندیدا است. رایدهندگان و حامیان مالی احتمالی که شخصا با کاندیدا ملاقات میکنند و پیام او را میشنوند بیشتر احتمال دارد که به وی رای بدهند و به ستاد او کمک کنند.
نامزدهای انتخاباتی عموما از اینکه کنار دیگر افراد تیمشان استراتژیهای ستاد را طراحی کنند و با برخی از طرفداران مورد علاقهشان دیدار کنند، لذت میبرند. اما این کار چیزی جز اتلاف وقت نیست و منجر به شکست میشود.
پیشنهاد می شود که ستاد شما یک جلسه برنامهریزی استراتژیک رسمی برگزار کند. واضح است که کاندیدا باید در این جلسه شرکت کند و در تعیین استراتژیهای اولیه نقش موثری داشته باشد. وقتی که استراتژی تعیین شد وی باید امور ستاد را به مدیر ستاد و دیگران بسپارد و بر شرکت در مراسمها تمرکز کند تا بتواند رایدهندگان بیشتری را جذب کند.
نقش مدیر ستاد انتخاباتی نقش مدیر ستاد انتخاباتی، اداره ستاد است. یکی از اصول اولیه هر ستاد مطلوبی این است که کاندیدا باید به مدیر ستاد اطمینان کامل داشته باشد. این اطمینان مهمترین چیزی است که در مدت کوتاهی که ستاد مشغول به کار است باید وجود داشته باشد. میتوان گفت که کاندیدا قلب ستاد و مدیر، مغز آن است. برای داشتن یک ستاد خوب هم مدیر و هم کاندیدا باید کارآیی داشته باشند، اما نقش این دو از هم کاملا متفاوت است. بسیار پیش میآید که نامزدهای انتخاباتی بخواهند ستادشان را خودشان اداره کنند. به همین منظور یا کسی را به مدیریت ستاد منصوب نمیکنند یا اینکه کسی را انتخاب میکنند که کاملا تحتکنترل خودشان باشد.
در هر دو حالت، آنها مجبور خواهند بود که زمان زیادی را صرف اتخاذ تصمیمهایی نمایند که باید به فرد دیگری سپرده میشد. در این حالت نامزدهای انتخاباتی از کار اصلی خود که همان شرکت در مراسمهایی است که رایدهندگان و حامیان مالی در آن حضور دارند، باز میمانند.
یک مدیر ستاد باید مطمئن باشد که برنامه کاندیدا طوری طراحی شده است که بیشترین زمان را برای ملاقات با رایدهندگان در اختیار وی قرار میدهد. مدیران ستادها باید ارتباط با رسانهها، مسائل مالی، روشهای مختلف ارتباط با رایدهندگان و مسائل دیگری که در چارچوب برنامه یا خارج از آن، پیش میآید را مرتب کنند یا بر کسانی که این امور را به انجام میرسانند، نظارت کنند.
متخصصین انتخاباتی ستاد مانند هر مورد دیگری، تجربه میتواند برای ستادهای انتخاباتی بسیار پر ارزش باشد. هرچه که یک فرد تجربه بیشتری از کار با ستادهای انتخاباتی داشته باشد، در چارچوب تواناییهای خود، بهتر و سنجیدهتر عمل خواهد کرد. مشاوره گرفتن و سود بردن از همکاری کسانی که مراحل مختلف فعالیت یک ستاد را قبلا تجربه کرده باشد، برای کاندیدا و ستاد بسیار مفید فایده است. بنابراین حامیان کاندیداها با تهیه یک فهرست از مدیران باسابقهای که در ستادهای مختلف حضور داشتهاند و همچنین از کسانی که برای کار در ستاد مناسب هستند، میتوانند به کاندیداهای خود کمک بزرگی کنند.
معمولا کسانی هستند که در جنبههای خاصی از ستادهای انتخاباتی تخصص پیدا کردهاند. برای مثال انجام تحقیقات و نظرسنجیهای سیاسی، حوزهای است که نیاز به تجربه زیادی دارد و ستاد باید حتیالامکان کسانی را که از این تجربه برخوردارند، استخدام کند. در سایر کشورها، مدیریت انتخابات به شدت تخصصی شده و بسیاری از افراد در زمینه تبلیغات سیاسی، تبلیغات رادیویی، تلویزیونی و فضای مجازی و حتی تهیه لیست رایدهندگان تخصص کسب کردهاند. به همین جهت حتی با وجود دستمزدهای بالای این کارشناسان، همکاری با آنها میتواند به صرفه باشد زیرا از اتلاف وقت که مهمترین دارایی یک ستاد است جلوگیری میکند.
نکتهای که باید در نظر گرفته شود این است که در هنگام شروع فعالیتهای هر ستادی، افراد بسیاری بر سر راه کاندیدا با عناوین همچون تصویر ساز، متخصص امور سیاسی و غیره سبز میشوند که عموما کم تجربه هستند و کاندیدا نباید تحتتاثیر آنها قرار بگیرد. همکاری با این افراد اتلاف وقت است.
تهیه و تنظیم: دکتر منصور فرهادی، استاد دانشگاه
پایان قسمت اول _ جنوب ایران
