. جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

کد خبر: 35100 تاریخ انتشار : شنبه 27 بهمن 1397 | 17:19 ب.ظ

از سال برفی در جیرفت تا جشنواره برف / نویسنده : ه. هامون

در این دو سه سال اخیر جنوب استان کرمان بسان یک استان یا ایالت و شاید بهتر باشد گفته شود به مانند ولایتی مستقل عمل نموده است و از شهری که صد درصد تابع مرکزیت کرمان بود خارج شده است.   این را می‌توان در برگزاری جشنواره ها و همایشهای مختلف مشاهده نمود ، منطقه […]

در این دو سه سال اخیر جنوب استان کرمان بسان یک استان یا ایالت و شاید بهتر باشد گفته شود به مانند ولایتی مستقل عمل نموده است و از شهری که صد درصد تابع مرکزیت کرمان بود خارج شده است.

 

این را می‌توان در برگزاری جشنواره ها و همایشهای مختلف مشاهده نمود ، منطقه ای گسترده و وسیع با جمعیتی حدود یک میلیون نفر که تا چند سال پیش کمتر اتفاق قابل ذکری در سطح کشوری و استانی از سوی مسئولین مربوطه در آن به وقوع می‌پیوست، هر چند به کم و کیف آنها انتقاداتی نیز وارد هست لیکن اگر منصفانه بنگریم می‌بینیم که در همین هفته گذشته در ابتدا جشنواره موسیقی از سوی اداره کل ارشاد که به حق درصد عظیمی از بار این مسئولیت را یک تنه به دوش کشیده است قرار بود اتفاق بیفتد لیکن بنا به احترام درگذشت نماینده اسبق، این جشنواره به روزی دگر موکول گردید و در آخر هفته در روز پنج شنبه جشنواره مرکبات و در روز جمعه نخستین جشنواره شو سواره اسبان بومی فلات ایران و جشنواره مردمی سازه‌هاى برفى با محوریت هلیل رود و جازموریان در گردنه برفگیر سربیژن ساردوئیه در روز جمعه برگزار گردید اتفاقی نادر و میمون که بایستی آنها را به فال نیک گرفت.

 

تاثیرات برگزاری این جشنواره از نظر سیاسی، فرهنگی ، اقتصادی و احتماعی بر هیچکس پوشیده نیست کمترین تاثیر آنها پرکردن اوقات فراغت و جذب علاقمندان به این قبیل امور و ورزشها و پرورش روح و روان افراد در این موقعیت زمانی که افراد با مشکلات عدیده‌ای دست به گریبان می‌باشند می‌توان نام برد. ناگفته نماند جیرفت زمین هنوز با گذشته پر ابهت خود فرسنگها فاصله دارد .

 

در همین منطقه در گذشته‌ای نه چندان دور، سالهایی که هنوز فن‌آوری اطلاعات و ارتباطات دنیا را به دهکده جهانی تبدیل نکرده بود و افراد تا تاخیر زمانی بسیار طولانی از حوادث و اتفاقات کشور و حتی شهرها و روستاهای اطراف باخبر می‌گشتند، در سالهایی که هنوز تقویم تاریخ گرد رخدادهای بزرگی از قبیل جنگ، قحطی، خشکسالی، بیماریهای واگیردار کشنده و سایر اتفاقات غیرمترقبه‌ای که گاها آثار زیان باری در زندگی افراد به‌جا می‌گذاشت، تعریف می‌گردید، در زمانی که محله‌های یک شهر را بناهای شاخص و خانه‌های سرشناسان مشخص می‌کرد (میدان موسوی پور، میدان عامری، کوچه نصری و …) در این دوران شناسنامه‌ای در کار نبود و هر کسی نام و کنیه‌ای به همراه اسم پدر یا پدربزرگ به همراه داشت که یا تبار و حرفه‌اش و در مواردی ویژگی جسمانی او را نشان می‌داد ، در این دوران خانواده‌ها بجای هسته‌ای بودن ( زن و شوهر و حداکثر یک یا دو بچه) گسترده ( دو سه نسل شامل بابابزرگ، پدر و بچه‌ها با خانواده در کنار همدیگر زندگی می کردند) بودند ، روابط خویشاوندی محکم بود ، ریش سفیدان جایگاه ویژه‌ای داشتند و قدرت رمالها و دعا نویس ها بیشتر از دکترها بود.

 

یکی از این حوادث که سالها در جیرفت به مبدایی به ویژه در رابطه با تولد تبدیل گردیده بود، سالی بود که هنوز از آن با نام سال برفی یاد می‌کنند در آغاز سال ۱۳۵۱ هجری شمسی، مردم این منطقه فکر نمی‌کردند که شاهد ریزش برف در نقاط گرمسیر باشند.

 

خوشبختانه این روزها با ریزش برف نسبتا خوب در ساردو زمین که متاسفانه چترش را از گدار امیرالمومنین (ع) به این طرف نگسترانیده و حسرت سالهایی را که پدران و پدر بزرگان از سالهای با برف و بوران شدید تعریف می‌نمودند، به ویژه سال برفی را زنده کرد. خوشبختانه ( چرا خوشبختانه ، برای اینکه این روزها دیگر مطالب این پدیده قرن بیست و یکمی چندان قابل اعتماد نیستند و و و) یا متاسفانه جستجو در اینترنت چیزی دستگیر نویسنده این سطور نکرد بالطبع بایستی سراغ دانش بومی و خاطرات و روزنامه‌های آن زمان رفت.

پرس و جو از افرادی که الان دهه ششم زندگی را پشت سر گذاشته و این رویداد را بخاطر دارند گویای آن بود که صرفنظر از اینکه در چه فصلی یا ماهی ریزش برف اتفاق افتاده است، بیشتر افراد سال موردنظر را اشتباه ذکر می‌کردند و در میزان برف نیز دیدگاههای مختلفی ابراز می‌کردند، کمتر کسی بود که با اطمینان در این زمینه صحبت کند، اگر چه بعضی از افراد، میزان برف را حتی تا یک متر نیز ذکر می‌کردند لیکن به نظر می‌رسد که بین ۲۰ تا ۲۵ سانتیمتر برف از اوائل شب یازدهم دیماه شروع به ریزش نموده است و تا ساعت نه یا ده روز بعد نیز ادامه داشته است به نظر می‌رسد این برف تا دو روز بر روی زمین مانده و در آن شب برف و بوران باعث شکستن اوکالیپتوس‌های (درخت اکالیپتوس که شاخه های تردی دارد ، یادگار دوران خالصه است، در آن دورانی که مالاریا یکی از عوامل اصلی مرگ و میر بود و گفته می شود که پشه مالاریا از اوکالیپتوس گریزان است) زیادی گردیده است. درختانی که تا بودند به جیرفت زیبایی خاصی داده بودند و اگر از فلکه امام بطرف سرجاز نگاه می‌کردید دالانی زیبا را می‌دیدید که از درختان سر به فلک کشیده پوشیده شده بود بطوریکه آسمان دیده نمی‌شد، این درختان زیبایی کم نظیر به این شهر داده بود، متاسفانه خودشیفتگانی که خود را عقل کل می‌دانستند و می‌دانند، آنها را به تاریخ سپردند، قصه این تکرارها و و اگر بگم‌ها مثنوی هفتاد من می‌باشد که حتی شهرسازی را هم آلوده به سیاست کرده است، بگذریم در هر صورت در آن چند روز مردم زیادی برای بردن هیزم این درختان هجوم برده بودند تا جدا از چوب برای نان پختن، خانه‌های خود را گرم کنند روزنامه‌های آن دوران نیز نشان می‌دهد که در پی ریزش این برف، شهر با کمبود سوخت مواجه گردیده است در روزنامه کیهان مورخه چهارشنبه ۱۳ دیماه ۱۳۵۱ نوشته شده‌است که در تاریخ سه شنبه ۱۲ دیماه این سال اولین برف در تاریخ جیرفت بارید.

 

در این سال صحرای سوخته جنوب کرمان تراوتی خاص و رنگ و بوی دیگری به خود گرفت و به نظر می‌رسد که چنین آب و سبزه‌ای را خیلی از افراد به چشم ندیده بودند. شخصی به نام اسلام کاظمیه که در سال ۱۳۵۱ سفری به بلوچستان داشته است در خاطراتش می‌نویسد:…. در همین سال، مردی در دامن بلوچستان نزد سپاهی بهداشت می آید که از جیرفت آمده است نرینه خرما بخرد چرا که نخیلات جیرفت را سرما زده است.

 

اما در رابطه با این سال بایستی گفته شود که دهه پنجاه با یکی از فاجعه آمیزترین زمستانهای تاریخ این سرزمین شروع گردید، فاجعه ای که در آن بیش از ۴۰۰۰ انسان کشته شدند، سالی که به عبارتی ایران منجمد گردید و بیش از ۲۰۰ روستا برای همیشه از روی نقشه ایران پاک گردید در پی این برف در برخی جاها ارتفاع آن را تا شش متر نیز گزارش نمودند روزنامه اطلاعات در شنبه ۱۶ بهمن ماه این سال می نویسد:…. ۱۰ روز است که از وضع ۲۵ هزار سکنه ۱۲ روستا در منطقه سمیرم اطلاعی در دست نیست و این افراد به شدت نیاز به غذا و کمک دارند…. سه شنبه ۱۹ بهمن ماه این سال ، وضع کشور به شکل کاملا بحرانی در می‌آید، عده زیادی از شدت سرما در شهر تبریز در روز روشن بیهوش شده اند؛ مردم رشت هم که به شدت احساس خطر کرده اند، اقدام به خواندن نماز وحشت می کنند؛ در همین شهر حتی دیگر امکان دفن مردگان نیز میسر نیست و مردگان را بایگانی می کنند تا در فرصت مناسب بتوانند آن ها را دفن کنند. در آذربایجان ارتباط ۴۵۰۰ روستا قطع شده است و راه آهن این استان نیز بسته می شود.

 

آنطور که مطبوعات نشان می دهند در این سال نیز برف و باران زیادی در جنوب استان کرمان بر زمین نشسته است.مطالعه و بررسی مطبوعات در سالی که به سال برفی در میان مردم مشهور گردید، نشان دهنده آن است که جیرفت در آن دوران مورد توجه مسئولین کشوری بوده است، درست یکسال قبل از ریزش برف در مناطق گرمسیری جیرفت ، در روز چهارشنبه ۱۵ دیماه ۱۳۵۰ هجری شمسی ۲۱ هزار و هشتصد نفر زن و مرد و کودک ایرانی رانده شده از عراق در ۱۴ کیلومتری مرکز شهر در جایی که اکنون با گسترش شهر بخشی از آن می‌باشد با استقبال دکتر محمد سام وزیر وقت کشور، ارتشبد اویسی فرمانده ژاندارمری کل کشور و درخشش، استاندار وقت در جیرفت اسکان داده شدند. یک هفته بعد از اسکان این افراد امیرعباس هویدا که به اتفاق چند تن از وزیران وارد کرمان شده بودند، به علت برف و باران شدید و بدی آب و هوا از طریق زمین و هوا مسافرت به جیرفت برای ایشان ممکن نگردید و دگر بار نیز هویدا در بهمن ماه به علت بدی آب و هوا و برف زیاد نیز نتوانست از کرمان وارد جیرفت گردد. در همین سال بیمارستان کاشانی جیرفت ( رضا پهلوی آن زمان) به بهره برداری رسید . در خرداد ماه سال برفی ( ۱۳۵۱ هجری شمسی) فرح پهلوی به همراه هویدا نخست وزیر، دکتر محمد سام وزیر کشور و تعدادی دیگر از مقامات کشوری و لشکری در فرودگاه جیرفت به زمین نشستند و از مناطق مختلف بازدید کردند.

 

نکته آخر اینکه برخلاف تصور عامه مردم ، مناطق گرمسیرجیرفت زمین در دوران قاجاریه برفی به مراتب سنگینتر را به خود دیده است. در مطبوعات دوران قاجار و در خاطرات بجای مانده از دوران ناصرالدین شاه که خاطره نویسی جایگاهی ویژه داشت، به برف سنگین در دوران حکمرانی محمد حسن خان سردار بر ایالت وسیع کرمان و بلوچستان، اشاره شده است.

محمدحسن خان اعتماد السلطنه در مراه البلدان چنین نوشته است: در سال ۱۲۶۹هجری قمری مصادف با ۱۸۵۲میلادی: …..در جیرفت از بلوکات کرمان تگرکی بارید که هر دانه ی آن حدود ۵ سیر= ۳۷۵ گرم وزن داشت بر اثر بارش این تگرک چند گله گوسفند در صحرا هلاک شدند و بعضی از مردم ناقص العضو شدند و چند رأس گاو هم کشته شدند

و ایشان دو صفحه بعد نیز می نویسد : ………..زمستان در کرمان بسیار سخت شد بطوری که در بلوک جیرفت که هرگز برف نمی بارید سه شبانه روز برف بارید و شدت سرما به حدی رسید که بسیاری از مردم و حیوانات هلاک شدند و اموال آنها از بین رفت…..

در روزنامه وقایع اتفاقیه به همان تاریخ و در جلد سوم کتاب ناسخ التواریخ سپهر نیز به این برف و به دنبال آن وبایی کشنده اشاره شده است.

نظرات بینندگان:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه × 3 =