کسانی که دوران قبل از انقلاب اسلامی جیرفت را درک کرده باشند، این دو اسم را زیاد شنیدند و برایشان آشناست!
طنین صدای زنگ‌دار و مملو از واژه های ادبیاتی *مهدی رضامند،* مجری جشن های چهارم آبان و ششم بهمن و… که در تربیت بدنی آن زمان جیرفت ( استادیوم ورزشی تختی ) برگزار می شد هنوز در گوش ها مانده است!
و یقیناََ مادرها و مادر بزرگ هایی که سن و سالی از آنها گذشته، خاطره حضور *بانو محترم هوشیار* مشهور به *خانم هوشیار* مامای تحصیل کرده ی آن زمان را در خانه ها و بر سر بالین زنان پا به ماه و باردار برای زایمان هرگز فراموش نخواهند کرد.
مهدی رضامند در چهارم اردیبهشت ماه سال ۱۳۱۰ درمحله گَبری کرمان( ابوحامد ) دیده به جهان گشود، او پنج برادر و دو خواهر داشت که یک خواهر بزرگتر و یک برادر کوچک تر از خودش را از دست داده است. آنطور که خودش می گوید همکلاس *امیر بهزادی* فرماندار دهه ۴۰ جیرفت بوده و هر دوی آنها از دبیرستان پهلوی آن زمان شهرستان بم فارغ التحصیل شدند.
رضامند داستان آمدنش به جیرفت را اینطور بیان می کند که در تاریخ ۹/ ۹ / ۱۳۲۹ پس از گذر از ۱۴۹ پیج گدار مغک به جیرفت رسیدم و به عنوان معلم استخدام و در دبستان پهلوی آن زمان ( شهید یوسف شریفی) امروز که تنها مدرسه ابتدایی آن سال های این شهر بود با حقوق ماهیانه ۱۴۹ تومان معادل یک هزار و چهارصد و نود هزار ریال که بعدها به ۲۵۰تومن افزایش یافت و قدی معادل  ۱۴۹ سانتیمتر‌ مشغول به کار شدم! من این عدد ۱۴۹ را که همه جا همراهم بود را به فال نیک گرفتم( پایان نقل قول )
او طی سی سال خدمت  در جیرفت معلم و مدیر دبستان پهلوی، معاون دبیرستان امیرکبیر، سرپرست خوابگاه هنرستان آرشام ( شهید بهشتی ) مسئول امور تربیتی، معاون مدرسه راهنمایی رازی بوده(۱)، وی ماجرای آشنایی و ازدواج خودش با خانم *محترم هوشیار* را اینطور بیان می کند: یک روز برای انجام کاری به کرمان و محل کار آقای دکتر وکیلی مدیر کل وقت بهداری استان رفته بودم که خانم هوشیار را اولین بارآنجا دیدم، تازه از آموزشگاه مامایی شیراز فارغ التحصیل شده بود و حکمش در دستش برای گرفتن ابلاغ‌ محل کار وارد اتاق مدیر کل شد، پس از صحبت با مدیرکل وقتی از اتاق خارج شد باخنده به دکتر وکیلی گفتم، دکتر این خانم هم قد من است لطف کن برای من قولنامه اش کن! دکتر هم بلافاصله گفت، این کار را می کنم ولی باید با او به زرند بری! گفتم اشکال نداره می رم!  
واین شد سرآغاز زندگی مشترک من و خانم هوشیار، من که از سال ۱۳۲۹ در جیرفت مشغول معلمی بودم بعد از ازدواج با همسرم در سال ۱۳۳۴ به ناچار مقیم شهرستان زرند شدم و تا سال ۱۳۳۹ به مدت ۵ سال به اتفاق همسرم در زرند زندگی کردیم، سال ۱۳۳۹ به بافت آمدیم و مدت یک سال هم یعنی تا سال ۱۳۴۰ در این شهر بودیم و از آنجا به بردسیر آمده و یک سال هم در اینجا سکنی گزیدیم، عشق، علاقه و شاید هم دامن گیری خاک جیرفت باعث شد اواخر سال ۱۳۴۱ مجدد به جیرفت برگشتم اما اینبار متاهل و یک خانم مامای تحصیل کرده را برای خدمت به جامعه  زنان جیرفت با خودم آوردم و تا سال ۱۳۶۰ که به افتخار بازنشستگی نائل آمدم در جیرفت ماندیم و در این شهر زندگی کردیم.
رضامند سال ۱۳۶۰ پس از سی سال معلمی و پایان خدمت کاری اش تا سال ۱۳۶۹ مقیم شیراز شد و از سال ۶۹ تا ۹۶ به رفسنجان آمد و در این شهر زندگی کرد و اکنون که ۹۲ سال دارد در کرمان روزگار به خوشی سپری می کند.
او علیرغم کهولت سن هنوز همان شادابی، سرزنده ای، بذله گویی های قدیم را دارد، نگارنده که اخیرا توفیق دیدار برایش میسر شد وی را در حاضر جوابی و حضور ذهن یگانه دید، برایش آرزوی سلامتی، تندرستی و بقای عمر باخیر و برکت داریم.
مهدی رضامند صاحب ۵ فرزند است که دو دختر و یک پسر وی که همگی مدارج عالی رشته های پزشکی را طی کرده و هریک در رشته ای متخصص هستند مقیم کشور هلند می باشند و دو فرزند ایشان هم در کنار وی گذران زندگی می کنند.

۱. *راهنمایی رازی* یکی از سه چهار راهنمایی پسرانه جیرفت بود که اکنون بنای قدیمی آن تخریب و ساختمان سه طبقه مستحکمی به جای آن احداث گردیده، مکان این مدرسه پشت اداره راهنمایی و رانندگی این شهراست که در سال های اخیر، دبیرستان دخترانه فرهیختگان در آنجا مستقر شده است.

ادامه دارد…