گزارشی از مخارج و تشریفات زائد در مراسم ختم / هزینههایی که توشه آخرت نمیشود
یکی از موانع سد راه توسعه کشورهای جهان سومی واقعیت تلخی است به نام مصرف گرایی و تجملات،این پدیده که متأثر از علل اقتصادی نظیر سیاست های کشورهای صنعتی ،واردات بیرویه،وجود بیش از اندازه مناطق آزاد تجاری ، عدم کنترل دقیق مرزها و نبود قوانین سختگیرانه برای قاچاق کالای مصرفی و دلایل فرهنگی و اجتماعی نظیر عدم عزت نفس و خودکارامدی و به تبع آن تأثیر پذیری بالا ،عدم توان مقابله با تبلیغات کاذب و….است ، در نهایت برای هر جامعه ای هدررفت سرمایه، کاهش تولید و فقر اجتماعی و اقتصادی را به دنبال خواهد داشت و نیز یک تهدید جدی برای استقلال آن جامعه محسوب میشود، با نگاهی گذرا به وضعیت ایران امروز متوجه این مسأله میشویم که کشور ما در ابعاد مختلف به صورت عمیق و نامعقولی درگیر پدیده مصرف گرایی و خودنمایی است، در واقع علاوه بر وضع اقتصادی نامطلوب حاکم بر جامعه که بخش اعظم آن به سیاست های کلان کشور برمیگردد در مقیاس کوچک اجتماع خانواده های ما نیز عمیقا نیازمند اصلاح الگوی مصرف میباشند،چرا که امروزه علاوه بر فشار اقتصادی و معیشتی موجود بر خانواده ها،تجملات و مصرفگرایی نهادینه شده در فرهنگ ایرانی بار اضافه ای را بر اقتصاد خانواده ها و به تبع آن اقتصاد جامعه تحمیل میکند، تا جایی که در پاره ای مواقع در اقشار کم درآمد جامعه تجملات و نیاز های ثانویه بر ملزومات و ضروریات زندگی پیشی میگیرد و با توجیهاتی نظیر «صورت را با سیلی سرخ نگه داشتن» نحوه پوشش، برگزاری مراسم عروسی، میهمانی، تولد فرزند، تهیه جهیزیه مناسبات مذهبی همچون نذورات ،ولیمه حجاج ،مسافرت های خارج از کشور ،گرایش به مصرف مارک های آنچنانی لوازم خانگی و وسایل ارتباطی نظیر موبایل و لپ تاپ و هزاران نمونه دیگر هزینه های گزاف و بیموردی را به افراد تحمیل میکند که هیچ یک از آنها ضرورتی نداشته و متضمن رفاه و آسایش آنها نخواهد بود ،این در حالی است که بسیاری از خانواده های ما به اموری نظیر آموزش، بهداشت و سلامت خانواده، بیمه یا سرمایه گذاری برای نسل های آتی بی توجهی نشان میدهند،
این واقعیت وقتی تلخ تر میشود که تجملات و خودنمایی حتی در مراسم ختم و مرگ افراد هم دست از سر خانواده ها بر نمیدارد به طوری که برای برخی هزینه مراسم ختم و تدفین از داغ عزیزانشان کمرشکن تر میشود ،مراسمی که کارکرد آن طلب مغفرت برای متوفی و ابراز همدردی و تسکین غم و اندوه بازماندگان است به دلیل ریخت و پاش های غیر معمول به یک منبع استرس برای آنها تبدیل میشود در این راستا نظر فردی که به تازگی عزیزی را از دست داده در رابطه با مشکلات برگزاری مراسم جویا شدیم:
معصومه-خ دختر متوفی
مادرم مدت دو سال با بیماری سرطان سینه درگیر بود و به شدت هزینه های درمان سرسام آور شده بود،تقریبا میتونم بگم تمام زندگی رو برای درمان هزینه کرده بودیم تیر ماه سال گذشته در حالی که به بهبودیش امیدوار شده بودیم به کما رفت و بعد از اون فوت کرد یادمه در حالی که به شدت از غم از دست دادن مادرم شوکه و متأسف بودیم استیصال پدرم برای هزینه های مراسم ختم واقعا غم انگیز بود و به ناچار مجبور شد برای اولین بار کاری رو که ازش متنفر بود انجام بده و پول قرض کنه تا بتونه مراسم آبرومندانه ای برای مادرم برگزار کنه، پدرم دبیر آموزش پرورش بود و تمام پس انداز زندگیش را برای بیماری مادرم هزینه کرد،کاش حداقل تو مصیبت و غم و غصه بیشتر همدیگه رو درک کنیم و کمتر پشت سر صاحب عزا حرف بزنیم و ایراد بگیریم.
نادر حامدی-کارشناس علوم دینی
مراسم ختم از جمله رسومات پسندیده و حکیمانه در شرع مقدس اسلام است و در منابع دینی و شرعی سفارش زیادی به شرکت در مراسم تشییع اموات و تسلی و دلداری به بازماندگان شده است.
رسول گرامی اسلام (ص) فرموده است :هر کس جنازه (مسلمانى) را مشایعت و بدرقه کند هر قدمى که همراه آن بردارد تا به منزل باز گردد،یکصد میلیون حسنه خواهد داشت،یکصد میلیون گناه از نامه عملش پاک میشود و یکصد میلیون درجه و مقامش را بالا میبرند.
اما مدت زمانی است که این آیین پسندیده که بایستی اهداف و نتایج مثبتی همچون دلداری و تسلیت به بستگان متوفی ،عبرت گرفتن از عاقبت انسان و یادآوری مرگ و دل کندن از دنیا و طلب آمرزش و دعا برای متوفی به دنبال داشته باشد ،خود آلوده به منکرات بسیاری شده و از بسیاری جهات از اسلام فاصله گرفته است که بدترین آنها اسراف و تجمل است غذاها و خوراکی های رنگانگ و سفارش سنگ قبرهای عظیم و گرانقیمت توسط صاحبان عزا انواع پلاکارها،بنرها و تاج گل توسط مهمانان مراسم که نه تنها نفعی به حال متوفی و بازماندگان ندارد بلکه در بسیاری مواقع برای افرادی که استطاعت مالی ندارند موجب شرمندگی و نگرانی میشود.
با نگاهی به احادیث و روایات منقول از ائمه متوجه میشویم که این آداب و رسوم با مسلک اسلام در تضاد است،به عنوان مثال از حضرت امام صادق (ع) منقول است: زمانی که جعفر ابن ابی الطالب به شهادت رسیدند حضرت فاطمه (س)به مدت سه روز به منزل ایشان رفتند و برای خانواده وی غذا تهیه نمودند. یا حضرت خود در حدیثی میفرمایند: «سزاوار است همسایگان مصیبت دیده،به جای او سه روز اطعام کنند.» اما امروزه ما میبینیم که نه تنها این سفارش پسندیده مراعات نمیشود بلکه خانواده متوفی بایستی علاوه بر داغ عزیز تا سه روز دغدغه مهمانداری و فراهم نمودن غذا و وسایل پذیرایی برای آنان را نیز داشته باشند.
از سویی دیگر اگر چه تسلیت و تعزیت به بازماندگان مصیبت بسیار موکد و سفارش شده است ؛به گونه ای که خداوند در آیات ۱۵۵ تا ۱۵۷ سوره بقره خود تسلا بخش مؤمنان صابر مصیبت دیده میشود و آنان را با بشارت به مقامی والا و برخورداری از درود و رحمت و هدایت خویش دلداری و تسلی میدهد، اما این نحو تسلی دادن همراه با تجملات آنچنانی و ولخرجی بی حاصل هیچ منفعتی برای صاحب عزا و متوفی نداشته و چه بهتر است که اگر برای مراسم دوست عزیزی قرار است هزینه ای بکنیم آن را به صورت صدقه ای برای روح متوفی خرج کنیم تا هم دعای خیری برای خود و متوفی کسب نموده باشیم وهم گره ای از کار بندگان خدا بگشاییم.
در نهایت این که فلسفه شرکت در مراسم ختم و تشییع جنازه علاوه و بر تسلی بستگان متوفی بایستی برای ما تذکری از نیستی و گذرا بودن جهان فانی باشد اما اگر این مراسم همراه با آرایش ها و لباس های آنچنانی در سالن های مجلل همراه با پلاکاردها و گلهای میلیونی و ….باشد مراسم به مثابه جشنی تلقی میشود که در آن افراد در خودنمایی، تظاهر و دنیا پرستی از یکدیگر سبقت میگیرند.
لذا با این اوصاف با توجه به سنت های نادرستی که در حاشیه مراسم عزاداری و ختم شکل می گیرد وظیفه افراد متدین و معتقد را در برابر برخورد با این سنت های غلط سنگین تر می کند و این افراد باید در برطرف کردن و از بین بردن این تجملات بیشتر کوشا باشند و همچنین افرادی که توانایی مالی و امکانات برگزاری مراسم پر زرق و برق را دارند بایستی از انجام آن اجتناب نموده و به این فکر کنند که با انجام چنین امور تجملاتی بدعت و سنت ناصوابی را پایه گذاری میکنند که موجب شرمندگی و خجالت و بعضاً عذاب وجدان برای کسانی میشود که حتی برای کفن و دفن متوفی خود استطاعت مالی ندارند.
گزارش از محیا احمدی
منتشر شده در نشریه روشنفکری شماره ۳۶