. سه شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۲

کد خبر: 34090 تاریخ انتشار : شنبه 24 آذر 1397 | 22:55 ب.ظ

عشق به وطن عامل محرک برای تعالی جوامع است / بقلم حجت الاسلام حیدرپور

بسم الله الرحمن الرحیم   عشق به وطن همیشه یکی از موضوعات اجتماعی در جوامع مختلف بوده و آن را می توان پس از مذهب به عنوان دومین عامل محرک برای تعالی جوامع دانست.اما پرسشی که شاید ما به عنوان ایرانیان مسلمان گاهی با آن مواجه گردیم این است که “نظر اسلام در مورد وطن […]

بسم الله الرحمن الرحیم

 

عشق به وطن همیشه یکی از موضوعات اجتماعی در جوامع مختلف بوده و آن را می توان پس از مذهب به عنوان دومین عامل محرک برای تعالی جوامع دانست.اما پرسشی که شاید ما به عنوان ایرانیان مسلمان گاهی با آن مواجه گردیم این است که “نظر اسلام در مورد وطن دوستی چیست؟”

 

اجمالا باید عرض کنم که اسلام نه تنها وطن دوستی را نهی نمی کند بلکه آن را به نوعی توصیه نیز کرده است.

برای پاسخ ان شالله به سه دلیل قرآن، روایات و فطرت بشری استناد خواهم نمود.

الف) آیات قرآن کریم

خداوند متعال در آیات ۸ و ۹ سوره مبارکه ممتحنه می فرماید که‌ “خداوند شما را از نیکی کردن به کسانی که با شما را نجنگیده و از دیارتان اخراج تان نکرده اند نهی نکرده و تنها از دوستی با آنهایی که شما را کشته و با هم دستی هم از دیارتان بیرونتان کرده اند؛ نهی می کند و هرکس با آنها دوستی کند ستمکار است.”

این آیات به وضوح انسان می گوید که با اشغالگران وطن هایتان و همچنین کمک کنندگان به انها دوستی نکنید که اگر چنین کردید ستمگرید.مثال واضح این آیات جنگ هشت ساله تحمیلی بود که صدام و پشتیبان های او سعی بر اشغال این سرزمین را داشتند.

آیه ۲۴۶ سوره مبارکه بقره به بیان گفت و شنود موسی.ع. با بزرگان بنی اسرائیل می پردازد که آنها به موسی.ع. گفتند: به ما اذن جهاد بده چرا که دشمنانفرزندانمان را کشته و ما را از وطنمان بیرون کرده اند و خداوند به آنها اذن جهاد دادند…ً

 

در آیه دو دلیل بر جهاد آورده اول کشتن فرزندان و دوم اخراج از دیار و که به سبب آنها جهاد ممکن و فدا شدن را جایز دانسته است.

ب) روایات

از وجود امیرالمومنین علی.ع. چنین نقل شده فرمودند: عمرت البلدان بحب الاوطان(۱)

یعنی سرزمین ها به عشق به وطن آباد می گردد.

یعنی اگر عشق و علاقه ی به وطن نبود سعی و تلاشی نیز برای آباد کردن آن وجود نخواهد داشت و رو به ویرانی خواهد نهاد.

البته روایت نبوی.ص. نیز آمده که چون نتوانستم سند آن را ببینم از نقل آن صرف نظر می کنم.

ج) فطرت بشری

اگر انسان به فطرت و وجدان خویش رجوع کند به خوبی عشق به وطن را در می یابد و چنانکه این حب به کشور در میان ملل مختلف یکسان است و همه کشورشان را خانه می دانند و سعی در سربلندی و موفقیت آن دارند.

بر ما نیز به عنوان یک مسلمان ایرانی واجب است که سعی بر آبادی وطن کنیم.چنان که پدران و مادرانمان چنین کردند.روزگاری شرکت اسلامیه را برای احیای اقتصاد ملی که به دست بی کفایت قاجارها رو به افول بود؛ تاسیس نمودند، برای استقلال اقتصادی زنان ما طلای خود را تقدیم کردند تا بانک ملی را در مقابل بانک استقراضی روس و انگلیس تاسیس کنند،مجاهدین قفقاز برای دفاع از مشروطه خواهان تبریز جان خود را فدا کردند و هزاران مثال تاریخی و حتی امروزین دیگر که این مقال را ظرفیت آن نیست.امروز اما شرق و غرب سعی بر اضمحلال فرهنگ ملی ما را نموده اند تا جایی که شنیده ام عده ای بسیار اندک در خانه درخت کریسمس میگذارند.خدای نکرده اگر فرهنگ بیگانه شایع شود در این ملک دیگر از ملت ایران تنها نام ایرانی خواهد ماند.پس بر مادران واجب است که فرزندان خود را مسلمانانی متعهد و وطن دوستانی دلسوز تربیت کنند و این دو امر را مشق شب کودکان خود سازند.از مفاخر مذهبی و ملی برای آنها بگویند و البته همه به مطالعه تاریخ و شناخت شرق و غرب بپردازند و بدانند یک ملت تنها با اتکای به قوای داخلی سربلند و موفق خواهد شد.

این نوشتار می توانست مفصل تر باشد اما می بایست به اصل اختصار نیز توجه نمود.از خداوند برای ملت ایران سربلندی و همت در آبادی وطن را خواهانم.

 

محمدرضا حیدرپور

نظرات بینندگان:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

11 + 10 =