. شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

کد خبر: 45788 تاریخ انتشار : چهارشنبه 29 اردیبهشت 1400 | 17:03 ب.ظ

جلال پارسا مطلق، مرد چند وجهی جیرفت / بقلم محمد افشارمنش

محمد افشارمنش در پانزدهمین قسمت از مجموعه از یاد رفته های جیرفت با موضوع جلال پارسا مطلق، مرد چند وجهی جیرفت نوشت: جلال پارسا مطلق مشهور به *جلال آقای پارسا* فرزند حسین قلی آقا، متولد چهارم آبان ۱۳۱۲ دهستان دلفارد از توابع شهرستان جیرفت. او را از این بابت می توان مرد چند وجهی جیرفت […]

محمد افشارمنش در پانزدهمین قسمت از مجموعه از یاد رفته های جیرفت با موضوع جلال پارسا مطلق، مرد چند وجهی جیرفت نوشت:

جلال پارسا مطلق مشهور به *جلال آقای پارسا* فرزند حسین قلی آقا، متولد چهارم آبان ۱۳۱۲ دهستان دلفارد از توابع شهرستان جیرفت. او را از این بابت می توان مرد چند وجهی جیرفت ملقب کردکه هم مدیر و معلم در آموزش و پرورش، هم شهردار و هم آخرین نماینده جیرفت در مجلس شورای ملی (قبل از انقلاب) بوده که سعی خواهم کرد در چند قسمت وی و خدماتش را به زادگاهش جیرفت معرفی کنم. ابتدا به مختصری از شرح زندگی و تحصیلاتش خواهم پرداخت. آن طور که خودش می‌گوید، بنا به مرسوم آن زمان؛ از شش سالگی به مکتب خانه رفته و تحصیلات اولیه را نزد ملای مکتب خانه آموخته است! در خصوص مواد آموزشی و شیوه اداره مکتب خانه ها ان شاا…در بخشی جداگانه، مفصل مطالبی را خواهم نگاشت، فقط این نکته را اشاره کنم که در مکتب خانه ها علاوه بر آموزش حروف الفبا، خواندن و نوشتن، قرآن، حافظ، سعدی، خوشنویسی نیز اعم از خط درشت و تحریری آموزش داده می شده که همین امر را می توان علت باسواد تر و خوش خط تر بودن قدیمی ها نسبت تحصیل کرده های جدید دانست!

باری! جلال آقای پارسا پس از چهار سال رفتن به مکتب خانه در دبستان پهلوی که تنها مدرسه ی ابتدایی آن زمان جیرفت بوده ثبت نام شده و بعد از شرکت در آزمون ورودی ( تعیین سطح) وارد کلاس سوم ابتدایی شده! جالب است که بدانید در برنامه کلاسی دبستان آن روزها علاوه بر فارسی، ریاضی، هندسه، حساب، کاردستی و سرود هم آموزش داده می شده! همین جا هم به جهت نگاهداشت یاد و خاطره معلمان آن دوره دبستان پهلوی جیرفت اسم ایشان را می آورم که سالهاست رخ در نقاب خاک در کشیدند!زنده یادان: سید جمال الدین فاطمی اهل جیرفت، جواد امام زاده، رضا سجادی، رحیمی نژاد، صباغ زاده، داود خان سجادی همگی اهل بم، اکبرفروتن اهل ساردو، خانم فروتن اهل کرمان، جهاد ادهمی اهل کرمان، خانم ها سعید و نوری ایرانمنش اهل کرمانخدایشان رحمت کناد. *به قول ابوالفضل بیهقی باز بر سر قصه شویم.* بالاخره ایشان دوره شش ساله دبستان را با نمرات عالی به پایان رسانده و برای رفتن به دبیرستان عازم کرمان شده که جیرفت دبیرستان نداشته!!!

نحوه رفتن به کرمانش هم خود داستان شیرینی دارد که آقای پارسا شرح ماجرا را اینطور بیان می کند: سال۱۳۲۷ تنها ماشینی که به کرمان می رفت، کامیونی بود، متعلق به اداره پست که باید همه بالای آن سوار می شدیم.حسب دستور بخشداری از روستاهای جیرفت، تعدادی کارگر هم به عنوان *راه پاک کن* توسط این کامیون به گردنه مُغَک یا همان *گدار مُغَک* منتقل می شدند، من با پرداخت مبلغی کرایه بیشتر جلوی آن کامیون و کنار راننده سوار شدم و پس از ۴۸ ساعت طی مسافت به کرمان رسیدیم و به منزل یکی از دوستان پدرم رفتم و آن شخص مرا در دبیرستان ۹ کلاسه *سعادت* که متعلق به *سرکار آقا*، پیشوای خاندان ابراهیمی بود ثبت نام کرد، بعداً با چند نفر از همکلاسان جیرفتی خانه ای اجاره کردیم و در آنجا ساکن شدیم، روزهامی گذشت و ما منتظر بودیم که عید نوروز فرا برسد و برای دیدن زادگاه، خانواده و فامیل خود مجدد به جیرفت برگردیم! به هر حال سال اول دبیرستان را به پایان رسانده و در سال ۱۳۲۸ در کلاس دوم دبیرستان ثبت نام کردم که آن سال هم با موفقیت به پایان رسید و سال ۱۳۲۹ در کلاس سوم در همین دبیرستان مشغول به تحصیل شدم که جا دارد یادی هم کنم از دبیران آن زمان مدرسه سعادت، از جمله: عباس خان ابراهیمی، مرحوم زینی که دروس جبر و حساب و هندسه تدریس می کرد، مرتضی خان ابراهیمی معلم انگلیسی، عیسی خان ابراهیمی معلم ادبیات، آقایان بحرینی معلم عربی، صهبا معلم تاریخ و جغرافیا، توانا معلم انگلیسی و… که من در نزدشان شاگردی کردم.

بگذریم! کلاس سوم دبیرستان را که با موفقیت به پایان رسانده، آماده ورود به سیکل دوم شده، اما چون سیکل دوم در دبیرستان سعادت دایر نبوده به دبیرستان پهلوی آن روز در خیابان *سپه* کرمان رفته و پس از ثبت نام، مشغول به تحصیل می شود، این مدرسه ۱۲ کلاسه بوده و رشته های علوم طبیعی و علوم ریاضی در آن آموزش داده می شده، ساختمان مدرسه به شکل ( E ) انگلیسی بوده که انگلیسی ها آن را ساخته بودند! در هر حال مدرسه ای وسیع با امکانات مطلوبی از جمله زمین های ورزشی فوتبال، والیبال و… بودهتحصیلات دو ساله سیکل دوم را هم علی رغم تمام مشکلات با تلاش و کوشش شبانه روزی در این مدرسه به پایان رسانده و موفق به اخذ مدرک دیپلم که آن زمان در کلاس به اصطلاح *یازدهم* بوده می شود.این راهم اضافه کنم کنکور آن زمان در سه رشته طبیعی،ریاضی و ادبی برگزار می شده که جلال آقای پارسای داستان ما در این مقطع به نوعی ادامه تحصیل نداده و برای خدمت در اداره *فرهنگ* جیرفت یا همان آموزش و پرورش امروزی به صورت پیمانی استخدام شده است…

ادامه دارد…

نظرات بینندگان:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

18 − نه =