. سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

کد خبر: 71253 تاریخ انتشار : سه شنبه 5 اردیبهشت 1402 | 12:36 ب.ظ

افزایش گلایه‌ها از عدم تحقق قول رئیسی، مبنی بر استقلال جنوب کرمان حاجی‌ حاجی مکّه!

به گزارش پایگاه خبری کنارصندل ، یاداشت مهندس محمدرضا واحدی به شرح ذیل است . مثل بیشتر اسلافش تقریباً آخرین استان به کرمان آمد، ولی برعکس خیلی از اسلافش از مرکز استان خارج شد و آمد سری هم به جیرفت و جنوب کرمان بزند.مردم جنوب استان هر چند با اختلاف‌نظرهایی، هر کدام شهر زادگاه خودشان […]

به گزارش پایگاه خبری کنارصندل ، یاداشت مهندس محمدرضا واحدی به شرح ذیل است .

مثل بیشتر اسلافش تقریباً آخرین استان به کرمان آمد، ولی برعکس خیلی از اسلافش از مرکز استان خارج شد و آمد سری هم به جیرفت و جنوب کرمان بزند.
مردم جنوب استان هر چند با اختلاف‌نظرهایی، هر کدام شهر زادگاه خودشان را لایق مرکزیت استان جدید می‌دانستند ولی در یک نکته اتفاق‌نظر داشتند و آن هم اینکه جنوب تا کاسه سفره‌اش را از شمال جدا نکند، همچنان باید کاسه‌ی چه کنم چه کنم دست بگیرد و چشمش تا همیشه به دستان بی‌خیر مرکزنشینان استان باشد تا اگر بودجه‌ای از جایی اضاف آمد سرریزش نذر جنوب بشود، آن هم با هزار منت و پشت گوش‌اندازی. در آستانه‌ی سفر هیئت دولت سیزدهم، جنوب استان همراه و همدل‌تر از هر زمانی، فریاد استقلال جنوب را سر دادند و مطالبه‌ی عمومی‌شان شد همین!

رئیسی که روانه‌ی جیرفت شد همه منتظر یک خبر خوش بودند، حقی که دهه‌ها با بی‌مهری نادیده گرفته شده بود. رئیسی آمده بود با عنوان سید محرومان؛ آن هم در منطقه‌ای که هم دوره‌ی اول و هم دوره‌ی دوم اکثریت رأیش رئیسی بود و سرانجام آنچه سال‌ها همه حرفش را زده بودند و فقط احمدی‌نژاد با چراغ خاموش، نیمی از راهش را با استقلال ادارات‌کل بسیاری در جنوب، رفته بود، بر زبان رئیس‌جمهور جاری شد؛ استقلال جنوب استان کرمان با توجه به پتانسیل‌های بسیار و محرومیت‌های بسیارتر منطقه!

رئیسی برادری‌اش را با جنوب محروم کرمان ثابت کرد و شاید به دور از عرف دیپلماتیک، شخصاً و از تریبون عمومی، تقسیمات مهم کشوری و استقلال جنوب کرمان را اعلام کرد ولی از این همه، آبی برای جنوب گرم نشد!

انتظار می‌رفت قبل از این که رئیس‌جمهور به تهران برسد، نمایندگان هفت شهرستان، فرمانداران‌شان و مدیران‌کل‌شان با ده‌ها طرح توجیهی، عدد و رقم و آمار و استدلال از پیشینه و شایستگی‌های جنوب و امکان استقلالش، در راهروهای ساختمان خیابان پاستور بالا و پایین بشوند! کارشناسان مربوطه را به پشتوانه توانایی‌های منطقه و دستور رئیس دولت مجاب کنند تا یک روز هم شده، زودتر لایحه‌ی استقلال جنوب را آماده کرده و به مجلس بفرستند، تا نمایندگان‌مان در مجلس با لابی‌هایی که حتماً دارند ادامه‌ی کار را پیش ببرند.

انتظار می‌رفت نخبگان جنوب در هر رسته و رشته‌ای پای کار استقلال جنوب بیایند و توان‌شان را بر همین یک موضوع متمرکز کنند!
انتظار می‌رفت رسانه‌ها و مطالبه‌گران هشت‌گنج بجای مطالبات روزمره و بی‌حاصل، از هر تریبونی که دارند همین یک خواسته را طلب کنند!
انتظار می‌رفت تریبون‌های نماز جمعه اگر نه هر هفته، ماهی، گاهی یکبار به یاد متولیان امر بیاورند که این مهم را در چرخه‌ی بروکراسی‌های اداری و مشغولیات روتین روزمره پشت گوش نیندازند!
اما ظاهراً هیچ کدام، آن‌چنان که باید، دل در گرو استقلال جنوب کرمان ندارند، یا اهمیت آن را درک نکرده‌اند!

ظاهراً حرفی زده شد در حد حرف و هورا و پس از آن هر کسی رفت دنبال کار خودش، ظاهراً شد حکایت حاجی حاجی مکه! از رئیس‌جمهور که گفت و رفت، تا آنها که ماندند ولی یادشان رفت! نشان به همین نشان که بر خلاف دولت احمدی‌نژاد در این مدت حتی یک اداره‌کل در جنوب مستقل نشد!

منتشر شده در شماره ۱۴۳ نشریه روشنفکری – ۵ اردیبهشت ۱۴۰۲

نظرات بینندگان:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفت − 4 =