به گزارش سایت کنارصندل، دانشگاه علوم پزشکی و نام سنگینی که یدک میکشد تنها تکیه گاه و مأمن هزاران شهروند جنوبی است که مأمنی برای رسیدگی به دردها و مشکلاتشان، برای بهبود وضعیت سلامت و بهداشت شان و به حق که در مسیر خوبی در حرکت بوده و هست.
اما انگار بعضی ها ترجیح دادند که با سواستفاده از پست خود، از موج اختلاسهای موجود عقب نمانده و نام شان را در لیست اختلاس گران ثبت کنند..!

این روزها شاید بتوان از آمار ۳۳۰۰۰ جوان مجرد در جیرفت چشم پوشی کرد، اما از اختلاسی که خنجری بر روح و جسم شهروندان جنوبی بود خیر.

چه بسیار چشمهایی که در انتظار بهبود وضعیت چشم پزشک و تأمین هزینه عمل سفید شدند.
چه بسیار زنان بارداری که رنج مسیر طولانی برای رسیدن به پزشک متخصص را بر درد هزینه های کلان گذاشته و از روستاهای دور جنوبی به جیرفت میامدند.
چه بسیار کارمندان زحمتکشی که ماههاست اضافه کاری خود را دریافت نکرده اند.
و چه بسیارتر جوانان فارغ التحصیلی که به علت نبود بودجه موفق به اشتغال در دانشگاه علوم پزشکی و مراکز بهداشتی درمانی نشدند.

آن روزهایی که جوانان مجرد در آرزوی دریافت وام چند میلیونی برای شروع زندگی بودند و آن زن باردار رنج و سختی مسیر را از روستاها و شهرهای دور بعلت نبودن مرکز درمانی مناسب و پزشک متخصص به جان میخرید و آن پیرمردی که اندک اندک هزینه عمل چشمش را جور میکرد و آن جوانی که در راهروهای دانشگاه و این دفتر و آن دفتر میدوید، چند نفری مشغول جمع کردن و حساب و کتاب حق مردم برای خودشان بودند.
اگر این حق الناس نیست هرچه دیگر دوست دارید آن را بنامید.

و باید این موضوع که با اخراج و برکنار کردن افراد، این حق الناس خوردن ها تمام نخواهد شد و بر نخواهد گشت بر همگان روشن شود و برایشان جا بیفتد.

در منطقه ای که میلیون، برای رسیدگی به وضعیت بهداشتی و درمانی آن رقم با ارزشی است، اختلاس دو میلیارد تومانی هرگز بخشیده نخواهد شد.
چه پروژه ها و رنج ها و بدهی هایی که با این مبلغ انجام و رفع میشدند اما اکنون در حسابهای افرادی نامعلوم سپرده شده تا روزی که آبها از آسیاب بیفتد و همه چیز به حالت قبل برگردد.! البته در عدالت قوه مقتدر قضائیه گرفتار خواهند آمد.

شاید خوب شد که چشمان آن پیرمرد بخاطر نداشتن هزینه عمل نابینا شدند تا این روزها را نبیند آیا باید آرزو کرد تا گوشهایش هم ناشنوا شوند؟
جواب قلب شکسته او را چه کسی خواهد داد؟؟؟

امضا : دولاخ